افغانستان؛ ملتی محروم از آیندهای روشن
ترجمه و تلخیص: سید طاهر مجاب – خبرگزاری دید
خبرگزاری دید: آینده افغانستان نامعلوم است. بدون آموزش و مشارکت نیمی از جمعیت، این کشور با خطر فرو رفتن بیشتر در فقر و انزوا قرار دارد. جامعه بینالمللی باید به فشار بر طالبان ادامه دهد تا سیاستهای قهقرایی را لغو و تضمین کند که زنان و دختران افغانستان فراموش نخواهند شد. جهان نباید تماشاگر باشد زیرا آینده یک ملت به طور سیستماتیک از بین میرود.
مهاتما گاندی میگوید: «معیار تمدن این است که با ضعیفترین اعضایش چگونه رفتار میشود.» گاندی بر اهمیت جایگاه زنان به عنوان بازتابی از پیشرفت یک ملت تاکید کرد. او معتقد بود که آزمون واقعی عظمت یک کشور این است که چگونه با زنان خود رفتار میکند، و میگوید که کرامت و حقوقی که برای زنان در نظر گرفته میشود، نشاندهنده معیارهای انسانی و اخلاقی کل کشور است.
افغانستان، نماد آشکار سرکوب حقوق زنان است، تنها کشوری در جهان که دختران به طور سیستماتیک از دسترسی به تحصیلات متوسطه محروم هستند.
این واقعیت تلخ از زمان بازگشت طالبان به قدرت در اگست ۲۰۲۱ هویدا شد. دختران از رفتن به مکتب فراتر از صنف ششم منع شدند. این سیاست ویرانگر نزدیک به ۱.۴ میلیون دختر را از حق تحصیل محروم کرده است. و ۷۵ درصد از دختران را در این کشور از رفتن به مکتب منع اند. این فقط یک سیاست نیست، بلکه تلاش عمدی برای سرکوب نیمی از جمعیت است و ملت را به آیندهای تاریک سوق میدهد.
تحت حاکمیت طالبان، افغانستان به جامعهای تبدیل شده که در آن زنان و دختران از تمام جنبههای زندگی عمومی محروم هستند.
امروز، فضای ترس و سرکوب در افغانستان فراگیر است و این پرسش نگرانکننده را مطرح میکند که چرا چنین کودکان خردسالی تحت اقداماتی قرار میگیرند که باید از انظار محو شوند.
قدرت در افغانستان در انحصار هبتالله آخوندزاده، رهبر طالبان، است. مواضع سختگیرانه او در قبال حقوق زنان آینده تاریک را در این کشور تضمین میکند. اگرچه برخی از مقامات طالبان تمایل دارند دختران را به مکاتب بازگردانند، اما تصمیم نهایی در دست رهبری است.
حبیبالله آغا وزیر معارف حکومت طالبان میگوید که تصمیم نهایی را رهبری میگیرد.
او میافزاید: “باید بدانید که جامعه بینالمللی نمیتواند در مسائل داخلی ما مداخله کند. اگر بخواهند اینطور فشار بیاورند ما به پول آنها نیاز نداریم. ما خوشحالیم که مثل گذشته در خانههای گلی زندگی کنیم.”
فروپاشی آموزش و افزایش ازدواج کودکان
قبل از ظهور مجدد طالبان، ساختار آموزشی افغانستان شکننده و در عین حال در حال توسعه بود. بین سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۱۸، این کشور با افزایش ده برابری ثبتنام در تمام سطوح آموزشی، تحولی شگرف را تجربه کرد. مشارکت دختران در آموزش ابتدایی از صفر در سال ۲۰۰۱ به ۲.۵ میلیون در سال ۲۰۱۸ افزایش یافت و تا اگست ۲۰۲۱، دختران ۴۰ درصد از دانش آموزان مکتبهای ابتدایی را تشکیل میدادند. حضور زنان در آموزش عالی نیز به طور قابل توجهی گسترش یافت و دانشجویان دختر از ۵ هزار در ۲۰۰۱ به بیش از ۱۰۰ هزار در ۲۰۲۱ افزایش یافت.
با این حال، این پیشرفت تنها چند ماه پس از تسلط دوباره طالبان از بین رفت. کیفیت آموزش در حال حاضر مشخص نیست و محیط خفقان است. این حرکت قهقرایی عواقب گستردهای داشته است: افزایش ازدواج کودکان، الگوگیری شدید کودکان از میان طالبان و افزایش چشمگیر افسردگی در میان زنان و دختران.
هنوز دختران جوانی هستند که با وجود موانع، آرزوی دکتر شدن، معلم شدن و مهندس شدن را دارند. اما بدون دسترسی به یادگیری همهجانبه چانس تبدیل شدن به کسی را که بتوانند به اقتصاد کمک کنند و در جامعه مشارکت داشته باشند، از دست میدهند.
این پتانسیل بهطور غمانگیزی توسط ساختار آموزشی فعلی هدر میرود.
طالبان علاوه بر محدود کردن تحصیل دختران، حقوق معلمان زن را نیز کاهش داده است که این امر مشکلات اقتصادی بسیاری از خانوادهها را تشدید کرده است. به گفته زنان سازمان ملل، فشار اقتصادی، همراه با کنترلهای اجتماعی سخت، منجر به افزایش ۲۵ درصدی ازدواج کودکان از زمان تسلط طالبان شده است. وضعیت وخیم اقتصادی با کاهش کمکهای خارجی بیشتر تشدید میشود، طوری که مطالعه برنامه توسعهای سازمان ملل در ۲۰۲۳ پیشبینی کرد که فقر شدید دههها ادامه خواهد یافت مگر اینکه محدودیتها علیه زنان برداشته شود.
برخی دختران حتی قبل از صنف ششم ازدواج میکنند زیرا والدین هیچ آیندهای برای ادامه تحصیل نمیبینند.
یکی از نمایندگان طالبان ک در جلسه روستاها اشتراک میکند، اظهار داشت: “بعضی از دختران به سرعت بالغ میشوند، بنابراین، اشکالی ندارد که آنها را از رفتن به مکتب منع کنید و در سن ۱۲ یا ۱۳ سالگی با آنها ازدواج کنید. ما نمیتوانیم با اسلام مخالفت کنیم.”
پیامدهای جهانی
سیاستهای سختگیرانه طالبان نه تنها روابط افغانستان با جامعه بینالمللی را تیره کرده است، بلکه جریان کمکهای حیاتی را به این کشور از بین برده است. کمک کنندگان تمایلی به ارائه کمک به کشوری که در آن زنان از تحصیل و کار منع شده اند ، ندارند. با این حال، دو سوم جمعیت افغانستان – تقریباً ۲۸.۳ میلیون نفر – به کمک فوری نیاز دارند.
از زمان سقوط جمهوری، نزدیک به ۱۰ میلیون افغانستانی بیشتر به این مقوله سوق داده شده اند که ممنوعیت کار زنان عامل مهمی است.
با وجود فضای ظالمانه، جامعه مدنی افغانستان ساکت نمانده است. در واکنش به وضعیت وخیم آموزشی، بسیاری از افغانستانیها به روشهای جایگزین برای یادگیری روی آوردهاند.
آموزش آنلاین، تدریس خصوصی، و مکتب خانگی به راه نجات کسانی تبدیل شده است که مصمم به سرپیچی از قوانین طالبان هستند. بهرغم خطرات، بسیاری از زنان و دختران مخفیانه به تحصیل ادامه میدهند و مقاومت و عزم خود را برای بازپسگیری حقوق خود نشان میدهند.
با این حال، این تلاشهای اقلیت اندک جامعه است.
حذف زنان و جامعه مدنی افغانستان از مذاکرات اخیر دوحه، مبارزه برای حقوق زنان افغانستان را برجسته میکند.
آینده افغانستان نامعلوم است. بدون آموزش و مشارکت نیمی از جمعیت، این کشور با خطر فرو رفتن بیشتر در فقر و انزوا قرار دارد. جامعه بینالمللی باید به فشار بر طالبان ادامه دهد تا سیاستهای قهقرایی را لغو و تضمین کند که زنان و دختران افغانستان فراموش نخواهند شد. جهان نباید تماشاگر باشد زیرا آینده یک ملت به طور سیستماتیک از بین میرود.
منبع: دیپلمات – Diplomat