افغانستان؛ همچنان یک زخم باز!
کمکهای بشردوستانه برای مردم افغانستان و آزادسازی داراییها باید از سیاست به رسمیت شناختن و مشروعیت بخشیدن به طا-لبان جدا شود. تلفیق این دو منجر به رنج بیشتر مردم خواهد شد
در ماه اگست گذشته، پس از اینکه طا-لبان دوباره بر افغانستان مسلط شدند، تصویر دلخراش دو پسر آویزان بر یک هواپیمای امریکایی که به زمین سقوط کردند، به طور گسترده در رسانههای اجتماعی دست به دست شد. آن هواپیما تجسم تفاوت بین زندگیهایی بود که مهم بودند و زندگیهایی که اهمیت نداشتند. دومی افتاد و جان باخت در حالی که اولی رفت و به ایالات متحده رسید.
آن وحشت در ذهنم نقش بسته است و نمیتوانم آن را ببینم یا پاک کنم. شش ماه بعد، در حالی که جهان درگیر جنگ اوکراین است، مردم افغانستان تاریکترین روز و شبهای خود را تجربه میکنند. قحطی نزدیک است. یکی از دوستان خانوادگیام به تازگی گفت: «جیبم خالی است و دیگر چیزی برای فروش ندارم. باید به به فرزندانم به جای غذا علف بدهم یا تا دیر نشده کلیهام را بفروشم.»
نابرابری
هواپیماها برای من و دیگر افغانها به نماد بیعدالتی تبدیل شده است. در ماه جنوری ۲۰۲۲، جتهای خصوصی، رهبران طا-لبان را با کش و فش به نشستی در ناروی بردند که برای بسیاری شبیه به مشروعیت بخشیدن در صحنه بینالمللی بود. در همین حال، در ماههای قبل از تسلط طا-لبان، هواپیماهای پناهجویان اخراجشده افغان به ترتیب از اروپا میآمدند و آنها را به درگیریهای جاری باز میگرداندند. در طول روند خروج ایالات متحده در اگست ۲۰۲۱، هواپیماها سگهای نظامی و حیوانات خانگی را از پناهگاه حیوانات تخلیه کردند، در حالی که افغانها برای نجات خود و خانوادههایشان تلاش میکردند سوار هواپیما شوند. امروز، تعداد بیشماری در افغانستان سرگردان مانده و در خطر هستند.
شش ماه پس از خروج ایالات متحده از افغانستان، رییس جمهور جو بایدن دسترسی به نیمی از ذخایر ۷ میلیارد دالری افغانستان را مسدود کرد و در صورت موفقیت دعوای قضایی، آن را در اختیار خانوادههای قربانیان حمله ۱۱ سپتمبر قرار میدهد. به عنوان یک افغان، این خبر را تکاندهنده، غضبناک و دردناک دیدم. افغانها در حال حاضر از گرسنگی مذبوحانه و مشکلات اقتصادی رنج میبرند که با تعلیق رسمیت بانک مرکزی افغانستان تشدید شده است و اقتصاد کشور را در حالت خفهقان قرار داده است.
برای من قابل درک نیست که پس از ۲۱ سال، این بودجه برای پرداخت غرامت به خانوادههای قربانیان ۱۱ سپتمبر به قیمت گرسنگی کشیدن یک ملت فقیر تمام شود. این همان ارزشگذاری نابرابر جان انسانها را نشان میدهد که خود در آسمان شاهد آن بودیم.
حقوق زنان افغان
افغانستان تحت عنوان نجات زنان و ریشهکن کردن تروریزم مورد حمله قرار گرفت. بیست و یک سال بعد، به نظر میرسد که جامعه جهانی و طا-لبان هر دو زنان و شهروندان افغانستان را گروگان گرفتهاند. مبارزه برای قدرت بین این دو تنها منجر به گرسنگی، مرگ و محرومیت بیشتر شده است.
در هفتههای اخیر، طا-لبان به شدت فعالان حقوق زنان را سرکوب کردند. آنها در نیمهشب درهای زنان را شکستند، به خانههای امن یورش بردند و معترضان حقوق زنان را مجبور به اعتراف اجباری کردند. زنان فعالی که بدون ترس شعار «نان، کار، آزادی» را در خیابانهای شهرهای افغانستان سر میدادند، ربوده شده و مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. برخی آزاد شدند، اما سرنوشت دیگران نامعلوم است.
کمکها و سیاست
کمکهای بشردوستانه برای مردم افغانستان و آزادسازی داراییها باید از سیاست به رسمیت شناختن و مشروعیت بخشیدن به طا-لبان جدا شود. تلفیق این دو منجر به رنج بیشتر مردم خواهد شد.
به نظر میرسد که طا-لبان سعی دارند از بحران انسانی بهرهکشی کنند. این امر از آنها در برابر سرزنش مردم محافظت میکند. جامعه بینالمللی قدرت قابل توجهی برای پاسخگو قرار دادن طا-لبان دارد. طا-لبان خواهان دستیابی به مشروعیت هستند و به بودجه نیاز دارند. این قدرت باید برای پاسخگو قرار دادن طا-لبان به خاطر نقض حقوق بشر استفاده شود، نه برای مجازات مردم افغانستان.
شکست افغانستان یک شکست جمعی است و بهبود افغانستان، مسئولیت جمعی. تلقی کردن افغانستان بهعنوان «درس آموختهشده» آسیبهای وارده و زخمهای باز مردم افغانستان را التیام نمیبخشد. این امر دنیا را به مکانی بهتر و امیدوارکنندهتر تبدیل نخواهد کرد. اما آزادسازی داراییهای افغانستان، ارایه کمکهای بشردوستانه برای رفع نیازها این کار را محقق میکند.