توافق کابل و بلخ؛ عقلانیت یا اجبار؟
تبعات و تاثیر این توافق برای استاد عطا و جمعیت اسلامی اگر فکر بکنند همه چیز پایان پیداکرده، در آینده خیلی سنگین خواهد بود، هرچند حالا به دستاوردهای خوبی دست پیداکردهاند.
در پیوند به توافق جمعیت اسلامی و ارگ ریاست جمهوری که در اصل توافق آقای اشرف غنی با عطا محمد نور است و اینکه آیا این یک توافق خوب است برای طرفها یا بد؟ و آیا این توافق از سر عقلانیت میان دو طرف به وجود آمده یا با اجبار و فشار خارجی؟ و اینکه تبعات و تاثیرات این توافق از امروز تا اجرا چگونه خواهد بود، برداشت و تحلیل خویش را خدمت خوانندگان محترم شریک میسازم.
از نخستین روزهای تنش میان آقای نور و داکتر غنی بر سر منظوری استعفای مشروط والی بلخ، مذاکره و گفتوگو میان دو طرف از طریق نمایندگانشان ادامه داشت که پای خارجیها و به خصوص امریکاییها را بار بار به مابین مساله کشید و در نهایت امروز پس از سه ماه و در آغاز سال نو ۱۳۹۷هجری شمسی، اعلان گردید که برسر پایان ماجرا میان دوطرف توافق صورت گرفته است.
همانطوری که حامیان آقای نور و حزب جمعیت اسلامی افغانستان از یک طرف و آقای غنی با تیم همکاران نزدیکش در حکومت از جانب دیگر، هنگام رد و بدل کردن پیام به جانب یکدیگر نشان میدادند که از سر موضع خویش کوتاه نمیآیند و همچنین تاحال هم دیده می شود که تمام مواد بستهء پیشنهادی جمعیت اسلامی از جانب ارگ پذیرفته نشده است، بعید مینماید که این توافق بدون فشار و حتی تهدید محکم خارجی به روی دو طرف و به خصوص روی جمعیت اسلامی به دست آمده باشد.
از نظر دور نداشته باشیم که یک سری دید و وادیدهای غیر رسمی مقامهای اطلاعاتی روسیه و آمریکا، ایران و عربستان را در یک چنین کشوری و در یک چنین شرایطی به حکم تجربه و عقل، هیچکس رد و کتمان کرده نمیتواند.
و فکر میکنم ترس به میدان آمدن یک زد و بند نیابتی در میان گروهای مشروع و تشکیل دهنده دولت، دو طرف درگیر و همین طور امریکا و ناتو را که در افغانستان حضور دارند، وادار کرده است که هرچه عاجل به یک پایان آبرومندانه درین رقابت قانع شوند.
یعنی میتوان ادعا کرد که عقلانیت جمع اجبار نتیجهاش توافقی شده که استاد عطا محمد نور آن را امروز اعلان کرد.
تبعات و تاثیر این توافق برای استاد عطا و جمعیت اسلامی اگر فکر بکنند همه چیز پایان پیداکرده، در آینده خیلی سنگین خواهد بود، هرچند حالا به دستاوردهای خوبی دست پیداکردهاند که عبارت است از :
۱_ به کرسی نشستن حرف استاد عطا در رد فرمان ریس جمهور مبنی بر احراز کرسی ولایت بلخ بواسطه انجینر محمد داوود.
۲_ نشان دادن توان بالای رقابت در برابر آنچه او تصمیم ناعادلانه ارگ میخواند.
۳_ مطرح کردن خود و به وسط میدان آوردن جمعیت به این بهانه.
۴_ درگیر نکردن خود و جمعیت با ائتلاف بینالمللی به رهبری امریکا؛ چیزی که رقبای او و جمعیت میخواهند.
۵_ تمرین و آمادگی لازم برای رقابتهای انتخاباتی پیش رو در آینده.
بحث چند ولایت و چند وزارت به نظرم خیلی مهم نیست.
تنها امتیاز عمدهای که آقای نور از دست داد که باید نمیداد، همان اعتبار بزرگی بود که پس از مسعود برای خود خلق کرده بود. به طور مثال او داشت به یک ایستگاه و آدرس دایمی برای مردمش مبدل میگشت اما این جایگاه را اگر من حتی تا دیروز برای او محفوظ میدانستم، امروز علیرغم احساس خوشبینی که با او دارم، از دست دادهام.
اما جانب ارگ و آقای غنی با وجود امتیازهای بسیاری که از دست دادند، یک امتیاز بزرگ به دست آوردند و آن اینکه میان صفوف رقیب قدرتمندشان که جمعیت اسلامی بود، طوری وضع را ایجاد کردند که میتوانند از امروز تا آینده به صورت آسان از آنها برای مقاصد خویش یارگیری کنند.
و از طرف دیگر به خوبی این مساله ثابت میکند که ارگ با وجود مشکلات جدی که دارد هنوز حمایت امریکا در قدم اول با اوست تا دیگران.
به هر صورت، همه چیز بستگی به دو مساله دارد. یکی چگونگی اجرای مواد توافق شده که آیا جمعیت اجرایی کرده میتواند آنچه را که ارگ متعهد شده؟ و دوم هم نحوه کار و فعالیت آقای نور در میدان سیاست پس از کناره گیری از ولایت بلخ که چگونه میدرخشد؟
تنش پایان یافته و اما سفر دنباله دارد….!
برنا صالحی