حقوقبشر اسلامى و کرامت انسانى با حکام ناکارآمد !
خبرگزاری دید: به باور اکثر تحلیلگران سیاسی، عواملی که دولتهای اسلامی درعدم تطبیق ارزشهای مندرج اعلامیه حقوقبشر اسلامی در قلمرو جهان اسلام بر میشمارند عمدتا نوعی طفره رفتن از بار مسئولیت است و عامل اصلی نیست. بلکه عمدهترین عامل تداوم بحران و نقض کرامت انسانی درسیطره اعلامیه حقوق بشر اسلامی وکرامت انسانی در سرزمینهای اسلامی، نابکاری حکام و همدستی آنها با عوامل توطئه وتشدید بحران برای ایجاد فرصتها جهت دست یابی به سرمایههای اقتصادی و منابع طبیعی ایست که این کشورها مالک الهی آن است.
سازمان همکارى اسلامى در سال ١٣٦٩، اعلامیه حقوق بشر اسلامی را در سطح دولتهای اسلامى تصویب و در سال ١٣٨٧ به پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران، چهاردهم اسد/ مرداد را “روز حقوق بشر اسلامى و کرامت انسانى” نامگذارى نمود.
رشد و تعالی مفهوم حقوقبشر و ارزشهای واقعی ناظر بر آن، در جهان پرآشوب و سردرگم امروز ، نیازمند عزمی جهانی و مُصلحآنه و ممانعت قدرتها از سوء استفاده از آن بمنظور دستیابی به اهداف نامشروع سیاسی است.
اما متآسفانه بلاد اسلامی که میراثدار اصلی و واقعی دین و آئین حقطلبی و کرامت انسانی است خود نتوانسته است در هیچ برههای از زمان لذت شیرین صلح و ثبات را بچشد.
هر مسلمانی پس از تولدش خود را در دنیای پر از جنگ وآشوب دیده است. اینکه چرا کشورهای اسلامی نتوانسته است با آنکه بر مصداق ارزشهای دین مبین اسلام، اعلامیه حقوقبشر وکرامت انسانی را به امضاء برسانند و از نعمت آن برخوردار شوند ، به زعم هر کشوری دلایلی متعددی دارد که هر کدام از اعضا برای توجیه ضعف خود در رعایت و اعمال آن بهانه میتراشند. اما با توجه به گسترش وتداوم جنگهای خانمانسوز که ملتهای مسلمان را به ستوه آورده و فقر و آوارگی دایم را برای ملتها رقم زده است هیچ دلیلی متقن و موجه نمیتواند توجیهگر این باشد که دولتها برای آن نتواند کاری کند.
به باور اکثر تحلیلگران سیاسی، عواملی که دولتهای اسلامی درعدم تطبیق ارزشهای مندرج اعلامیه حقوقبشر اسلامی در قلمرو جهان اسلام بر میشمارند عمدتا نوعی طفره رفتن از بار مسئولیت است وعامل اصلی نیست. بلکه عمدهترین عامل تداوم بحران و نقض کرامت انسانی درسیطره اعلامیه حقوق بشر اسلامی وکرامت انسانی در سرزمنین های اسلامی نا بکاری حکام و همدستی آنها با عوامل توطئه وتشدید بحران برای ایجاد فرصتها جهت دست یابی به سرمایههای اقتصادی و منابع طبیعی ایست که این کشورها مالک الهی آن است.
فراموش نکنیم که کمپانیهای بزرگ اقتصادی ، تسلیحاتی و نفت و انرژی( چند میلتی و چند بعدی) با راه اندازی جنگها وایجاد گروهای تکفیری و افراطی در پی سود و بهره وافر از سرمایه های خدادادی سرزمینهای اسلامی میباشند. این کمپانی ها برای تطبیق استراتیژی های کلان اقتصادی مجبوراند از حاکمان کشورهای اسلامی در بدل دادن امتیازات اندک و ناچیز در حد حفظ حکومت شان ، آنها را به استخدام خود بگیرند و توسط گروههای افراطی، دسترسی رقبای خود را بر انرژی و سرمایه سرشار موجود درکشورهای اسلامی محدود کنند و خود این سرمایهها را در انحصار بگیرند.
این است که اعلامیه اسلامی حقوق بشر با آنکه توسط نمایندگان رسمی کشور های اسلامی ساخته شده است در تطبیق واعمال موفق نباشد. تنها راه نجات از بحران و آشوب در این است که ملتها خود بیدار شوند و در ایجاد حکومت های کارا و مسئول نقش اساسی ایفا کنند درغیرآن روزگار ما همین است که برما گذشته است.