آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست
حکومت موقت؛ گذشتن از مسیر ۱۹ سال پیش
پس از سه ماه گفتوگوهای صلح میان نمایندگان دولت افغانستان و گروه طالبان در کشور قطر، هر دو طرف برای مشورت و رایزنی با رهبران شان دوحه را ترک کردند. قرار شد پس از تعطیل چند هفتهای مذاکرات را از سر گیرند. با آغاز از سرگیری مذاکرات بگومگوهایی مبنی بر ایجاد اداره موقت برای پیشرفت مذاکرات مطرح شد. پرسشهایی مبنی بر شکلگیری حکومت موقت. واقعاً با ایجاد اداره موقت ما شاهد پایان غائله جنگ و خون ریزی در کشور خواهیم بود؟ حوادث خونبار ترور انتحار و انفجار پایان خواهد یافت؟
اگر اداره موقت ایجاد شود!
در واقع گروه طالبان حرف خود را به کرسی نشانده است. تشکیل حکومت موقت؛ یعنی عدم مقبولیت حکومت فعلی و رفتن به سوی حکومتی به خواست و اراده آنها؛ زیرا از میان رفتن سازوکار فعلی به معنای قدم اول پیروزی برای این گروه است. قرار گرفتن طالب در شرایط برابر با حاکمیت فعلی عملاً مشروعیتی به طالب میدهد که به دنبال آن است. از سوی دیگر حکومت موقت به معنای به تعلیق در آوردن تمامی نظمهای نسبی موجود در جامعه ماست و دولتهای موقت و انتقالی در سرزمینهای با تکثر قومی مانند افغانستان تصورات مربوط به معضل امنیتی را در میان گروههای قومی شدت میبخشد.
تقسیم شدن افراد جامعه به گروههای قومی، آنها را به یک ارتش بهشدت آماده برای حمله یا دفاع تبدیل کرده است؛ زیرا منازعات قومی، منازعه درباره قومیت نیست، بلکه منازعه بین گروههای قومی برای به دست آوردن سهمی بیشتر از منابع و قدرت است.
گروهها بیشتر، نگران شرایط امنیتی، سیاسی، هویت فرهنگی و فرصتهای اقتصادی خود هستند؛ با توجه به نظریههای روابط بینالملل، گفته میشود که گروهها نیز مانند دولتها از نیت یکدیگر مطمئن نیستند و با عینک تاریخی و براساس روابط بینقومی گذشته همدیگر را قضاوت میکنند. کاری که به شدت در میان جامعه ما جریان دارد.
مورد بعدی را میتوان در قالب جغرافیای سیاسی بیان کرد؛ یعنی اگر بخشهایی از یک قوم از لحاظ جغرافیایی جدامانده باشند و یا به طور بالقوه در مقابل باندهای کوچک متعصبان قومی آسیبپذیر باشند، احساس عدم امنیت آنها تشدید خواهد یافت. این امر باعث اقداماتی میشود که از نظر خودشان فقط دفاعی است؛ اما از نظر گروه مقابل به راحتی میتواند تهاجمی تصور شود؛ زیرا تصور این است که از فلان جغرافیا فعلاً کسی در حکومت حکومت موقت مشارکت ندارد و از قدرت باز مانده و در حق آنها ظلم روا داشته شده است.
اگر حکومت کنونی باتوجه به کاستیهای موجود خود به حکومتی موقت تبدیل شود، نخستین اتفاق، ظهور و افزایش بدگمانیها خواهد بود که درباره سهیم شدن قومیتهای گوناگون به میان خواهد آمد. در شرایط بحرانی کنونی و فضای بیاعتمادی حاکم بر جامعه نمیتوان به حکومتی دست یافت که مورد قبول همه جناحها در افغانستان باشد و رضایت همه جناحها و مدعیان را در خود داشته باشد.
نکته بعدی و مهمتر این قضیه این است که با روی کار آمدن دولتی موقت، موازنه تهدید – که فعلاً وجود داد – از میان خواهد رفت. این موضوع به چه معنا است؟
این یعنی دولت کنونی دارای سازوکار است؛ یعنی تقریباً همهچیز مشخص دارای نظم است. دست کم میتوان دولت را طرفی در مقابل مخالفان دیگر به حساب آورد؛ طرفی که ادعای دفاع از جمهوریت و نظام دموکراتیک را دارد و نماینده مردم افغانستان محسوب میشود.
با روی کار آمدن دولت موقت، موازنه تهدید به نفع کسانی خواهد بود که در دولت موقت منصبهایی را اشغال و هرچه بیشتر قدرت را به نفع کسانی که فعلاً از حکومت راضی نیستند سوق خواهد داد. عدم هماهنگی قابل پیش بینی در حکومت موقت نکته قابل تامل دیگری است که باید به صورت جدی به آن توجه شود. اما آنچه این توازن را ضروری میکند نیات خصمانه و بنا به تعبیری تلاش برای جایگزینی قدرت برتر است که در میان مخالفان امروز مردم و حکومت افغانستان دیده میشود.
دولت موقت زمینه را برای کسانی که به جنگ و خشونت و کشتار مردم اقدام کردهاند هموار خواهد کرد و کار را برای بداندیشان برای عبور از جمهوریت هموارتر. ماهیت گروهی به نام «طالبان» این امر را ضروری میکند تا بدانیم تنها انباشت قدرت خطر ایجاد نمیکند؛ بلکه ماهیت این گروه است که میتواند برای نظام کنونی و آینده کشور افغانستان خطرناک باشد. اگر امروز سلاح از دست طالبان گرفته شود، با کدام منطق و یا با کدام روش آنها گفتوگو خواهند کرد. زبان خشونت، یا بهتر بگوییم خشونت مقدسی که در میان این گروه رواج دارد، به راحتی قابل تعدیل نیست. زبان اینان زبان خشونت و زور است، اگر این جماعت به گفتوگو عقیده داشت با دلیل و برهان به جنگ حکومت میآمد. این گروه با نیت تهاجمی– که اخیراً آن را نشان داده است – و باورهای بهشدت تندروانه و غیرمستند خود نیتی به غیر از برقراری «امارت اسلامی» در سر نمیپروراند و به رای و اراده مردم باور ندارد.
از آنجایی که گروه طالبان به شدت تحت تأثیر کشورهای بیرونی است؛ بنابراین هیچ راهی را برای بازگشت کسانی که در قالب حکومت افغانستان با حامیان طالبان مخالفت کرده بودند، باز نخواهند گذاشت. اگر نظم نیمبند کنونی تبدیل به یک حکومت شود که خود را ظاهراً برای انتخابات آماده میکند، نمیتوان با توجه به قدرت نظامی کنونی طالبان به شکلگیری انتخابات امیدوار بود. اگر موازنه تهدید توسط طالبان با تضمین بینالمللی از میان برداشته نشود، بههیچعنوان نمیتوان به آینده دموکراتیک امیدوار بود و از سوی دیگر تمامی دستاوردهای نسبی که اکنون شاهد آن هستیم از میان خواهد رفت. اگر مشکلاتی را که امروز در جامعه ما وجود دارد زاییده موفقیت بدانیم، نه شکست، میتوانیم با رویکردی بهتر به روند صلح و آتشبس بیندیشیم. دولت موقت، یعنی جرقهای برای روشن شدن آتشهای پنهان زیر خاکستر قومی؛ هرچند حافظه تاریخی بر مبنای تحلیل در افغانستان جای خود را به حافظه درگیر مسایل روزانه داده است؛ اما هستند کسانی که دولت موقت گذشته – در آن زمان طلایی را که با شرایط کنونی به هیچوجه قابل مقایسه نیست – بهراحتی به خاطر بیاورند. در آن زمان نیز ظاهراً چاره کار در یک حکومت موقت دیده میشد تا بیشتر از لحاظ تدارکاتی زمینه را برای حضور مردم مهیا کند. حکومت آن زمان تنها تسهیل کننده روندی بود که یک اجماع کلی و حمایت گسترده نهادها و کشورهای خارجی را با خود به همراه داشت و تضمینی به بزرگی جغرافیای جهانی را با خود یدک میکشید. با آن هم دیده شد که کسانی که در آن زمان در حکومت موقت، به قدرت دست یافتند، از امکانات حداکثر استفاده را برده و جایگاه و پایگاه و امکانات خوبی برای انتخابات بعد از این دوره برای خود رقم زدند. یکی از عوامل مهمی که رییس وقت را در دور بعدی به موفقیت رساند در قدرت بودن او در این مدت کوتاه بود. به نظر میرسد که اگر در شرایط فعلی چنین سازوکاری ( دولت موقت) دوباره روی کار بیاید؛ فرصتی که برای نیروهای مخالف مهیا خواهد شد، امتیازی بزرگ است که پیش از پیش در نهادهای فعلی نفوذ کند و با تاثیر گذاری بر نحوه انتخاب افراد برای دولت انتقالی هرج و مرج دیگر را به وجود بیاورد. حکومت موقت گذشته بر مبنای اکثریت بود، به این معنا که همسویی تقریباً کاملی از کشورها در مورد آن وجود داشت؛ اما فعلاً این وضعیت به کلی دگرگون شده است. خیلیها به جبهه مخالف پیوستهاند و خیلیهای دیگر با مخالفت با حکومت فعلی نا دانسته و یا هم ناخواسته آب را به آسیاب دشمن میریزند. باید به خاطر داشت که راهنمایی و راهکار گرفتن از کشورهای خارجی بد نیست اما متفکر و راهنمای اصلی باید دوست خانه و محرم ساکنان آن باشد.