زیگنالهای اسلو و شورای امنیت ملل متحد؛ طا-لبان چه پاسخ میدهند؟
محتمل نیست که طا-لبان از مواضع شان عقب بنشینند؛ زیرا از دید طا-لبان عقب نشینی در برابر خواستههای غربیها در واقع دومینوی سقوط شان را ضربه زده و قدرت را به آسانی خواهند باخت
شکوهمند- خبرگزاری دید
تقریباً در تمام نشستها و همایشهای بینالمللی و منطقهای در پیوند به افغانستان برگزار شده، یک پیام و زیگنال به صورت صریح و روشن به جانب طا-لبان که در افغانستان حاکمیت دارند، مخابره شده است- تشکیل حکومت فراگیر.
بسامد این زیگنال در زمانها و مکانهای مختلف زیر و بم بوده، ولی در اصل زیگنال تغییری رخ نداده است. از نشست همسایگان افغانستان در اسلامآباد و تهران گرفته تا نشست مسکو، نشست دهلی نو، نشست سازمان همکاری اسلامی و اخیراً هم نشست اسلو و شورای امنیت ملل متحد در باره وضعیت افغانستان و جستوجوی راهحل برای برونرفت از بحران موجوده آن، همه این پیام را به جانب طا-لبان مخابره کرده و در واقع تلویحاً نشان دادهاند که یک راه حل برای مهار بحران کنونی وجود دارد و آن هم تشکیل حکومت فراگیر و سهم گرفتن تمام طیفها و جریانهای سیاسی و اجتماعی در محور آن است.
صرف نظر از این که تعریف کشورهای منطقه و جهان و همچنان طا-لبان از «حکومت فراگیر» متفاوت است، در این که باید چنین حکومت تشکیل شود، اختلافی دست کم در سطح کشورهای منطقه و جهان دیده نمیشود. آنچه تاکنون به عنوان یک نقطه محل بحث و قابل افتراق در این زمینه وجود داشته، تعریف بیرونی و درونی از موضوع است.
اما با وجود محل اختلاف بوده «دولت فراگیر» میان طا-لبان و جهان و کشورهای منطقه، نباید از این نکته چشم پوشی کنیم که افغانستان کشوری دارای چینش خاص اتنیکی است و حکومت کردن یک طیف بر تمام کشور مشکلاتی دارد که احتمالاً در کشورهای دیگر قابل تعریف نیست. حکومت طا-لبان هم از این قاعده مستثنی نبوده و با همان مسایلی درگیر است که هر حکومت غیر دموکراتیک و تحمیل شده بر جامعه افغانستان با آن درگیر بوده است. شکی در این نیست که طا-لبان مایل به تقسیم قدرت نیستند؛ زیرا این گروه پس از دو دهه جنگ با امریکا و دولت مورد حمایت آن در کابل، توانسته قدرت را تصاحب کند و رقبای داخلی خود را کنار بزند، پس طبیعی است که با چنگ و دندان تلاش میکند حتا با وجود فشارهای اقتصادی و سیاسی از آن حفاظت و دفاع کرده و حاضر به تقسیم آن با همان جریانهایی که در دو دهه گذشته در تخاصم قرار داشته، نشوند. ولی نباید غفلت کرد که حکومت کردن در کشوری که چنین تنوع قومی و فرهنگی دارد، بدون عقب نشینی از مواضع دگماتیک و تقسیم سفره قدرت ممکن هم نیست؛ چنانچه انحصارگری اشرف غنی عمر حکومت او را به شدت کوتاه نمود.
از جانب دیگر، به جز پاکستان و چین که تاکنون صراحتاً بر تشکیل دولت فراگیر تاکید نکردهاند، تقریباً تمام کشورهای پیرامونی به شمول ایران و روسیه و همچنان جامعه جهانی و کشورهایی که قدرت کمک اقتصادی را دارند، بر تشکیل چنین نظامی تاکید میکنند و نگرانیهایی در پیوند به نوع نظامی که طا-لبان ایجاد کردهاند دارند.
گذشته از این، طا-لبان به خوبی میدانند که حفظ حکومت و قدرت بدون تعامل با کشورهای قدرتمند و کمک کننده ممکن نیست و حمایت چین و پاکستان به تنهایی نمیتواند ضامن بقای حکومت آنان در درازمدت باشد؛ چه این گروه در پی رسمیت یافتن بینالمللی نیز بوده و این مسئله هم مزید بر علت شده و حکومت موقت طا-لبان را در موضع ضعف نسبت به فشارهای بینالمللی قرار میدهد.
با این حال، نشست اسلو در اروپا و نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد در امریکا این زیگنال مهم را به طا-لبان مخابره کرده که اگر میخواهند امتیاز بگیرند، قاعده بازی ایجاب میکند که امتیاز نیز بدهند. آنچه غرب از طا-لبان میخواهد: احترام به حقوق بشر، احترام به حقوق، آزادیهای مدنی و آموزش و کار زنان، احترام به آزادی بیان و ارزشهای انسانی و البته تشکیل دولتی است که تمام جناحهای و طیفهای سیاسی و اجتماعی را در محور خود جمع کند و مشروعیت آن برخاسته از اراده مردم باشد. این خواسته در بدل امتیازات مالی و سیاسی به طا-لبان پیشنهاد شده و اکنون جهان منتظر پاسخ طا-لبان است، همانطور که وزیر خارجه ناروی گفت: پیشنهادات مشخصی به طا-لبان دادیم و اکنون منتظر پاسخ آنها هستیم.
اکنون پرسش این است که طا-لبان به این خواستهها و پیامها پاسخ مثبت میدهند، یا بنبست موجوده گسترش یافته و ابعاد تازهای پیدا میکند.
به نظر میرسد طا-لبان همان بازی را با غرب راه انداختهاند که کشورهای غربی میخواهند در سایه آن امتیاز بگیرند. با این حساب محتمل نیست که طا-لبان از مواضع شان عقب بنشینند؛ زیرا از دید طا-لبان عقب نشینی در برابر خواستههای غربیها در واقع دومینوی سقوط شان را ضربه زده و قدرت را به آسانی خواهند باخت. بنا بر این، دور از ذهن و واقعیت عینی موجوده است که طا-لبان در برابر چنین خواستههایی تسلیم شوند.
همچنان این گروه میخواهد از اهرمهای فشاری که غربیها مطرح میکنند به رسمیت شناختن خود را تضمین کرده و نظام «امارت اسلامی» را نهادینه ساخته و مخالفان سیاسی و نظامی خود را برای همیشه ساکت سازند.