فاز دوم دهلیز اقتصادی چین-پاکستان و تغییر جیواکونومیک و جیوپولیتیک جنوب آسیا
سیاست هژمونی آبی افغانستان، شش همسایه آن را که به شدت به منابع آبی این کشور وابسته هستند، عصبانی کرده است. احداث کانال آبیاری قوش تپه، که حجم زیادی از آب را از رودخانه فرامرزی در حال کاهش آمودریا منحرف میکند، تأثیر بدی بر ازبیکستان، ترکمنستان و بسیاری از کشورهای منطقه خواهد گذاشت، بنابراین رویاهای اتصال فرامنطقهای فشرده خواهد شد
دهلیز اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) دهه اول خود را با موفقیت به پایان رساند و وارد فاز دوم شد. فاز دوم آن شامل صنعتی شدن گسترده، ساخت مناطق آزاد اقتصادی متعدد، توسعه اجتماعی، احیای سیستم حمل و نقل ریلی (ML-I)، همکاری کشاورزی، همکاریهای بهداشتی، فرهنگی و آموزشی، رشد انرژیهای تجدیدپذیر (بادی، خورشیدی) و بیش از هر چیز افزایش سرمایه انسانی ما را قادر میسازد تا به اهداف مورد نظر یعنی رفاه اجتماعی-اقتصادی، ریشه کنی فقر، ایجاد مشاغل جدید، دریافت ذخایر خارجی از طریق تولید بیشتر و متعاقب آن صادرات در روزهای آینده دست یابیم.
پیشبینی میشود که تکمیل این پروژههای بزرگ برای احیای سریع اقتصاد کلان ما مفید باشد و همچنین چشمانداز ارتباطات فرامنطقهای بیشتر را تحریک کند.
از سوی دیگر، بیم آن میرود که جیواکونومیک و جیوپولیتیک پیچیده جنوب آسیا نیز بر سرعت و اثربخشی فاز دوم این دهلیز اقتصادی CPEC تأثیر بگذارد. پیامدهای فرامنطقهای قریب الوقوع سیاسی و انتخاباتی انتخابات آتی هند در سال ۲۰۲۴، رشد اقتصادی عظیم هند، اتحاد نظامی با ایالات متحده امریکا، مانورهای جغرافیایی در نپال، بوتان و مالدیو، نیابتیها در افغانستان، ایران و حتا در آسیای مرکزی به طور مستقیم یا غیرمستقیم روی تطبیق، اجرا و تکمیل فاز دوم CPEC در کشور را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
بهرغم روابط نزدیک اقتصادی چین و راهنماییهای سیاسی پکن برای تشکیل حکومت موقت طا-لبان، وضعیت نظم و قانون در حال حاضر باعث افزایش تیراندازیهای مرزی و حوادث نفوذ در این کشور شده است. علاوه بر این، بازگرداندن گسترده پناهجویان غیرقانونی افغانستان به کشورشان خطرات امنیتی جدی دارد و در نتیجه خطوط معیوب پیش از این به شکل تهدید تروریزم در کشور ظاهر شده است.
علاوه بر این، سیاست هژمونی آبی افغانستان، شش همسایه آن را که به شدت به منابع آبی این کشور وابسته هستند، عصبانی کرده است. احداث کانال آبیاری قوش تپه، که حجم زیادی از آب را از رودخانه فرامرزی در حال کاهش آمودریا منحرف میکند، تأثیر بدی بر ازبیکستان، ترکمنستان و بسیاری از کشورهای منطقه خواهد گذاشت، بنابراین رویاهای اتصال فرامنطقهای فشرده خواهد شد.
ظهور مجدد تروریزم و افزایش حملات انتحاری در پاکستان، رونق اقتصادی، بیثباتی سیاسی، هماهنگی اجتماعی و منطقهبندی قومی را دوباره در این کشور به خطر میاندازد. بلوچستان، خیبر پختونخوا و برخی نقاط دیگر حتا پنجاب به دلیل نیروهای ضد بشری و ضد توسعه در منطقه در مسیر این آتش قرار دارد.
این نیروهای تاریکی دارای پیوندهای خارجی و حمایت مالی برای راهاندازی یک جنگ ترکیبی جدید علیه پاکستان و البته داراییهای استراتژیک ما مانند دهلیز اقتصادی CPEC، دوستی چین و پاکستان و حاکمیت اقتصادی هستند که باید از طریق تلاشهای مشترک و صادقانه در هر سطح از بالا تا پایین اصلاح شود، زیرا صلح، رفاه و عزت ملی در خطر است.
علاوه بر این، ساخت دهلیزهای اقتصادی/حمل و نقل متعدد نیز بر فاز دوم CPEC تأثیر میگذارد. در اجلاس گروه ۲۰، جو بایدن، رییس جمهور امریکا اعلام کرد که هند، عربستان سعودی و امارات متحده عربی به همراه اسراییل، فرانسه، آلمان، ایتالیا و ایالات متحده میخواهند «دهلیز هند، خاورمیانه-اروپا» IMEC را ایجاد کنند.
به گفته منابع مختلف، این مسیر ریلی و کشتیرانی شامل فایبر نوری پیشرفته، خطوط لوله هایدروژن تمیز و مناطق اقتصادی است که از هند، از طریق امارات، عربستان سعودی، اردن و اسراییل تا بندر پیرئوس در یونان امتداد دارد. این اولین گام بزرگ برای عادیسازی روابط با عربستان سعودی خواهد بود؛ تلاش دیپلماتیکی که برای استراتژی ایالات متحده در خاورمیانه ضروری است.
علاوه بر این، «تزاچی هانگبی» مشاور امنیت ملی اسراییل این دهلیز را «معنادارترین شواهد» خواند که نشان میدهد هر دو طرف از «یک تیر در تاریکی» به سمت تلاشهای معنادار برای عادیسازی روابط بین دو کشور حرکت میکنند. با این حال، ادامه جنگ اسراییل و فلسطین یا اسراییل و حماس به نوعی سرعت عادیسازی روابط اسراییل و عربستان را به تاخیر انداخته است.
برای دستیابی به این هدف استراتژیک، دولت بایدن به عنوان بخشی از یک طرح گستردهتر برای مهار ایران و کنترول نفوذ رو به گسترش چین در خاورمیانه برای دستیابی به یک توافق تلاش میکند (توافق پکن برای احیای روابط دیپلماتیک عربستان و ایران که در ماه مارچ اعلام شد، زنگ خطری برای واشنگتن بود).
هدف طرح ایالات متحده تغییر شکل چشمانداز جیواکونومیک خاورمیانه از طریق پروژههای ارتباطی مانند دهلیز هند و اروپا IMEC، کمک به کاهش تردید کشورهای حوزه خلیجفارس در مورد تعهد آن، کاهش تنشها با ایران و تقویت رهبریاش در خلیج فارس است.
این دهلیز مکمل سایر ایتلافهای قدرتهای دوست مانند I2U2 هند، امارات، اسراییل، ایالات متحده و مشارکت برای زیرساختها و سرمایهگذاری جهانی (PGI) به رهبری گروه-۷ است که به عنوان رقیب ابتکار کمربند و جاده چین (BRI) دیده میشود.
به طور خلاصه، سیاست گذاران پاکستان و چین باید تمام اقدامات ممکن را برای اطمینان از ایمنی و امنیت کارگران چینایی و پروژههای دهلیز اقتصادی CPEC در این کشور انجام دهند زیرا جنگ افروزی اجتماعی-اقتصادی، جیوپولیتیکی و جیواستراتژیکی موانع جدی برای پروژههای فاز دوم دهلیز اقتصادی چین و پاکستان در کشور ایجاد میکند.
سیستم امنیتی ترکیبی مشترک پیگیری و اجرا خواهد شد. علاوه بر این، تمام پرداختهای معوق شرکتهای چینایی نیز ممکن است حل شود. سردرگمی و خماری مدل بوروکراتیک پاکستان باید برای شروع زودهنگام، تحریم، تصویب، اجرا و تکمیل پروژههای CPEC در کشور تغییر کند.
نیابتهای منطقهای هم اکنون پاکستان، صلح، ثبات، رفاه و هماهنگی را به گروگان گرفته اند که باید با چشمانی باز و بدون ایجاد هیستری جنگی غیرضروری از طریق گزینههای دیپلماسی، گفتوگو، مذاکره و قاطعیت با همه ذینفعان منطقهای مدیریت شود که آنها را متقاعد میکند اتصال بیشتر فرامنطقهای بازی و تغییر سرنوشت کل جنوب آسیا را در روزهای آینده تغییر میدهد. سیاستگذاران باید دیپلماسی اقتصادی سختگیرانهای را با ایران، امارات متحده عربی و عربستان سعودی فعال کنند تا بهرهوری و سود فرامنطقهای این دهلیز CPEC را حفظ کنند.
فاز دوم این دهلیز CPEC اتصال منطقهای را از طریق تکمیل ML-1 بندر دریایی گوادر و حتا ساخت دهلیز هوایی چین-پاکستان بین گیلگیت بالتستان و تاشقرغان سازماندهی میکند که باید دنبال شود.
سیاستگذاران همچنین باید اجرای توافقنامه چهارجانبه ترافیک در ترانزیت (QTTA) را برای ایجاد پیوندهای تجاری پایدار با چین، پاکستان، قرقیزستان و قزاقستان تسریع بخشند. این نوید خوبی است که اولین محموله با دور زدن افغانستان به قزاقستان ارسال شده و اکنون مسیر جایگزینی را برای اتصال منطقهای و تجارت دوجانبه بین پاکستان و کشورهای آسیای میانه فراهم کرده است.
اتصال بیشتر این دهلیز CPEC با منطقه سین کیانگ میتواند در تقویت چشمانداز ارتباط فرامنطقهای بین پاکستان و کشورهای آسیای مرکزی در روزهای آتی، بازی را تغییر دهد.
نیاز مبرمی برای گنجاندن پروژههای تولید برق هایدروژنی، باتریهای لیتیومی و شنی، کشاورزی ترکیبی، همکاریهای بهداشتی، توسعه هوش مصنوعی، تخصیص مجدد صنایع بالاتر در مناطق زونهای اقتصادی ویژه SEZ، انتقال فناوریهای پنلهای بادی و خورشیدی، ظرفیت مدیریت بلایا و آخرین مورد، تحول سبز برای مبارزه با تغییرات آب و هوایی در کشور احساس میشود.
مارهای جیوپولیتیک آماده ایجاد تیوریهای بازی دیگر و پایان بازی در جنوب آسیا هستند که ممکن از طریق پایداری اقتصادی، اتصال فرامنطقهای، دیجیتالی شدن، تنوع بخشی به اقتصاد، نوسازی و فعال سازی کامل شورای تسهیل سرمایهگذاری SIFC در کشور از آن جلوگیری شود.
دوستی چین و پاکستان خود اقدام طبیعی متعادل کننده برای کاهش طرحهای امپریالیزم و هژمونی در منطقه است که نباید به خاطر پیوندهای شخصی با دیگران تضعیف شود.