حکومت سرپرست طا-لبان که به حقوق بشر اهمیت دهد ممکن روزی مورد استقبال جهان قرار گیرد. اما در آینده قابل پیشبینی امکانپذیر نیست و این بدان معناست که افغانستان احتمالاً سالهای آینده نیز توسط یک رژیم ناشناخته اداره شود
ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
پس از تسلط طا-لبان در ۲۰۲۱، حاکمان جدید مایل بودند سیاست خارجی بیطرفی را اتخاذ کنند و افغانستان را به عنوان مرکز ارتباطات تجارت با کشورهای همسایه ارتقا دهند.
آرزوهای حاکمان جدید در مورد خطوط راهآهن، خطوط لوله و دهلیزهای برق برونمرزی به دلیل نگرانی همسایگان از هرگونه اقدام دیپلماتیک، ضربه جدی خورد. طا-لبان افغانستان با چالشهای بزرگی برای ایفای نقش در آینده امنیتی و اقتصادی منطقه روبرو هستند.
در ماههای اول پس از به دست گرفتن قدرت، هیچ یک از دولتهای خارجی یا سازمانهای چندجانبه حکومت تحت کنترول طا-لبان را بدون امتیازگیری درباره حقوق زنان و سایر موارد، تصدیق نکردند. این امر باعث خشم عناصر محافظهکار طا-لبان شد و آنها را به دو دسته تقسیم کرد: یکی، مستقر در کابل و به دنبال تعامل با غرب است. دومی، گروه تندرو قندهاری به رهبری هبتالله آخوندزاده است. این جناح به پیروان خود اطمینان داده که در برابر هیچ گونه فشار غرب تسلیم نخواهد شد.
اگرچه بازیگران منطقهای نیز از تبعیض طا-لبان علیه زنان انتقاد کردند، اما به دلیل ملاحظات مختلف تصمیم گرفتند با کابل تعامل کنند؛ تعاملی مبتنی بر موضوع، نه تقلید از سیاست غرب. بسیاری از کشورهای منطقه پس از برقراری مجدد حضور دیپلماتیک در کابل، از ژست متقابل طا-لبان استقبال و ادعا کردند که چنین حضوری به منزله به رسمیت شناختن نیست، بلکه روند اجباری برای تضمین تعامل حیاتی با افغانستان است.
روابط کشورهای منطقه منوط به تلاشهای هماهنگ طا-لبان افغانستان برای رفع نگرانیهای جدی همسایگانشان است. موضع دیپلماتیک منطقه ممکن رسمیتشناسی کامل نباشد؛ حتی «عادیسازی» نامیدن آن ممکن واقعیتی دور از ذهن باشد. کشورهای منطقه نسبت به ماهیت «انحصاری» کابینه در کابل نگران اند، زیرا جناحهای سیاسی و قومی را که با آنها روابط تاریخی دارند، به حاشیه رانده است. برعکس، طا-لبان ایدههای منطقه در مورد گنجاندن سیاستمداران جناحهای غیرطا-لب را رد میکنند. آنها بدون ارایه یک نقشهراه عملاً با یک وعده برای «همهشمول کردن» حکومت در آینده ادامه داده اند و بس.
با توجه به تاریخ پرتلاطم افغانستان، دولتهای منطقه این کشور را از منشور امنیتی میبینند، زیرا گروههای جهادی فراملی شامل داعش، لشکر طیبه، حزب تحریر، تحریک طا-لبان پاکستان و بسیاری دیگر در این کشور حضور دارد. کشورهای همسایه بارها در مورد تمایل یا توانایی طا-لبان برای مهار آنها ابراز نگرانی کردهاند. آنها همچنین نگران ظهور داعش در همسایگی شان هستند که میتواند افراطگرایان را در داخل مرزها تحریک کند.
حوزه دیگر همکاریهای منطقهای جنبه اقتصادی دارد. جنگ طولانی در افغانستان ایدههای افزایش دهلیزهای تجاری را برای رقابت اقتصادی به تعویق انداخت. با این حال، عوامل مختلف همکاری اقتصادی کابل و منطقه را محدود میسازد. محدودیتهای اقتصادی و تحریمهای غرب همچنان سرمایهگذاری خصوصی را سرکوب میکند.
فقدان یک چارچوب قانونی در افغانستان همچنان باعث تضعیف روحیه سکتور خصوصی در این کشور شده است. میلیونها افغانستانی از فقر شدید رنج میبرند، آن هم در زمانی که کمکهای غرب به دلیل تبعیضهای طا-لبان تقلیل یافته است.
طا-لبان افغانستان برای ارتقای اقتصاد این کشور به کشورهای منطقه متکی شدهاند. روابط تجاری با کشورهای همسایه تحت تأثیر بیتفاوتی مداوم طا-لبان نسبت به حل بسیاری از نگرانیها قرار دارد. برخی اقدامات طا-لبان، از جمله ساختن سدها بدون رضایت کشورها نیز باعث تنش با همسایگان، بهویژه ایران و ازبیکستان شده است. در چنین فضایی، کشورهای منطقه ممکن از تمایل شان برای تعامل با طا-لبان بکاهند.
حکومت سرپرست طا-لبان که به حقوق بشر اهمیت دهد ممکن روزی مورد استقبال جهان قرار گیرد. اما در آینده قابل پیشبینی امکانپذیر نیست و این بدان معناست که افغانستان احتمالاً سالهای آینده نیز توسط یک رژیم ناشناخته اداره شود. مردم این کشور نباید گروگان این واقعیت باشند. طا-لبان، به خاطر میلیونها انسان گرسنه در افغانستان، باید وضعیت را ارزیابی و با روح توافق دوحه که امضاکننده آن هستند، دست صمیمانهتری را به سوی جهان دراز کنند.