نفوذ راهبردی آذربایجان در افغانستان
مترجم: سید طاهر مجاب – خبرگزاری دید
خبرگزاری دید: روابط رو به گسترش آذربایجان با افغانستان تحت حاکمیت طالبان نشاندهنده قمار راهبردی با ریسک بالا است. بهرغم ماهیت آزمایشناشده و دورنمای نامطمئن حکومت طالبان، باکو میخواهد با فرصتهای اقتصادی و راهبرد جیوپولیتیکی، خود را به عنوان یک بازیگر کلیدی در آینده افغانستان معرفی کند.
تعامل دیپلماتیک اخیر آذربایجان با افغانستان تحت حاکمیت طالبان، میل به کنجکاوی را برانگیخته و پرسشهایی را در مورد انگیزه مانورهای راهبردی باکو مطرح کرده است.
چرا آذربایجان مشتاق گسترش روابط با افغانستان است؟
علاقهمندی آذربایجان به افغانستان هم ریشه در ملاحظات جیوپولیتیکی و هم اقتصادی دارد. از نظر جیوپولیتیکی، آذربایجان همواره در بعد سیاست خارجیاش استراتژیک عمل کرده و با دقت روابطش را با قدرتهای بزرگ متعادل میکند و همزمان، منافع خود را در مناطق ناآرام تامین میکند. افغانستان تحت حاکمیت طالبان برای باکو هم چالش و هم فرصت است.
از نظر اقتصادی، افغانستان به عنوان سرزمینی با پتانسیلهای دستنخورده دیده میشود، بهویژه از نظر منابع عظیم معدنی. کنترل طالبان بر اسن کشور، اگرچه بحثبرانگیز است، اما آذربایجان را از دستیابی به فرصتها برای اکتشاف و بهرهبرداری بالقوه از این منابع منصرف نکرده است. رویکرد باکو نشاندهنده این امر است که تعامل اولیه با حکومت طالبان میتواند سود اقتصادی قابل توجهی بهویژه در بخشهایی مانند معدن، لوجستیک و انرژی به همراه داشته باشد.
علاوه بر این، مشارکت آذربایجان در افغانستان نیز ادامه تلاشهای گذشتهاش برای دستیابی به حضور در این کشور است. حتی قبل از قدرت گرفتن طالبان، آذربایجان در افغانستان سرمایهگذاری و با دولتهای قبلی این کشور به ایجاد روابط اقتصادی و سیاسی همکاری میکرد. ادامه این تلاشها در حکومت جدید حاکی از یک راهبرد بلندمدت با هدف تضمین مشارکت پایدار و سودآور بدون توجه به نوع حکومت حاکم است.
موضع عملی
نزدیک شدن آذربایجان به کابل را میتوان از طریق نوع رویکرد عملی سیاست خارجیاش درک کرد. باکو غالباً منافع ملی خود را بر همسویی با افکار بینالمللی اولویت داده است، بهویژه وقتی صحبت از تأمین مزایا و منافع راهبردی میشود. آذربایجان با حفظ و گسترش روابط با افغانستان، خود را یک بازیگر کلیدی در منطقه قرار میدهد و به طور بالقوه از فرصتهای اقتصادی بهره میبرد که دیگران ممکن به دلیل نگرانیهای سیاسی یا موضوعات دیگر، آن را نادیده بگیرند.
این عملگرایی در تصمیم آذربایجان برای افتتاح سفارت در کابل در مارچ ۲۰۲۴ مشهود و هویدا شد؛ اقدامی که بسیاری از کشورها در انجام آن تردید دارند. بهرغم وضعیت بینالمللی جنجالی طالبان، گشایش سفارت نشاندهنده تعهد به تعمیق روابط با حکومت طالبان است. اظهارات الهام محمداف سفیر آذربایجان در مورد روابط مثبت باکو و کابل و تاکید وی بر ارزشهای مشترک مانند استقلال و تمامیت ارضی، نشاندهنده یک راهبرد دیپلماتیک است که ثبات و منافع متقابل را بر همسویی ایدیولوژیک اولویت میدهد.
نشست سهجانبه: گامی به سوی یکپارچگی اقتصادی
آخرین نشست سهجانبه میان افغانستان، آذربایجان و ازبیکستان بر تعهد باکو برای تقویت روابط اقتصادی با افغانستان تاکید دارد. این نشست که بر تقویت روابط اقتصادی و تجاری، توسعه بخشهای حمل و نقل و لوجستیک و اکتشاف منابع معدنی افغانستان متمرکز شد، نشانه روشنی از حوزههایی است که آذربایجان در آن رشد بالقوه دارد.
بحث در مورد انجام اکتشافات زمینشناسی و اجرای پروژه تولید سیمان در شمال افغانستان، بخشهای خاصی را که آذربایجان و ازبیکستان به دنبال سرمایهگذاری در آن هستند، نشان میدهد. این پروژهها در صورت موفقیت، نه تنها میتوانند اقتصاد افغانستان را تقویت کنند، بلکه میتوانند فرصتهای سودآوری را در صنایع معدنی و ساختمانی آذربایجان فراهم کنند.
مشارکت ازبیکستان در این نشست سهجانبه نیز قابل توجه است. ازبیکستان نیز مانند آذربایجان، منافع راهبردی خود را در افغانستان دارد، بهویژه در زمینه تامین امنیت مسیرهای تجاری و دسترسی به منابع. همکاری بین آذربایجان و ازبیکستان در تعامل با حکومت طالبان حاکی از تلاش هماهنگ برای ثبات و ادغام افغانستان در چارچوبهای اقتصادی منطقهای است، حال آنکه این حکومت با چالشهای متعددی روبروست.
نقش نیروهای حافظ صلح آذربایجان در افغانستان
دخالت نظامی آذربایجان در افغانستان، بهویژه از طریق نیروهای حافظ صلح، نقش مهمی در درک راهبرد گستردهتر باکو ایفا کرد. نیروهای حافظ صلح آذربایجان بخشی از نیروهای بینالمللی کمک به امنیت (آیساف) و بعداً مأموریت حمایت قاطع بودند که در طول سالهای اشغال به امنیت و ثبات افغانستان کمک کردند. وقتی نیروهای بینالمللی خارج شدند و کابل به دست طالبان افتاد، نیروهای حافظ صلح آذربایجان از جمله کسانی بودند که برای اطمینان از تخلیه امن پرسونل و حفظ نظم حضور داشتند.
این تجربه چشماندازی منحصر به فردی را در مورد دورنمای امنیتی افغانستان به آذربایجان داد و احتمالا به رویکرد فعلیاش برای تعامل با حکومت طالبان کمک کرده است. حضور نیروهای حافظ صلح آذربایجان در لحظات حساس تاریخ معاصر افغانستان، میزانی از اعتماد و اعتبار را بین باکو و کابل بهوجود آورد که اکنون در ابتکارات دیپلماتیک و اقتصادی مورد استفاده قرار میگیرد.
نقش فعال باکو و تاشکند در افغانستان: چرا اکنون؟
این پرسش پیش میآید: چرا باکو و تاشکند در این مقطع اینقدر مشتاق فعالیت در افغانستان هستند؟ پاسخ در آیندهنگری راهبردی و فرصتطلبی اقتصادی نهفته است. هم آذربایجان و هم ازبیکستان اذعان دارند که افغانستان، بهرغم بیثباتی سیاسیاش، یک بخش مرکزی در معمای وسیع منطقهای است. آذربایجان و ازبیکستان به عنوان کشورهای همسایه و قطبهای ترانزیتی بالقوه، منافع قابل توجهی در یک افغانستان باثبات و اقتصاد یکپارچه خواهند داشت.
برای آذربایجان، دهلیز حمل و نقل شمال-جنوب، یک پروژه بلندپروازانه با هدف اتصال جنوب آسیا به شمال اروپا از طریق ایران، آذربایجان و روسیه است که میتواند مزایای قابل توجهی در افغانستان باثبات داشته باشد. آذربایجان با تعامل زودهنگام با طالبان، خود را برای مسیرهای ترانزیتی و مشارکتهای اقتصادی آماده میکند که میتواند نقشاش را به عنوان یک بازیگر کلیدی در تجارت منطقهای ارتقا دهد.
علاوه بر این، پتانسیل افغانستان برای تبدیل شدن به تامین کننده عمده مواد معدنی و هایدروکربن، لایه دیگری از منافع اقتصادی را به آن میافزاید. تمرکز آذربایجان بر انجام اکتشافات زمینشناسی و اکتشاف مناطق معدنی با پتانسیل بالا در افغانستان نشاندهنده راهبرد بلندمدت برای بهرهبرداری از این منابع است که میتواند رشد اقتصادی این کشور را بیشتر تقویت کند.
در حالی که آینده حکومت طالبان نامشخص است، اما تعامل آذربایجان و ازبیکستان با افغانستان میتواند به عنوان خطر محاسبه شده تلقی شود. پاداشهای بالقوه – دسترسی به منابع، مسیرهای تجاری پیشرفته و مشارکتهای راهبردی – به اندازهای قابل توجه و چشمگیر هستند که این قمار را توجیه کنند. هر دو کشور احتمالاً از خطرات موجود، از جمله احتمال فروپاشی حکومت یا تحریمهای بینالمللی آگاه هستند، اما روی این ایده شرط میبندند که سرمایهگذاری و مشارکت زودهنگام میتواند منافع آنها را در بلندمدت تضمین کند.
برای آذربایجان، این رویکرد با اصول گستردهتر سیاست خارجیاش همسو است: حفظ روابط دوجانبه مستقل از کشورهای ثالث، سازگار و قابل پیشبینی بودن و اطمینان از عدم استفاده قلمروش علیه همسایگانش. باکو، با وفادار ماندن به این اصول، میتواند از چشمانداز سیاسی پیچیده و اغلب ناآرام افغانستان عبور و همزمان منافع راهبردی خود را تامین کند.
نتیجهگیری
روابط رو به گسترش آذربایجان با افغانستان تحت حاکمیت طالبان نشاندهنده قمار راهبردی با ریسک بالا است. بهرغم ماهیت آزمایشناشده و دورنمای نامطمئن حکومت طالبان، باکو میخواهد با فرصتهای اقتصادی و راهبرد جیوپولیتیکی، خود را به عنوان یک بازیگر کلیدی در آینده افغانستان معرفی کند.
آذربایجان با تعامل زودهنگام و حفظ موضع عملی، قصد دارد منافعش را در منطقهای تضمین کند که برای اهداف بلندمدتش حیاتی است. با آنکه خطرات واقعی هستند، اما پاداشهای بالقوه یک افغانستان باثبات و اقتصاد یکپارچه، این روند را به قماری تبدیل میکند که باکو مایل است امتحان کند.
نویسنده: فواد مختار آق بابالی
منبع: Caliber.Az – کالیبر