آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

وضعیت شمال؛ کابل باید به روایت «جهاد» متوسل شود!

دولت مرکزی باید روایت جهاد و مجاهدین را تقویت کند، زیرا در کانتکس جنگ افغانستان هیچ مقوله و روایت به اندازه جهاد و مجاهدین پوتانسیل بسیج عمومی، اثرگذاری و مشروعیت زایی ندارد

خبرهای ضد و نقیضی از شمال به گوش می‌رسد، گاه دلگرم کننده و گاه به شدت اضطراب آفرین. بامداد امروز خبر رسید که ولسوالی‌های دولت‌آباد ولایت فاریاب و خان‌آباد ولایت کندز از سوی دولت دوباره تصرف شده و گروه طالبان عقب زده شد. منابع امنیتی خبر دادند که عملیات در خان‌آباد برای تصفیه روستاها جریان دارد. اما ساعات ۱۰ یا ۱۱ پیش از ظهر دوباره خبر رسید که ولسوالی دولت‌آباد فاریاب بار دیگر دست به دست شده و مرکز آن را گروه طالبان تصرف کرده است.
با توجه به توان نیروهای امنیتی و دفاعی (اگر خوب مدیریت شوند) و تجهیز آنان با انواع مختلف سلاح سنگین و سبک و همچنان امتیاز مشروعیت داخلی و خارجی، شکی نیست که طالبان از ولسوالی‌های سقوط کرده عقب زده می‌شوند، ولی اکنون چالش اصلی راندن گروه طالبان از این مناطق نیست، بلکه این مسئله است که ساحات آزاد شده چگونه نگهداری و حفاظت شود تا دوباره گروه طالبان نتواند مانوری اجرا کرده و آن را اشغال کند.
به تجربه بارها ثابت شده که شاهراه مزارشریف – کابل در منطقه چشمه شیر از وجود طالبان پاکسازی شده، ولی یکی دو روز بعد از ختم عملیات، سروکله طالبان دوباره پیدا شده و به قول معروف همان آش و همان کاسه.
موضوع دست به دست شدن ولسوالی‌ها بخواهیم نخواهیم بر دوحه تاثیرات ژرف می‌گذارد و قدرت چانه زنی طرفی را که در ولسوالی‌ها دست بالا دارد، بلند می‌برد. اگر دولت مرکزی افغانستان می‌خواهد که شعاع وجودی طالبان را محدودتر بسازد و اراضی و نفوس بیشتری را در اختیار داشته باشد، باید روی حفظ و نگهداری ولسوالی‌ها تمرکز بیشتر کند؛ زیرا ولسوالی‌ها در واقع عقبه شهر‌های کلان است و اگر دولت این مراکز مهم سیاسی و اجتماعی را در اختیار نداشته باشد، در شهرهای بزرگ نیز نمی‌تواند آرامش یابد.
در مورد شمال کشور که این روزها دست به دست شدن ولسوالی‌های سرپل و کندز و فاریاب و تخار و بدخشان و حتا بلخ به سرخط رسانه‌های داخلی و خارجی مبدل شده، باید گفت که وضعیت آن بخش کشور به صورت ویژه‌ای با بخش‌های دیگر متفاوت است؛ زیرا طالبان که بیشتر به مرزهای جنوبی متکی هستند، در شمال نمی‌توانند بیشتر از این عقبه سیاسی و نظامی برای خود تعریف کنند و گذشته از این، شمال کشور مرکز غله و گندم، شاهرگ اقتصاد و تجارت و عقبه مطمئن سیاسی برای حکومت مرکزی. از همین خاطر هم است که گروه طالبان شمال را به صورت ویژه هدف قرار داده و در پی گسترش اراضی تحت کنترول خویش در محدوده بین بندر اندخوی و حیرتان از یک طرف و منابع نفت و گاز جوزجان و سرپل از جانب دیگر هستند.
چه باید کرد؟
در این شکی نیست که دولت نمی‌تواند در هر ولسوالی و روستا یک قول اردو را جا به جا بسازد، ولی اگر کابل بخواهد که ولسوالی‌ها و بنادر و شاهراه‌ها را در اختیار داشته باشد، سرمایه گذاری روی خیزش‌های مردمی، برخورد جدی با گروه طالبان و مراکز تولید تفکر طالبانی، تمویل و تجهیز به موقع نیروهای مقاومت مردمی، میدان دادن به فرماندهان جهادی، ایجاد میکانیزم‌هایی برای هماهنگی میان قوای مسلح ملی و مردمی و همچنان اعتماد بالای رهبران سیاسی- نظامی ضد طالب که تجربه جنگ مستقیم با این گروه را دارند، می‌تواند حوزه شمال را برای دولت مرکز مصئون بسازد. در غیر آن قوای مسلح ملی نمی‌تواند با گروهی که جنگی گوریلایی و فرسایشی را ادامه می‌دهد، با فورمول جنگ کلاسیک و میدانی درگیر شود.
در کنار سرمایه گذاری روی هسته‌های مردمی، دولت مرکز باید روایت جهاد و مجاهدین را تقویت کند، زیرا در کانتکس جنگ افغانستان هیچ مقوله و روایت به اندازه جهاد و مجاهدین پوتانسیل بسیج عمومی، اثرگذاری و مشروعیت زایی ندارد.
گذشته از این، مجاهدین سابق هم کادرهای با تجربه در میادین جنگ هم در نوع چریکی و گوریلایی و هم در نوع کلاسیک بوده و می‌توانند با کمترین امکانات به صورت سنتی نیرویی همانند گروه طالبان ولی در جهت عکس ایجاد کنند.
اگر حکومت هرچه زودتر روی گزینه‌ها مطروحه توجه و تمرکز نکند، شکی در این نیست که طالبان با سرمایه گذاری بیشتر روی روایت جهاد، مشروعیت سیاسی داخلی حکومت را در روستاها به چالش می‌کشند و آنگاه نه با یک عده طالب که با مردم مواجه خواهیم بود.

Related Articles

Back to top button