چرا از مذاکرات میان بلخ و ارگ نگراناند؟
در ۱۸ سال اخیر، در بازی قدرت یک تعداد نخبگان جهادی منسوب به شمال نشان دادند که در جنگ و جهاد ماهرند، ولی در سیاست و مذاکره با تکنوکراتان ماهر غربی، کودکان سیاسی بیش نیستند.
یک ضربالمثل معروف در زبان عوام است که « مار گزیده از ریسمان دراز میترسد.» در ۱۸ سال اخیر، در بازی قدرت یک تعداد نخبگان جهادی منسوب به شمال نشان دادند که در جنگ و جهاد ماهرند، ولی در سیاست و مذاکره با تکنوکراتان ماهر غربی، کودکان سیاسی بیش نیستند. به گونه مثال هر کس از نام کرزی میترسد. از او به حدی میترسند که وقتی نام او را نزد قانونی، عبدالله، دوستم، محقق و خلیلی، اسمعیل خان و دهها تن دیگر بگیرید، موی بر اندام شان بلند (سیخ میشود) میشود. همه از شارلتان بازی و « چل و ول »های او میترسند. حق به جانب هستند که از قانونی گرفته تا مارشال فهیم، عبدالله، دوستم، محقق و خلیلی و دهها تن دیگر را تا لب دریای کابل تشنه برد و تشنه پس آورد.
حالا هر فردی که از شمال با ارگ مذاکره کند، صداها از هر طرف بلند میشود که احتیاط کنید متفکر دوم جهان! فریب تان ندهد.
واقعیت این است که در بازی بُرد و باخت وجود دارد. ترسیدن از حریف پیش از مسابقه از لحاظ روانی به معنای تسلیم شدن به حریف و باخت کشنده است. باید در هر مذاکره با اعتماد به نفس و نگاه به چشم حریف و با استراتژی و تاکتیک لازم بر سر میز نشست.
استاد عطا تا حال در بازی بزرگ با ارگ برنده بوده است و این ارگ است که نمیتواند با تمام توطئهها، فشارهای سیاسی و حتا با استفاده از کاخ سفید او را از ولایت کنار بزند.
حالا ارگ باید از نور بلخ بترسد، نه بلخ از ارگ.
سر انجام ارگ مجبور شد که معصوم استانکزی و سلام رحیمی را جهت مذاکره به بلخ بفرستد. استراتژیستهای ارگ از ترس، دو نفر را فرستادند تا در بلخ فریب نخورند.
حالا دوران قدرتنمایی ارگ گذشته، زمان عقب نشینی آن فرا رسیده است که باید با اعتماد به نفس و راهبرد روشن و مهارت، بر سر میز مذاکره نشست.
همچنان با توجه به گفتار جسورانه صلاحالدین ربانی در «پروسه کابل۲»، ارگ نمیتواند هیچ معامله و سازشی با طالبان بدون در نظر داشت منافع مردم شمال انجام بدهد. اگر ارگ سهم ۵۰ فیصد خود را به طالبان واگذار میکند مشکل خودش است، ۵۰ فیصد دیگر قدرت متعلق به مردم شمال است. هیچنیرویی نمیتواند حق مشروع این مردم را به تروریستانِ به گفته اشرف غنی به «گویندگان یک زبان خاص» ببخشد.
نباید بازی ناکام نجیبالله که میخواست کل افغانستان را به پاکستان و گلبدین تسلیم کند، تکرار شود.
هارون امينزاده