آخرین اخباراسلایدشوافغانستانامنیت و حوادثپاکستانتحلیلترجمهحکومت

پاکستان و معمای طالبان

مترجم: سید طاهر مجاب – خبرگزاری دید

خبرگزاری دید: اگر تنش‌ها بین طالبان و پاکستان ادامه یابد و کشورها با این اقدامات منحرف شوند، گروه‌های تروریستی مانند داعش – خراسان می‌توانند از این فرصت برای گسترش و انجام حملات تروریستی در منطقه و سایر نقاط جهان استفاده کنند.

۱۵ آگست ۲۰۲۴، سومین سالگرد بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان بود. در آن زمان، همراه با طالبان، تشکیلات پاکستان نیز نسبت به خروج ایالات متحده از منطقه خوشحال بود. عمران خان، نخست‌وزیر وقت پاکستان، سقوط کابل به دست طالبان را معادل شکستن بند بردگی دانست. برای بسیاری از نخبگان نظامی پاکستان، بازگشت طالبان به معنای مرز امن در غرب این کشور بود. این استراتژیست‌ها تصور می‌کردند که نیروهای امنیتی پاکستان اکنون می‌توانند در مرز شرقی با هند متمرکز شوند.

با این حال، سه سال بعد، فعالیت‌های تروریستی در مرزهای غربی پاکستان در مقایسه با دوره دولت قبلی افغانستان به طور قابل توجهی بیشتر است. همزمان، روابط پاکستان با طالبان افغانستان آسیب دیده است. سه عامل عمده در بدتر شدن روابط نقش داشته است: دیدگاه‌های متفاوت در مورد خط دیورند، تهدید ناشی از تحریک طالبان پاکستان (TTP) و تصمیم تشکیلات پاکستان برای به چالش کشیدن طالبان افغانستان. این موضوع بین پاکستان و طالبان افغانستان پیامدهای گسترده‌تری برای ثبات منطقه دارد.

مسئله مرز پاکستان و افغانستان
نهادهای پاکستانی درک خود از طالبان افغانستان را دست‌کم گرفته‌اند. در نتیجه، پاکستان منافع طالبان و ادعای آن‌ها در مورد قلمرو را نادیده گرفت، که منجر به افزایش اختلاف نظر در مورد خط دیورند شد.

خط دیورند محصول توافق‌نامه یک دیپلمات بریتانیایی و امیر افغانستان است که در سال ۱۸۹۳ امضا شد. پس از استقلال، پاکستان این مرز را از بریتانیا به ارث برد. با این حال، افغانستان از این توافق خارج شد و از پذیرش پاکستان به عنوان کشور خودداری کرد. از آن زمان تاکنون، هیچ دولت افغانستان خط دیورند را به عنوان یک مرز قانونی به‌رسمیت نشناخته است. افغانستانی‌ها خط دیورند را ابزار استعماری بین می‌دانند که بریتانیا از آن برای تفرقه انداختن پشتون‌ها استفاده می‌کند. طالبان افغانستان آن را یک موضوع حل‌نشده می‌داند و با حصارکشی پاکستان در مرز مخالفت کرده است. جنگجویان طالبان افغان نیز برای توقف حصارکشی مرزی مداخله فیزیکی کرده‌اند که منجر به درگیری بین دو نیرو شده است.

سایه خط دیورند و تروریزم فرامرزی منجر به بسته شدن مکرر پاسگاه‌های مرزی شده است. جابجایی کالاها و مردم تحت تاثیر نامطلوب قرار گرفته است، که ایرادات اقتصادی آشکار مربوط به قضاوت نادرست راولپندی از طالبان را نشان می‌دهد. افغانستانی‌ها همیشه استقلال خود را مطرح کرده‌اند، به‌ویژه زمانی که خارجی‌ها مداخله می‌کنند. پاکستان برای حفظ منافع اقتصادی‌اش و حفظ روابط با طالبان افغانستان باید با حساسیت بیشتری به موضوع مرز رسیدگی می‌کرد.

تجدید حیات تی‌تی‌پی؛ قوی‌تر و ساختارمندتر
یکی دیگر از موارد تنش‌زا در روابط بین دو کشور همسایه، تی‌تی‌پی است. با بازگشت طالبان افغانستان در کابل، تحریک طالبان پاکستان با این حکومت بیعت کرد و آن‌ها را به‌عنوان الگو معرفی کرد. رهبری تحریک طالبان پاکستان جنگجویانش را تشویق کرد تا به پیروزی مشابهی در برابر پاکستان دست یابند که طالبان افغانستان در برابر ایالات متحده به دست آوردند. در نتیجه، حملات تروریستی در پاکستان طی دو سال پس از تسلط طالبان بر کابل در ماه آگست ۲۰۲۱، در مقایسه با مدت زمان مشابه، ۷۳ درصد افزایش یافته است، بدون این‌که نشانه‌ای از افول تی‌تی‌پی در چشم باشد.

تی‌تی‌پی اکنون فرماندهی مرکزی ساختاریافته‌تر، حضور گسترده‌تر از طریق ادغام با گروه‌های کوچک‌تر، و مجهز به سلاح‌های ایالات متحده است که در طول خروج به جا مانده است. به این ترتیب، به عنوان چالش بزرگی برای ارتش پاکستان ظاهر شده است. تغییر در تاکتیک‌های عملیاتی تحریک طالبان پاکستان برای هدف قرار دادن نیروهای مسلح به جای غیرنظامیان، این موضوع را برای پاکستان پیچیده‌تر کرده است. هدف قرار دادن پرسونل امنیتی، کارگران چینایی و منافع چین توسط تحریک طالبان پاکستان با افزایش خطرات، بحران را برای پاکستان تشدید کرده است. علاوه بر این، حضور حاکم دوست در کابل به تی‌تی‌پی امتیاز بیشتری می‌دهد تا پس از انجام حملات در پاکستان در امن باشند.

محدودیت‌های تشکیلات پاکستان
بحران چندجانبه پاکستان – پدیده‌ای از بحران های متعدد مانند بحران‌های سیاسی، اقتصادی و امنیتی به طور همزمان – تشکیلات آن را در معمای نحوه مدیریت روابط با طالبان افغانستان و مقابله با چالش تی‌تی‌پی قرار داده است.

بی‌ثباتی سیاسی در پاکستان مانع هرگونه اجماع در رسیدگی به چالش تی‌تی‌پی شده است. تحریک انصاف پاکستان (PTI) و سایر احزاب مذهبی و ملی‌گرا مخالف عملیات علیه تحریک طالبان پاکستان هستند و این عقیده در میان مردم خیبر پختونخوا (KP) منعکس است. پیامدهای عملیات ضرب عزم و نبود پشتیبانی محلی، انجام عملیات در مقیاس بزرگ را برای ارتش پاکستان چالش‌برانگیز کرده است.

از دست دادن حمایت مردمی پس از انتخابات عمومی امسال، قدرت مانور تشکیلات را در مدیریت بحران، به‌ویژه چالش تی‌تی‌پی، بسیار محدود کرده است.

راهبرد ناقص مذاکرات صلح
تصمیم پاکستان برای اجازه دادن به جنگجویان تی‌تی‌پی برای بازگشت و شرکت در گفت‌وگوهای صلح فاجعه‌بار بوده است. تی‌تی‌پی اشتیاق پاکستان برای شرکت در گفت‌وگوهای صلح را به‌عنوان نقطه ضعف تلقی کرد. تی‌تی‌پی از آسیب‌پذیری پاکستان استفاده کرد، خود را تقویت و حملات تروریستی را ادامه داد. در نهایت، مذاکرات برای تعامل با تی‌تی‌پی به نتیجه نامطلوب رسید. تشکیلات پاکستان روابط تاریخی و ایدیولوژیکی بین طالبان و تی‌تی‌پی را نادیده گرفت و در نتیجه رویکردی معیوب اتخاذ کرد.

به چالش کشیدن طالبان افغانستان
دولت پاکستان چندین سیاست را اتخاذ کرد که بحران بین طالبان و پاکستان را تشدید کرده است.
راهبرد پاکستان برای بازگرداندن پناهجویان افغانستان به روابط طالبان و پاکستان مخرب بوده است. طالبان افغانستان نارضایتی‌اش را ابراز کرده و به پاکستان هشدار داده که مسیرش را تغییر دهد. هدف از بازگرداندن پناهندگان این بود که طالبان را مجبور به مهار تی‌تی‌پی کنند. در عوض، این سیاست وجهه پاکستان را نه تنها در میان مردم افغانستان، بلکه در چشمان حکومت طالبان نیز مخدوش کرده است. حسن‌نیت محدود بین‌المللی که پاکستان برای میزبانی از پناهجویان به دست آورد، نیز از بین رفت.

حملات هوایی پاکستان در داخل افغانستان، گام اشتباه دیگر بود. پاکستان مخفی‌گاه‌های تی‌تی‌پی را در افغانستان هدف قرار می‌داد تا از تی‌تی‌پی جلوگیری کند و به طالبان افغانستان نشان دهد که برای انجام اقدامات تهاجمی تمایل دارد. با این حال، واکنش طالبان در نوع خود باعث شد پاکستان نتواند به هدف مورد نظر دست یابد. در عدم پیروزی قاطع در برابر طالبان، پاکستان در برابر همسایه غربی‌اش ضعیف ظاهر شد. تصمیمات سیاستی که پاکستان اتخاذ کرد، احساسات ضد پاکستانی را در میان افغانستانی‌ها تحریک کرد و طالبان برای مشروعیت بخشیدن به خود، از آن استفاده کرد.

پیامدهای بحران پاکستان و طالبان
ادامه بحران ثبات داخلی، منطقه‌ای و جهانی را تهدید می‌کند. افغانستان و پاکستان با چالش‌های حاد مرتبط با اقتصاد، امنیت غذایی جمعیت، بی‌ثباتی داخلی و مسایل حکومتی روبرو هستند. با این حال، طولانی شدن یا تشدید بحران توجه آن‌ها را از این نگرانی‌های مبرم منحرف می‌کند یا وضعیت را بیشتر وخیم می‌سازد. به‌عنوان مثال، تصمیم پاکستان برای بازگرداندن پناهجویان افغان، منابع مالی طالبان افغانستان را از تلاش‌های ضدتروریستی در این کشور منحرف می‌کند.

اگر تنش‌ها بین طالبان و پاکستان ادامه یابد و کشورها با این اقدامات منحرف شوند، گروه‌های تروریستی مانند داعش – خراسان می‌توانند از این فرصت برای گسترش و انجام حملات تروریستی در منطقه و سایر نقاط جهان استفاده کنند.  حضور گروه‌هایی مانند داعش، القاعده، القاعده در شبه قاره هند و تی‌تی‌پی همچنان عامل نگرانی ایالات متحده و متحدانش است. طالبانی که حواسش پرت شده باشد، در خدمت منافع ضد تروریزم ایالات متحده نخواهد بود‌.

چین نیز یک قدرت پریشان را در کابل ترجیح نمی‌دهد، به‌ویژه از آنجایی که حضور جنبش اسلامی ترکستان شرقی ETIM در افغانستان همچنان نگرانی امنیتی برای پکن است.

افزایش حملات به پروژه‌ها و مردم چین، نتیجه ضعف دستگاه امنیتی پاکستان و عدم همکاری بین طالبان و پاکستان در مورد تروریزم است. نبود انسجام در تلاش‌های ضد تروریزم فقط به تقویت تروریست‌ها کمک می‌کند. بنابراین، بحران طولانی‌مدت به نفع هیچ‌کس نیست.

نویسنده: آدیتیا کومار سینگ

منبع: ساوت ایژین وویسز – South Asian Voices

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا