پیامدهای مذاکرات ایران و امریکا برای افغانستان
ایران، بهعنوان یکی از بزرگترین و مهمترین همسایههای افغانستان، همواره نقشی اثرگذار در تحولات افغانستان داشته است. این تأثیرگذاری، صرفاً به دلیل همجواری جغرافیایی نیست، بلکه پیوندهای سیاسی، امنیتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی عمیقی وجود دارد که این رابطه را طبیعی و اجتنابناپذیر میسازد.

با این حال، نوع تعامل ایران با سایر کشورها، بهویژه ایالات متحده امریکا، همواره به شکل مستقیم یا غیرمستقیم بر افغانستان نیز اثر گذاشته است؛ آنچنان که طی نیم قرن گذشته، روابط پرتنش میان تهران و واشنگتن، بازتابهایی در سیاست، امنیت و اقتصاد افغانستان داشته است.
حالا با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، شرایط وارد مرحلهای تازه شده است. ترامپ، همان رئیسجمهوری است که توافق برجام را یکطرفه لغو کرد و موجب تشدید تنشها میان ایران و امریکا شد. او اکنون همزمان با تهدید ایران به جنگ و بمباران مراکز هستهای، از مذاکره دم میزند، اما آنچه در عمل در حال اتفاق افتادن است، مذاکرات غیرمستقیم ایران و امریکا است و امروز دور دوم مذاکرات ایران و امریکا در رم، پایتخت ایتالیا برگزار میشود.
با فرض تداوم یا توقف این مذاکرات، از این رویداد دیپلماتیک، میتوان دو سناریوی متفاوت و اثرگذار بر افغانستان ترسیم کرد:
نخست: تأثیرات منفی در صورت شکست مذاکرات
اگر مذاکرات این دو دشمن دیرینه به نتیجه نرسد، ترامپ تهدید کرده که اقدامات نظامی یا فشارهای اقتصادی شدیدتری علیه ایران اعمال خواهد کرد. با وجود این که احتمال حمله مستقیم نظامی کم است، اما تشدید تحریمها، محاصره اقتصادی و تلاش برای انزوای سیاسی ایران در دستور کار امریکا خواهد بود.
در چنین شرایطی، یکی از احتمالات جدی، تلاش امریکا برای محدود کردن روابط اقتصادی رو به رشد میان ایران و افغانستان است. بهویژه هر جایی که کشور سومی مثل هند یا یک شرکت خارجی در این همکاریها دخیل باشد، ممکن است با فشار امریکا مواجه شود.
برای نمونه، پروژه مهم بندر چابهار که با مشارکت هند برای توسعه مسیر ترانزیتی افغانستان طراحی شده، اکنون هم تحت تأثیر تحریمها قرار دارد. در صورت شکست مذاکرات، ممکن است هند به طور کامل از این پروژه کنار برود.
علاوه بر این، مسیر ترانزیتی افغانستان به سمت اروپا و ترکیه از طریق خاک ایران نیز ممکن است دچار اختلال شود.
همچنین تشدید تحریمها علیه ایران میتواند روند صادرات کالاهای ایرانی به افغانستان را کاهش دهد و قیمتها را بالا ببرد؛ چرا که ایران بزرگترین صادرکننده کالا به افغانستان است.
از دیگر اثرات منفی، تأثیر بر وضعیت مهاجرین افغانستانی در ایران است. اگر شرایط اقتصادی ایران وخیمتر شود، مهاجرین افغانستانی با محدودیتهای بیشتری روبرو خواهند شد و برخی ممکن است ناگزیر به بازگشت شوند. همچنین ارزش پایین ریال ایران باعث کاهش پول ارسالی کارگران مهاجر افغان به خانوادههای شان در افغانستان میشود؛ موضوعی که اقتصاد بسیاری از خانوادهها را با مشکل مواجه خواهد کرد.
در حوزه سیاست خارجی هم حکومت طالبان که روابط نزدیکی با ایران دارد، ممکن است تحت فشار امریکا برای کاهش این روابط قرار گیرد. این وضعیت، طالبان را در تنگنای انتخاب میان حفظ رابطه با تهران یا پذیرش خواستهای واشنگتن قرار خواهد داد.
اما در سناریوی دوم که معطوف به موفقیت مذاکرات است، تأثیرات مثبتی قابل تصور است:
اگر مذاکرات ایران و امریکا منجر به توافق شود و در پی آن، تحریمها کاهش یابد، اقتصاد ایران جان تازهای خواهد گرفت. این به معنای افزایش صادرات، ثبات بازار و تقویت واحد پولی ایران است. چنین شرایطی تأثیرات مستقیمی بر زندگی مهاجرین افغانستانی در ایران دارد؛ فضای کار بهتر میشود، درآمدها بالا میرود و در نتیجه، کمکهای مالی مهاجرین به خانوادههای شان در داخل افغانستان افزایش خواهد یافت.
در کنار این، پروژه بندر چابهار امکان بازفعالیت مییابد و افغانستان آن را به عنوان هاب اصلی ترانزیت دریایی خود مورد استفاده قرار دهد. هند نیز ممکن است با کاهش فشارهای امریکا، دوباره به این پروژه بازگردد و حتی سرمایهگذاری کشورهای آسیای مرکزی نیز در چابهار افزایش یابد.
از سوی دیگر، با کاهش تحریمها، فرصتهای سرمایهگذاری جدیدی برای شرکتهای ایرانی در افغانستان پدید خواهد آمد. حکومت طالبان نیز با رهایی از فشارهای امریکا در قبال رابطه با ایران، میتواند سیاست خارجی مستقلتری در پیش گیرد و روابط خود با تهران را توسعه دهد.
با تمام این موارد، یک نکته کلیدی وجود دارد و آن این که آینده مذاکرات بین ایران و امریکا نامشخص است. با توجه به رفتارهای غیرقابل پیشبینی ترامپ، نمیتوان با اطمینان در مورد آینده تحلیل یا تصمیمگیری کرد. بنابراین، لازم است که ایران و افغانستان در برابر هر سناریوی احتمالی آماده باشند.
آنچه مسلم است، این است که جمهوری اسلامی ایران در سختترین دورانها کنار مردم افغانستان ایستاده و برادری خود را اثبات کرده است. اکنون نیز وقت آن است که این دو کشور همسایه، در برابر تحولات بینالمللی، با درایت، هوشیاری و همکاری، پیامدهای منفی را کاهش داده و از فرصتهای مثبت بهرهبرداری کنند.
سید زکریا موسوی – خبرگزاری دید