برتری هند در افغانستان
مترجم: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
خبرگزاری دید: ناتوانی پاکستان در حفاظت از پروژهها نشان میدهد که این کشور تحت فشار قدرتهای خارجی قرار دارد. با این حال، از نقطه نظر راهبرد هند، این امر خوب است، زیرا دهلیز اقتصادی چین-پاکستان CPEC با عبور از کشمیر تحت اشغال پاکستان، حاکمیت ارضی هند را در منطقه نقض میکند.

اگرچه روابط هند با افغانستان پس از خروج ایالات متحده از این کشور با شکست موقت روبرو شد، اما تعامل سطح بالای اخیر با طالبان نه تنها روابط غیرفعالش را متوقف کرد، بلکه تغییر جیوپولیتیکی بزرگی در منطقه ایجاد کرد.
جنبههای معاصر
از نقطه نظر جیواستراتژیک، تعمیق روابط بین هند و افغانستان در بحبوحه افزایش تنش مرزی بین افغانستان و پاکستان به نفع هند عمل کرده است.
پس از برکناری اشرفغنی و تسلط طالبان، هند تقریبا امیدش را برای احیای پایگاهش در افغانستان از دست داده بود. با این حال، گفتوگوی اخیر ویکرام مصری معاون وزیر امور خارجه هند و مولوی امیرخان متقی سرپرست وزارت امور خارجه افغانستان، امید تازهای را برای احیای پروژهها در این کشور به میان آورد.
چین میخواهد از دهلیز اقتصادی چین و پاکستان CPEC بهعنوان دروازه ورود به افغانستان، ایران و سایر کشورهای غرب آسیا استفاده کند، اما به نظر میرسد ناتوانی پاکستان در تامین امنیت پکن را ناراحت کرده است.
مولوی متقی ضمن قدردانی از هند برای ارایه کمکهای انساندوستانه، بهدنبال جلب سرمایهگذاری بیشتر در پروژههای عمرانی در کشور بود.
از آنجایی که هند از نظر سرمایهگذاری در منطقه از چین عقب است، درخواست مولوی متقی باید فرصتی برای هند جهت افزایش چشمگیر سرمایهگذاری در افغانستان تلقی شود. در صورت از دست دادن این فرصت، چین بهطور حتم از این امر نهایت بهره را خواهد برد و از افغانستان بهعنوان شاخهای جایگزین دهلیز اقتصادی چین-پاکستان (CPEC) استفاده خواهد کرد.
علاوه بر این، برنامههای سرمایهگذاری و توسعه چشمگیر هند در افغانستان، دهلیز بینالمللی حمل و نقل شمال به جنوب (INSTC) را تقویت و این منطقه را به دروازه جدیدی برای انجام تجارت با آسیای مرکزی، اروپا و روسیه تبدیل خواهد کرد.
عامل چین
دهلیز اقتصادی چین و پاکستان بهتدریج ناکارآمد خواهد شد، زیرا با مقاومت قابل توجه مردم محلی مناطق سند و بلوچستان (آنها ۴۴ درصد از کل خشکی پاکستان را تشکیل میدهند) روبرو هستند. مقاومت به حدی عمیقتر شده که کارگران و مهندسان چینایی را هدف قرار دادهاند. از این رو، پکن ممکن است بهدنبال جایگزین برای دهلیز اقتصادی چین-پاکستان و بندر گوادر باشد. از سوی دیگر، هند با کمک بندر چابهار بهدنبال برتری بر چین در این منطقه (خلیج فارس) است.
با در نظر گرفتن پاکستان بهعنوان یک بازیگر مهم ابتکار کمربند و جاده (BRI)، چین میخواهد از این دهلیز اقتصادی CPEC بهعنوان دروازه ورود به افغانستان، ایران و سایر کشورهای غرب آسیا استفاده کند، اما به نظر میرسد ناتوانی پاکستان در تامین امنیت پروژههای این دهلیز CPEC، چین را ناراحت کرده است.
ناتوانی پاکستان در حفاظت از پروژهها نشان میدهد که این کشور تحت فشار قدرتهای خارجی قرار دارد. با این حال، از نقطه نظر راهبرد هند، این امر خوب است، زیرا دهلیز اقتصادی چین-پاکستان CPEC با عبور از کشمیر تحت اشغال پاکستان، حاکمیت ارضی هند را در منطقه نقض میکند.
بهعنوان یک جایگزین، چین ممکن است به فکر استفاده از دهلیز واخان برای دور زدن منطقه ناآرام سند و بلوچستان پاکستان و رسیدن به خلیج فارس از طریق افغانستان و کشمیر تحت حاکمیت پاکستان باشد. وقتی چین موفق شد افغانستان را متقاعد کند حمایتش را از هند فقط برای ساخت راهآهن و سایر پروژههای ارتباطی در منطقه گسترش دهد، برایش آسان خواهد بود که بهطور کامل هند را تحت الشعاع قرار دهد و تسلطش را در کل منطقه تثبیت کند. بنابراین، افزایش درگیری مرزی بین طالبان و پاکستان به هند یک مزیت راهبردی در برابر پاکستان و همچنین چین در منطقه میدهد.
سود فرامنطقهای
از آنجایی که افغانستان در یکی از غنیترین مناطق معدنی جهان قرار دارد که ارزش آن حدود یک تریلیون دالر است، چین عمدتاً بر بهرهبرداری از این منابع طبیعی (ذخایر نفت و لیتیوم) تمرکز کرده است، در حالی که هند بر ایجاد زیرساختها، جادهها و ارتباطات در منطقه متمرکز شده است.
داعش-خراسان (ISKP)، گروه شبهنظامی که علیه سیاستهای حکومت سرپرست افغانستان فعالیت میکند، روابط تیرهای با قدرت حاکم دارد. داعش همیشه تلاش کرده است تا مانع مشروعیت گرفتن طالبان از چین و سایر بازیگران بزرگتر شود.
چنین گروههای شبهنظامی با فعالیتهای استخراج مواد معدنی از سوی چین مخالف هستند و هر از گاهی به مقامات و مهندسان چینایی حمله میکنند.
داعش با ممانعت شرکتهای چینایی از اجرای فعالیتهای معدنی در افغانستان، بهطور راهبردی و ناخودآگاه به نفع هند نیز بوده است. در این زمینه، آمادگی هند برای توسعه و کمکهای انساندوستانه به مردم افغانستان، آشکارا به ایجاد حسننیت در میان تودهها کمک میکند. علاوه برین، دهلینو خود را بهعنوان شریک منطقهای مسئول و واقعی امارات اسلامی افغانستان نشان میدهد.
ایران نسبت به بیثباتی حاکم در افغانستان سکوت کرده و تقریباً بیطرف است. این امر احتمالاً سیگنال سبزی از طرف ایران برای تعامل با طالبان ارایه میکند و هند را بیشتر تشویق میکند تا کارش را در پروژه اتصال چابهار-زاهدان تسریع بخشد.
در بحبوحه تصمیم اخیر پارلمان روسیه بهرهبری پوتین مبنی بر حذف طالبان از فهرست تروریستی، روابط عمیق هند با حکومت طالبان با منافع مشترک جیوپولیتیک روسیه و هند در منطقه همگرا می.شود؛ امری که راه را برای تقویت روابط دوجانبه بین دو کشور هموار میکند.
این احتمال وجود دارد که روابط هند با طالبان با واکنش غرب مواجه نشود زیرا حضور جیوپلیتیکیاش در منطقه بهطور راهبردی با نفوذ چین مقابله خواهد کرد.
با این حال، هند در حین تدوین سیاستها در قبال امارات اسلامی افغانستان، هرگز نباید فراموش کند که موضع طالبان در قبال مسئله کشمیر همیشه علیه آن کشور بوده است. هند همچنین هرگز نباید فراموش کند که طالبان، همانطور که در گذشته ادعا کرده است، متعهد به مبارزه برای “آزادی کشمیر” است. همچنین نباید فراموش کرد که این طالبان بودند که بودای بامیان، هویت فرهنگی هند باستان، را نابود کرد.
با این وجود، تعامل مستقیم این کشور با طالبان حاکم ممکن است به خنثی کردن احساسات ضدهندی سایر گروههای شبهنظامی در منطقه کمک کند. در پی گسترش جیوپولیتیک در منطقه، میتوان انتظار داشت که تعمیق روابط بین هند و افغانستان از نظر راهبردی به نفع دهلی جدید باشد. این ایده احتمالاً در این واقعیت نهفته است که گاهی اوقات باید چیزی را قربانی کنیم تا در ازای آن چیزهای زیادی بدست آوریم.
نویسنده: سانجی توری
منبع: تلنگانه – Telengana Today