وضعیت سیستم صحی افغانستان؛ بحرانی عمیق با پیامدهای گسترده
خبرگزاری دید: عمق بحران زمانی بیشتر آشکار میشود که بدانیم یک چهارم بیماران به دلیل ناتوانی مالی، مجبور به به تعویق انداختن یا لغو جراحیهای ضروری خود شدهاند. این تأخیر در درمانهای حیاتی، نه تنها درد و رنج بیماران را افزایش میدهد، بلکه هزینههای نهایی درمان را نیز چندین برابر خواهد کرد.

سیستم صحی افغانستان در چهار سال گذشته با بحران عمیقی مواجه شده که ریشه در تحولات سیاسی و قطع حمایتهای بینالمللی دارد. بر اساس گزارش تازه سازمان غیردولتی ایمرجنسی، این سیستم اکنون در آستانه فروپاشی قرار گرفته و توانایی ارائه خدمات اولیه را از دست داده است. کاهش شدید بودجه، کمبود نیروی متخصص و عدم به رسمیت شناختن حکومت طالبان توسط جامعه جهانی، زمینهساز این فاجعه انسانی شده است.
قطع کمکهای اداره توسعه بینالمللی امریکا(USAID) و کاهش چشمگیر حمایتهای مالی سایر کشورها، منابع مالی مراکز درمانی را به حداقل رسانده است. این وضعیت در حالی پیش آمده که بیش از ۷۰ درصد از شهروندان افغانستان هیچ دسترسی به خدمات صحی رایگان ندارند و سه نفر از هر پنج تن قدرت پرداخت هزینههای درمان را نداشتهاند. نتیجه این شرایط، وادار شدن خانوادهها به فروش داراییها یا قرضگیری برای تأمین هزینههای درمان بوده است.
بررسی آمار شفاخانههای مختلف، تصویر تلخی از پیامدهای این بحران ارائه میدهد. مثلا در شفاخانه ایمرجنسی در کابل، حدود ۵۰ درصد بیماران بخش فوریتها قربانی جراحات ناشی از تیراندازی، انفجار و مینهای ضدنفر هستند که نشاندهنده تداوم ناامنی است.
وخامت اوضاع در مناطق دورافتاده بیش از سایر نقاط کشور قابل مشاهده است. این وضعیت، تأثیر مستقیم فقر گسترده و ناامنی غذایی بر سلامت کودکان را نمایان میسازد و هشداری جدی درباره بحران انسانی پیش رو محسوب میشود.
یکی از تلخترین جنبههای این بحران، آسیبرسانی به کودکان توسط مینهای ضدنفر باقیمانده از سالهای جنگ است. بر اساس گزارش ایمرجنسی، ۷۵ درصد قربانیان این مینها در سال جاری کودکان بودهاند که اغلب هنگام بازی با این مواد منفجره آسیب دیدهاند. این وضعیت نه تنها تلفات جانی به بار میآورد، بلکه بخش قابل توجهی از منابع محدود مراکز درمانی را نیز به خود اختصاص میدهد.
عمق بحران زمانی بیشتر آشکار میشود که بدانیم یک چهارم بیماران به دلیل ناتوانی مالی، مجبور به به تعویق انداختن یا لغو جراحیهای ضروری خود شدهاند. این تأخیر در درمانهای حیاتی، نه تنها درد و رنج بیماران را افزایش میدهد، بلکه هزینههای نهایی درمان را نیز چندین برابر خواهد کرد. چرخه معیوب فقر و بیماری که به این شکل تقویت میشود، آینده نسلهای بعدی را نیز تهدید میکند.
علیرغم ادعاهای وزارت صحت طالبان مبنی بر نجات سیستم صحی، شواهد میدانی وضعیت متفاوتی را نشان میدهند. انزوای بینالمللی افغانستان، تداوم فقر و ناامنی غذایی، همگی مانع بهبود شرایط شدهاند. در چنین شرایطی، بدون مداخله فوری و گسترده جامعه بینالمللی، این روند نزولی ادامه خواهد یافت و پیامدهای فاجعهباری برای میلیونها انسان در پی خواهد داشت.
محدودیتهای تحمیلشده بر زنان نیز بخش عمدهای از این بحران را تشکیل میدهد. منع فعالیت زنان در بخش صحت و درمان، نه تنها نیمی از نیروی کار متخصص را از دسترس خارج کرده، بلکه دسترسی زنان به خدمات صحی را نیز به شدت محدود ساخته است. این سیاستها که با فرهنگ سنتی مناطق مختلف کشور نیز در تضاد قرار دارد، مرگومیر مادران و نوزادان را افزایش داده و آینده صحت عمومی کشور را بیش از پیش تیره کرده است.
نویسنده: احمدذکی نویسا-خبرگزاری دید