Jannah Theme License is not validated, Go to the theme options page to validate the license, You need a single license for each domain name.
اسلایدشوافغانستانتحلیل و ترجمهترجمهتروریسمجنگسیاست

آیا امریکا در افغانستان شکست را پذیرفت؟

خبرگزاری دید: امریکا مدت طولانی در افغانستان ماند؛ زیرا هرگز به اهداف خود نرسید – هرگز همه اعضای القاعده را پیدا نکرد، هرگز پناهگاه امن آن‌ها را به‌طور دایمی از بین نبرد و هرگز اقدامات کافی برای جلوگیری از حملات آینده اتخاذ نکرد.

آیا امریکا در افغانستان شکست را پذیرفت؟

مصاحبه‌ای با «پل دی. میلر» درباره کتاب آینده‌اش «انتخاب شکست: داستان بیست ساله‌ نحوه از دست دادن افغانستان توسط امریکا» را روایت می‌کند.

در کتابی که قرار است در اکتوبر ۲۰۲۵ منتشر شود، پل دی. میلر، استاد امور بین‌الملل در دانشکده خدمات خارجی دانشگاه جورج‌تاون، جنگ ۲۰ ساله امریکا را در افغانستان از آغاز آن در ۲۰۰۱، در طول چهار دوره ریاست جمهوری، تا پایان فاجعه‌بار آن در ۲۰۲۱، بررسی می‌کند.

این کتاب با عنوان «انتخاب شکست: داستان بیست ساله نحوه از دست دادن افغانستان توسط امریکا» به جمع فزاینده‌ای از کتاب‌ها درباره این جنگ می‌پیوندد و رویکردی جزئی‌نگرانه برای ترسیم ۲۰ سال تصمیمات گرفته شده و دلایل آن ارایه می‌دهد.

به گفته میلر، امریکا مدت طولانی در افغانستان ماند؛ زیرا هرگز به اهداف خود نرسید – هرگز همه اعضای القاعده را پیدا نکرد، هرگز پناهگاه امن آن‌ها را به‌طور دایمی از بین نبرد و هرگز اقدامات کافی برای جلوگیری از حملات آینده اتخاذ نکرد. همچنین امریکا ماند تا انتقالی پایدار به حکومت جدید را تضمین کند و از فروپاشی نظم عمومی جلوگیری کند، که این موارد الزامات حقوق بین‌الملل بودند. (اگر دولتی را سرنگون کنید، مسوول نظم عمومی هستید.)

از دید وی، عبارت «قبرستان امپراتوری‌ها» مدت‌ها است مطرح شده، اما تا اکتوبر ۲۰۰۱ و در مقاله‌ای برای «فارین افیرز» از سوی میلت بیردن به افغانستان نسبت داده نشده بود. این عبارت جذاب است و به‌ظاهر تاریخ سه جنگ انگلیسی ـ افغانستانی و جنگ شوروی ـ افغانستان را به خوبی توصیف می‌کند، اما دقیق نیست. همان‌طور که توماس بارفیلد در کتاب خود («افغانستان: تاریخ سیاسی و فرهنگی») اشاره کرده، بیشتر قلمرو افغانستان مدرن معمولاً توسط امپراتوری‌های قدرتمند همسایه در ایران یا هند فتح و ضمیمه می‌شد. تنها نوار کوهستانی باریکی در مرز کنونی افغانستان و پاکستان معمولاً نادیده گرفته می‌شد و دلیل آن مهارت مشهور مردم افغانستان در جنگ چریکی نبود، بلکه سختی اداره یک سرزمین کوهستانی در یک جامعه کم‌تر توسعه‌یافته بود.

میلر در ادامه می‌گوید که تاریخ‌نگاران دهه‌ها درباره نحوه نقض همه هنجارها و قوانین توسط کاخ سفید ترامپ خواهند نوشت. فرآیند دوحه توسط پمپئو و به دستور ترامپ با وجود مخالفت‌های وزارت دفاع و مشاور امنیت ملی‌اش پیش برده شد. این موضوع شگفت‌آور است، زیرا وقتی در حال جنگ هستید، معمولاً می‌خواهید مذاکرات جنگی خود را با وزارت دفاع هماهنگ کنید. آیا این موضوع پیامد داشت؟ قطعاً. ترامپ توافق را امضا کرد و بایدن آن را اجرا کرد. دوحه به‌طور مستقیم مسئول خروج امریکا و سقوط کابل بود. برخی افراد (از جمله پمپئو) می‌خواهند دوحه را از خروج جدا کنند، اما این بی‌معنی است. دوحه، امریکا را به خروج متعهد کرد و همین اتفاق هم افتاد.

برای نوشتن «انتخاب شکست»، میلر با ده‌ها سیاستمدار کلیدی مصاحبه کرده و هر تصمیم مهم را ترسیم می‌کند که پیامد جمعی آن، شکست بود.

نقد موثر میلر متوجه مفهوم آکادمیک «واقع‌گرایی» است که آن را «بی‌امید و نیهیلیستی» می‌نامد.

ترجمه و تلخیص: سید طاهر مجاب – خبرگزاری دید
نویسنده: کترین پوتز
منبع: دیپلمات – Diplomat

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا