خبرگزاری دید: بازگشت اجباری میلیونها پناهجو در آستانه زمستان و در شرایطی که افغانستان با بحرانهای چندلایه اقتصادی، بیکاری و کمبود امکانات دستوپنجه نرم میکند، فاجعهای انسانی را پیشبینی میکند.

تصمیم شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان، برای اخراج فوری تمامی پناهجویان افغانستانی، فصل تازهای از سیاستهای فشار بر اقشار آسیبپذیر را در منطقه رقم زده است. این رویکرد که در نشست اضطراری روز گذشته (جمعه، ۲۵ میزان) اعلام شد، نمایانگر گسست عمیقتری در روابط اسلامآباد-کابل است که بار سنگین آن بر دوش جامعهای بیدفاع سنگینی میکند.
اعلام ناتوانی پاکستان از ادامه میزبانی پناهجویان افغانستان، در بستر درگیریهای مرزی اخیر با طالبان، روایتی است که لایههای پیچیدهتر دارد. شریف با اشاره به خواست مردم پاکستان برای پایان میزبانی، در واقع مسئله امنیتی را با پرونده انسانی درهم آمیخته و از آن ابزاری برای اعمال فشار بر حکومت کابل ساخته است. این استراتژی، هرچند در ظاهر پاسخی به نگرانیهای امنیتی است، اما در عمق خود بازتابی از ناکامی دیپلماسی دوجانبه و جستجوی قربانیان جانشین است.
گزارش مقامات پاکستانی از اخراج بیش از یک میلیون و چهارصد هزار نفر در قالب «روند مرحلهای»، تصویری از عملیات گستردهای ترسیم میکند که با افزایش گذرگاههای مرزی و جرمانگاری اسکان پناهجویان، شتاب بیشتری خواهد گرفت. این سیاست که همراه با تهدید به مجازات میزبانان افغانهای فاقد مدارک قانونی است، فضای رعب و وحشت را در میان جامعه پناهجو تشدید کرده و آنان را در موقعیتی نامطمئن و بیثبات قرار داده است.
آنچه این تصمیم را از منظر انسانی دشوارتر میسازد، زمانبندی آن است. بازگشت اجباری میلیونها پناهجو در آستانه زمستان و در شرایطی که افغانستان با بحرانهای چندلایه اقتصادی، بیکاری و کمبود امکانات دستوپنجه نرم میکند، فاجعهای انسانی را پیشبینی میکند. این اقدام بار مضاعفی بر دوش جامعه افغانستان تحمیل میکند که از پیش هم با چالشهای سنگین روبهروست.
بحث امنیتی اسلامآباد مبنی بر استفاده احتمالی گروههای تروریستی از خاک افغانستان، موضوعی مشروع است که نیازمند تعقیب مکانیزمهای دیپلماتیک و امنیتی دوجانبه است. اما پیوند مستقیم این مسئله با اخراج پناهجویان، منطقی فاقد پشتوانه اخلاقی و حقوقی است.
پناهجویان افغان که دههها به دلایل فقر، جنگ و ناامنی به پاکستان پناه آوردهاند، نه مسبب بحران امنیتیاند و نه طرف مناقشه سیاسی. آنان قربانیانی هستند که در معادلات قدرت همواره ابزار چانهزنی شدهاند.
با این حال، رویکرد فعلی پاکستان بازتاب رویهای است که در آن انسانها به مهرههای بازی سیاسی تبدیل میشوند. اقدامات کنونی پاکستان، نه تنها بار انسانی سنگینی بر افغانستان تحمیل میکند، بلکه بیثباتی منطقهای را تشدید خواهد کرد. این سیاست، از آن جهت که قشر بیپناهی را هدف قرار میدهد که حتی کمترین نقش در تنشهای سیاسی ندارند، نمونهای از انتقامجویی از آسیبپذیرترین لایه جامعه است.
واقعیت این است که پاکستان و افغانستان، فراتر از اختلافات سیاسی، همسایگانی هستند که سرنوشت و اشتراکات فرهنگی فراوانی باهم دارند. با این وصف، راهحل پایدار در گفتوگوی مسئولانه و احترام به حقوق انسانی نهفته است، نه در تبدیل انسانهای بیگناه به اهرمهای فشار سیاسی.
نویسنده: احمدذکی نویسا-خبرگزاری دید