خبرگزاری دید: جامعه جهانی و سازمان ملل متحد تلاش کردند تا با میانجیگری، زمینه تشکیل دولت انتقالی و پایان جنگ داخلی فراهم شود. برای همین بود که کنفرانس بن به عنوان میزبان مذاکرات و امضای توافقنامه، بدون حضور طالبان برگزار شد و گروههای مخالف طالبان و نمایندگان جناحهای داخلی در آن شرکت داشتند. این واقعیت اهمیت و محدودیتهای توافقنامه را مشخص میکند؛ چرا که بخش اصلی درگیری ـ طالبان ـ در فرآیند تصمیمگیری شرکت نداشت.

زمینه تاریخی و سیاسی
در اواخر دهه ۱۳۷۰ و اوایل دهه ۱۳۸۰ هجری شمسی، افغانستان با بحران عمیق سیاسی و امنیتی روبهرو بود. حکومت طالبان پس از تصرف کابل در سال ۱۳۷۵، بخش عمده کشور را تحت کنترل درآورده بود، اما با مقاومت گروههای مجاهدین و جناحهای قومی مختلف، فضای سیاسی داخلی شدیداً قطبی و متاثر از جنگهای داخلی و اختلافات ایدئولوژیک بود.
به دنبال حادثه ۱۱ سپتامبر و پیروزی سریع نیروهای ائتلاف شمال و ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۰۱، باید اقدامات فوری انجام میشد. جامعه جهانی و سازمان ملل متحد تلاش کردند تا با میانجیگری، زمینه تشکیل دولت انتقالی و پایان جنگ داخلی فراهم شود. برای همین بود که کنفرانس بن به عنوان میزبان مذاکرات و امضای توافقنامه، بدون حضور طالبان برگزار شد و گروههای مخالف طالبان و نمایندگان جناحهای داخلی در آن شرکت داشتند. این واقعیت اهمیت و محدودیتهای توافقنامه را مشخص میکند؛ چرا که بخش اصلی درگیری ـ طالبان ـ در فرآیند تصمیمگیری شرکت نداشت.
محتوا و اهداف توافقنامه
توافقنامه بن که در دسامبر ۲۰۰۱ به امضا رسید، بر چند محور کلیدی استوار بود:
آتشبس: توافق بر سر توقف کامل درگیریها و ایجاد محیط امن برای پیشبرد گفتوگوهای سیاسی.
تشکیل دولت انتقالی: ایجاد حکومت موقت با حضور جناحهای مختلف سیاسی برای مدیریت دوره گذار و آمادهسازی تمهیدات برگزاری انتخابات آینده.
مشارکت سیاسی: تضمین مشارکت گروههای مختلف در ساختار قدرت و تصمیمگیریهای کلان سیاسی کشور، بهویژه در سطح وزارتخانهها و نهادهای امنیتی.
هدف اصلی توافقنامه، ایجاد یک چارچوب قانونی و سیاسی برای پایان دادن به جنگ داخلی و کاهش تنشهای قومی و سیاسی بود. با این حال، غیبت طالبان در کنفرانس بن نشان داد که توافقنامه، مسیر حلوفصل کامل بحران را به طور مستقیم شامل نمیشد و صرفاً بستری برای دولت انتقالی و تثبیت سهم جناحهای مخالف طالبان در قدرت را فراهم میکرد.
نقش سازمان ملل و جامعه جهانی
سازمان ملل متحد نقش محوری در تدوین و نظارت بر اجرای توافقنامه داشت. نمایندگان ویژه سازمان ملل با هدایت کوفی عنان، دبیرکل وقت، مذاکرات را مدیریت و تضمین کردند که تمام طرفهای حاضر به مفاد توافق پایبند باشند.
علاوه بر این، کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی مانند آمریکا، پاکستان، عربستان سعودی و روسیه در نقش میانجی یا ناظر تلاش کردند تا توافقنامه مورد پذیرش کلیه جناحها قرار گیرد. همراهی بینالمللی موجب شد توافقنامه بن به یک سند معتبر و رسمی تبدیل شود و مسیر گفتوگوهای صلح و ایجاد دولت انتقالی را تسهیل کند.
پیامدهای داخلی و منطقهای
داخلی
کاهش درگیریها و آغاز روند تشکیل دولت انتقالی
ایجاد فرصت برای مشارکت جناحهای مختلف در سیاست رسمی
تقویت مشروعیت دولت موقت و بازسازی نهادهای اداری.
منطقهای
تقویت امنیت مرزها و کاهش بحران پناهندگان
افزایش نقش جامعه بینالمللی در مدیریت بحران افغانستان و کنترل رقابتهای منطقهای.
موفقیتها و چالشها
موفقیتها
ایجاد چارچوب سیاسی برای گفتوگو و مشارکت جناحها
کاهش نسبی خشونتها و ایجاد آتشبس موقت
جلب حمایت جامعه جهانی و تقویت مشروعیت دولت انتقالی.
چالشها
عدم پایبندی کامل همه طرفها به مفاد توافق
ادامه مقاومت طالبان و تنشها در برخی مناطق
فشارهای خارجی و تضاد منافع کشورهای منطقه که اجرای کامل توافق را پیچیده میکرد.
بازتاب و پیامدهای تاریخی
توافقنامه بن، با وجود محدودیتها و چالشهای فراوان، نقطه عطفی در روند سیاسی افغانستان محسوب میشود. این توافق نشان داد که راه حلهای سیاسی و مشارکت گروههای داخلی میتواند جایگزین درگیری نظامی شود، هرچند به دلیل عدم حضور طالبان، روند صلح کامل تضمین نشد.
از منظر تاریخی، کنفرانس بن نمادی از تلاشهای بینالمللی برای ثبات افغانستان است و نمونهای از میانجیگری موفق سازمان ملل که میتواند الگویی برای بحرانهای مشابه در سایر کشورها باشد. همچنین این توافق پایهای برای شکلگیری دولت انتقالی و آغاز بازسازی سیاسی و اداری کشور فراهم کرد.
با همه این موارد، کنفرانس بن و دستاوردهای آن از همان ابتدا با واقعیتهای سیاسی و اجتماعی افغانستان فاصله چشمگیری داشت. همین شکاف سبب شد که ساختار برآمده از این توافقنامه با چالشهای عمیق و ریشهای مواجه شود؛ چالشهایی که دو دهه بعد، در فروپاشی سریع نظام سیاسی برخاسته از موافقتنامه بن، آشکارا خود را نشان داد.