انتخابات ریاستجمهوری ایران که با پنجاه و هفت درصد آرا به نفع دکتور روحانی به پایان رسید، بیانکننده گرایشات و تمایلات سیاسی مردم در بُعد داخلی و خارجی بود.
در جامعه ایران دو گرایش عمده سیاسی، سالهاست که شکل گرفته و نوسانات و تناوب قدرت سیاسی در بین آنها، چارچوببندی شده است.
اصولگرایان و اصلاحطلبان، دو جریان بزرگ سیاسی در ایران را تشکیل میدهد که هر یک طیفها و درجات مختلف از گرایشها و تمایلات سیاسی متفاوتتر را در قلمرو داخلی خویش دارد و نزدیک به چندین دهه است که گردش قدرت سیاسی در فاصله بین این دو جریان در رفتوآمد است و منطق سیاسی و رویه عملی و فرهنگ سیاسی خاص خویش را یافته است. اصولگرایان با شاخصهای تاکید مصرانه بر اصول و ارزشهای انقلاب اسلامی، سازشناپذیری با غرب و ستیزهجویی با امریکا و حمایت از فلسطین وغیره، شناخته میشوند و اصلاحطلبان ضمن اینکه بر حفظ ارزشهای انقلاب تکیه میکنند بر تعامل مثبت با جهان کنونی تاکید میورزند و اعتدال و میانهروی را در سیاستهای داخلی و خارجی، محور کار خویش قرار میدهند. جامعه ایران سالهاست که از مرحله قبیلهسالاری و قومگرایی منحط و ویرانگر هویت ملی و ملتسازی، عبور کرده است و رای آنها به گروههای سیاسی به معنای رای به شاخصهای سیاسی آنها، ویژگیها و اهداف سیاسی گروهها و احزاب است.
بنابراین، رای جامعه ایران به دکتر روحانی، به معنای رای به جریان اعتدال و میانهروی و اصلاحطلب است و تمایلات عمومی مردم را به شاخصهای این جریان مانند، کثرتگرایی سیاسی و پذیرش تنوع سیاسی و آزادیهای بیشتر در قلمرو سیاست داخلی و تعامل مثبت و فعال با جهان خارج و پرهیز نسبی از تندروی و تشنج در روابط با کشورهای دیگر و غیره را نشان میدهد. گرایشات عمومی مردم به شاخصهای دو جریان مطرح، نیز هیچگاه دایمی و پایدار نبوده بلکه در تغییر و تحول است، انتخابات ریاست جمهوری ایران در چند دهه گذشته نشان میدهد که ذهنیت عمومی جامعه ایران هر هشت سال در حال تغییر و دگرگونی است.
هشت سال ریاست خاتمی، گرایش مردم به اصلاحطلبی، هشت سال ریاست احمدینژاد تمثیلکننده ذهنیت عمومی جامعه به ارزشهای اصولگرایانه بود، ولی پس از آنکه احمدینژاد در تندروی و افراطگرایی از حد گذشت، ذهنیت عمومی کاملاً خسته شده و طرفدار روشی در سیاست داخلی و خارجی گردیده که بیشتر تابع عقلانیت و منطق و اعتدال باشد که در چهار سال اول ریاست روحانی، این گرایش تبلور یافت و اینک در چهار سال دوم زمینهها و شرایط استمرار آن مساعد گردیده است.
از نقطههای مثبت و آموزنده برای دولت افغانستان، نظم قابل تحسین و سیستم موفق انتخاباتی بود که به نمایش گذاشته شد و نتایج انتخابات و روندی بود که به طور اتوماتیک و لحظه به لحظه ارایه میشد و سرانجام در کوتاهترین فاصله زمانی از روز انتخابات، اعلام گردیده و مورد قبول طرف مقابل واقع شد و دموکراسی و گردش آرام و منطقی قدرت را تمثیل کرد.
دکتور عدالتخواه- خبرگزاری دید