آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

تروریزم و پاکستان؛ در پیوند به بنیادگرایی و خروج امریکایی‌ها

روایت‌های درحال تغییر و عملیات‌های القاعده و متحد پاکستانی‌اش، «تحریک طالبان پاکستان» در سال‌های اخیر نشان می‌دهد که جنگ جهادگرایان بر ضد دولت در پاکستان با خروج امریکا از افغانستان در سال ۲۰۲۱ یا بعد از آن، پایان نخواهد یافت. سخنرانی‌های اخیر امیر تحریک طالبان پاکستان، مفتی نورولی محسود خطاب به ایتلافی از فرماندهان ارشد تحریک طالبان پاکستان در مورد اهداف آینده این جنگ در پاکستان، تنها مدرکی نیست که نشان می‌دهد این جنگ ادامه خواهد یافت. بلکه تاریخ نیز نشان می‌دهد که این جنگ هنوز راه طولانی در پیش دارد.

اعتقاد براین است که اسلام‌گرایان پاکستانی از جنگ القاعده علیه دولت پاکستان در اصل به این خاطر پشتیبانی کردند که پاکستان پس از حملات ۱۱ سپتمبر در ایالات متحده، سیاست خارجی‌اش را تغییر داد و از حمله‌ به رهبری امریکا به افغانستان که به سرنگونی رژیم طالبان در کابل انجامید، حمایت کرد. با این‌حال، جنگ جهادگرایان بر ضد دولت در پاکستان ریشه عمیق در پیچیدگی‌های سیاستِ پیشا ۱۱ سپتمبر پاکستان دارد که پس از ۱۱ سپتمبر به اسلام‌گرایان امکان داد زمینه را برای عملیات‌های القاعده درون پاکستان فراهم کنند. جنگ جهادگرایان بر ضد حکومت پاکستان چنان عمیق ریشه دوانیده است که حتا اگر جهاد علیه نیروی «کافر و اشغال‌گر» ایالات متحده در افغانستان و علیه متحدان امریکا از جمله پاکستان، دیگر عاملی نباشد، برای این کشور همچنان یک چالش باقی خواهد ماند.
یکی از رویدادهایی که عمق ریشه‌های جنگ جهادگرایان و اسلام‌گرایان را در پاکستان نشان می‌دهد و عمدتاً نادیده گرفته شده است، ترور بی‌نظیر بوتو است که سیزدهمین سالگرد آن ماه گذشته بود. ترور بوتو نشانه‌هایی ارائه می‌دهد درباره این‌که چگونه خشونت جهادگرایان در پاکستان حتا اگر حمایت حکومت پاکستان از ایالات متحده در افغانستان، دیگر محرک ستیزه‌جویی القاعده و تحریک طالبان پاکستان نباشد، ادامه خواهد یافت. بوتو هنگامی که در ۲۷ دسمبر ۲۰۰۷ در راولپندی، شهری در همسایگی اسلام‌‌آباد پایتخت ترور شد، رهبر حزب سوسیال-دمکرات مردم پاکستان بود. او تازه در اکتوبر ۲۰۰۷ از تبعید خودخواسته در بریتانیا و دبی به پاکستان به امید این‌که برای سومین بار نخست‌وزیر این کشور شود، بازگشته بود. بوتو به عنوان سیاست‌مدار برجسته اردوگاه سکولار و لیبرال سیاست پاکستان، اولین چهره‌ مهم در پاکستان بود که توسط القاعده و تحریک طالبان پاکستان هدف قرار گرفت، اما آخرین نیست.
ترور او در روز روشن سال‌ها بحث‌برانگیز باقی ماند و منجر به اتهام‌زنی متقابل بین سیاست‌مداران پاکستان شد، اما شواهد جدید در کتابی در این خصوص که توسط امیر فعلی تحریک طالبان پاکستان، نورولی محسود در سال ۲۰۱۷ منتشر شد، چندین معما را درباره ترور بی‌نظیر بوتو حل کرد. تحقیقات «اسکاتلندیارد» و تیمی از سازمان ملل متحد به این نتیجه رسید که عملیات ترور بی‌نظیر بوتو توسط بیت‌الله محسود (امیر بنیان‌گذار تحریک طالبان پاکستان) و به سفارش اسامه بن لادن از طریق ابوعبیده المصری که فرماندهی عملیات‌های القاعده را در پاکستان برعهده داشت انجام شد. در این تحقیق اجراکنندگان این عملیات در رده‌های مختلف، از برنامه‌ریز ارشد آن عبادالرحمان (معروف به فاروق چتان) گرفته تا مهاجمان انتحاری و تا تسهیل‌کنندگان محلی آن، شناسایی شده است. کتاب محسود با نشان‌دادن این‌که بیت‌الله محسود و رهبری تحریک طالبان پاکستان به رغم همکاری در برنامه‌ریزی انجام عملیات ترور بوتو و نیز همکاری در ترورهای قبلی در لاکارنای ایالت سند در اکتوبر ۲۰۰۷ (که در نتیجه آن ده‌ها عضو حزب بوتو کشته شد) عمداً دست‌داشتن در این ترور را رد کرده بودند، به این درک افزود.
دوره اول نخست وزیری؛ بی‌نظیر بوتو در برابر اسلام گرایی، القاعده و هسته قدرت‌مدار پاکستان:
جنرال ضیاءالحق چهره اسلام‌گرای ارتش پاکستان از طریق کودتای نظامی ذوالفقار علی بوتو پدر بی نظیر را از قدرت کنار زد. این کودتا به صدور حکم جنجالی اعدام ذوالفقار در سال ۱۹۷۹ ختم شد. ضیاءالحق خیلی زود به خاطر پیش‌بردن فرایند اسلامی‌سازی پاکستان و نقش مرکزی‌اش در حمایت از جهادگرایان افغان علیه شوروی در افغانستان، به قهرمان اسلام‌گرایان پاکستانی تبدیل شد. قهرمان‌بودن ضیا را به احزاب سیاسی اسلام‌گرا به‌ویژه «جماعت اسلامی» نزدیک‌تر کرد. حزب جماعت اسلامی رقیب ایدئولوژیک و سیاسی دیرینه حزب ذوالفقار علی بوتو بود و در دهه ۱۹۷۰ سازمان این حزب توسط حکومتِ حزب ذوالفقار علی بوتو سرکوب شده بود. بنابراین، بی‌نظیر میراث سیاسی پدرش را از جمله درگیری وی با اسلام‌گرایان پاکستانی و مخالفت وی با سلطه دستگاه نظامی پاکستان بر حکومت‌های منتخب دموکراتیک این کشور به ارث برد.

بی‌نظیر پس از شکست‌دادن اتحاد قدرت‌مندی از احزاب سیاسی اسلام‌گرا و جریان اصلی پاکستان در سال ۱۹۸۸ (اتحادی که گفته می‌شود موردحمایت جنرال‌های ارتش طرف‌دار ضیا بود) به اولین نخست‌وزیر زن در پاکستان و اولین زنی تبدیل شد که نخست‌وزیری یک کشور با اکثریت مسلمان را برعهده داشت. احزاب اسلام‌گرا به دو دلیل عمده مخالف بی‌نظیر بودند: اول این‌که احزاب اسلام‌گرا ریاست دولت به دست یک زن را خلاف قوانین اسلامی می‌دانستند و دوم این‌که بی‌نظیر در مرور زمان به صدای بلند در برابر تفاسیر و تعابیر آن‌ها از اسلام تبدیل شده بود. جهادگرایان عرب در پاکستان نیز بیم آن داشتند که بی‌نظیر مانع تلاش آن‌ها برای اسلامی‌سازی بیشتر پاکستان و افغانستان شود. بن لادن از طریق معتمدانش در میان اسلام‌گرایان پاکستانی، طرح رأی عدم اعتماد پارلمان پاکستان را که توسط اتحاد سیاسی ضد بی‌نظیر مطرح شده بود، در سال ۱۹۸۹ تمویل کرد. شواهد بعدی حکایت از آن داشت که یک مأمور ارشد آی‌اس‌آی پاکستان، که در آن‌زمان به عنوان رییس‌ دفتر آ‌ی‌اس‌آی در اسلام‌آباد فعالیت داشته، مخفیانه نقش اصلی را در پیش‌برد این طرح ایفا کرده. این طرح معروف به «عملیات شغال نیمه‌شب» در تاریخ سیاسی پاکستان یک رسوایی کلان دانسته می‌شود که منجر به اخراج مأمور مذکور شد.
بی‌نظیر طی دوره دوم نخست وزیری‌اش بین سال‌های ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۶ ده‌ها جهادی عرب را دستگیر و پس به کشورهای‌شان استرداد کرد. این سیاست به حبس ابد و مجازات اعدام برای جهادی‌های استردادشده منجر شد. جهادگرایان عربِ باقی‌مانده در پاکستان، از ترس این‌که مبادا مانند سایر همتایان‌شان دستگیر شوند به افغانستان، بوسنی، آسیای میانه و سودان گریختند. در میان جهادی‌های فراری کادرهای ارشد القاعده نیز بودند، از جمله ابوعبیده المصری و مصطفی ابویزید که پس از یازده سپتمبر، در افغانستان و پاکستان به رهبران القاعده تبدیل شدند. ابویزید بعداً ادعا کرد که ترور بی‌نظیر، انتقام از سیاست‌های او علیه جهادگرایان بوده است.
علاوه براین، در نتیجه این استردادها یک جهادی پاکستانی وابسته به القاعده موسوم به رمزی یوسف، دو بار اقدام به ترور بی‌نظیر کرد، اما بوتو در هر دو مورد جان سالم به در برد. رمزی همچنین مغز متفکر بمب‌گذاری سال ۱۹۹۳ مرکز تجارت جهانی و برادرزاده خالد شیخ محمد، مغز متفکر حملات ۱۱ سپتمبر دانسته می‌شود. حکومت بی‌نظیر سرانجام رمزی را در فبروری ۱۹۹۵ در اسلام‌آباد دستگیر کرد و فوراً او را به ایالات متحده استرداد کرد، جایی که او تاکنون در حبس ابد به سر می‌برد. رمزی هنوز قهرمان القاعده است و مورد ستایش بن لادن و ایمن‌الظواهری قرار گرفته است.
علاوه براین دستگیری‌ها و استردادها، حکومت بی‌نظیر در سال ۱۹۹۴ یک قانون جنجالی را در بخش «دیر» ایالت خیبر پختونخوا به اجرا درآورد که خشم اسلام‌گرایان محلی را برانگیخت. «تحریک نفاذ شریعت محمدی»، یک گروه انشعابی رادیکال حزب جماعت اسلامی، از طریق شورش‌های خشونت‌آمیز علیه این قوانین اعتراض کرد. در این اعتراضات کنترول ساختمان‌های دولتی و میدان هوایی سیدو شریف به دست معترضان افتاد. این رویدادها منجر به ظهور جنبشی به سبک طالبان در منطق دیر، باجور و سوات خیبر پختونخوا به رهبری صوفی محمد، امیر تحریک نفاذ شریعت محمدی شد. جنبش وی هم‌زمان با ظهور ملا عمر در افغانستان ظهور کرد، اما هردو جنبش جدا از هم باقی ماند و حکومت بی‌نظیر صدها تن از اعضای تحریک نفاذ شریعت محمدی را کشته و دستگیر کرد.
دو عضو ارشد تحریک نفاذ شریعت محمدی پس از صوفی محمد، یعنی داماد و جانشین او مولانا فضل‌الله و مولوی فقیر محمد، پس از ۲۰۰۷ به چهره‌های اصلی تحریک طالبان پاکستان تبدیل شدند. فقیر محمد به معاون بنیان‌گذار تحریک طالبان پاکستان و مولانا فضل‌الله در سال ۲۰۱۳ به امیر این تحریک تبدیل شد. فقیر محمد امیرِ بخش باجور تحریک طالبان پاکستان بود. پس از یازده سپتمبر، او میزبان رهبران القاعده در باجور، از جمله ایمن الظواهری و ابوعبیده المصری بود. در همین حال، فاروق چتان مغز متفکر عملیات ترور بی‌نظیر بوتو، از سوات می‌آمد و به «طالبان سواتی» به رهبری مولانا فضل‌الله از تحریک طالبان پاکستان وابسته بود.
دوره دوم نخست‌وزیری بی‌نظیر بوتو

به قدرت رسیدن بی‌نظیر برای دومین‌بار در پاکستان در سال ۱۹۹۳ به تشکیل گروه رادیکال «تحریک اسلامی پاکستان: منجر شد که از میان طبقه فکری جمعیت اسلامی در اسلام‌آباد و سایر مراکز شهری پاکستان پدیدار گشت. اعضای تندرو تحریک اسلامی پاکستان به دلیل سیاست‌های قاضی حسین احمد رهبر جماعت اسلامی در سال ۱۹۹۴ از جماعت اسلامی جدا شدند. برخی از این تندروها قاضی حسین احمد را متهم کردند که با پیگیری یک استراتژی ناموفق به بی‌نظیر امکان داد برای دومین‌بار نخست‌وزیر پاکستان شود. امیرا احسان، یک عضو ارشد تحریک اسلامی پاکستان که نماینده جماعت اسلامی در پارلمان پاکستان در سال ۱۹۸۸ بود، اکنون این اتهام را علیه جماعت اسلامی مطرح کرده بود. دگروال محمد حمید برادر احسان، بعداً بخشی از تشکیلاتی شد که کودتای نافرجام سال ۱۹۹۵ را علیه بی‌نظیر و با برنامه‌ریزی جنرال‌های ارشد ارتش و یک فرمانده جهادی طرف‌دار القاعده به نام قاری سیف‌الله اختر، سازمان دادند.

راجا محمد سلمان (معروف به استاد احمد فاروق) که یکی از پسران امیرا احسان بود، نیز پس از ۱۱ سپتمبر نقش اصلی را در ایجاد تشکیلات القاعده در پاکستان ایفا کرد. استاد احمد فاروق مشاور ارشد مصطفی ابویزید شد و بعدا رهبری «القاعده در شبه قاره هند» را به عهده گرفت و سرانجام در حمله هواپیمای بدون‌سرنشین ایالات متحده در سال ۲۰۱۵ کشته شد. بی‌نظیر هفته‌ها قبل از ترورشدنش، اختر را به برنامه‌ریزی برای ترورش متهم کرد. در نتیجه اختر به جرم ترور بوتو دستگیر شد اما در سال ۲۰۰۸ آزاد گشت. او بعداً به جنگ‌جویان القاعده تحت نظر استاد احمد فاروق در وزیرستان پیوست و تا زمان مرگش در سال ۲۰۱۷ در نتیجه عملیات مشترک نیروهای امریکایی و افغان در ولایت غزنی افغانستان، با این جنگ‌جویان بود.
بی‌نظیر علاوه براین دشمنی‌ها، به دلیل ریشه‌های شیعی‌اش با مخالفت گروه فرقه‌ای دیوبندی ضد شیعه «سپاه صحابه پاکستان» نیز روبرو بود. سپاه صحابه پاکستان تمام مسلمانان شیعه را کافر می‌داند، خواهان یک کشور تماماً سنی است و سهم اصلی را در خشونت‌های فرقه‌ای بین شیعه و سنی در پاکستان داشته است. حق‌نواز جنگوی بنیان‌گذار سپاه صحابه پاکستان که سخنوری آتشین دانسته می‌شد، کنارزدن بی‌نظیر را از قدرت به خاطر شیعه بودنش یک وظیفه شرعی اعلام کرد. اعضای سپاه صحابه پاکستان در دهه ۱۹۹۰ به رمزی یوسف در دو مورد تلاشش برای ترورکردن بی‌نظیر کمک کردند و لشکر جنگوی، گروه زیرزمینی انشعابی سپاه صحابه پاکستان که از روی نام حق‌نواز جنگوی نام‌گذاری شد، همچنان به عنوان چهره وحشیانه تروریزم در پاکستان باقی مانده است.
در سال ۱۹۹۰ جنگوی توسط مخالفان فرقه‌اش شیعه‌ها، که بلافاصله دستگیر شدند، ترور شد. پیروان او قتل او را بخشی از توطئه بزرگ‌تری تلقی کردند که توسط سیاست‌مداران بانفوذ شیعه پاکستان و حتا ایران ترتیب داده شده بود. قتل جنگوی منجر به خشونت گسترده در زادگاهش «جهنگ» و سایر مناطق پنجاب و در نهایت ظهور «لشکر جنگوی» در سال ۱۹۹۵ شد. لشکر جنگوی بعداً پس از ۱۱ سپتمبر به مجری اصلی حملات القاعده و تحریک طالبان پاکستان در پاکستان تبدیل شد. برای مثال مصطفی ابویزید گفت که لشکر جنگوی به القاعده در ترور بی‌نظیر کمک کرده است.
عملیات «لال مسجد» و ارتباط آن با پرویزمشرف
گرچه بی‌نظیر بوتو پس از یازده سپتمبر در تبعید به سر می‌برد، اما پیوسته جهان را از تهدید اسلام‌گرایان و جهادگرایان در پاکستان هشدار می‌داد. او همچنین منتقد سیاست‌های پسا یازدهم سپتمبر جنرال‌های ارتش پاکستان، به ویژه پرویز مشرف و به‌خصوص تلاش‌های آنان برای مهار القاعده و متحدانش مانند تحریک طالبان پاکستان در پاکستان بود. تجربه دیرینه‌ بی‌نظیر از مقابله با القاعده، اسلام‌گرایان و عناصر سرکش ارتش پاکستان به او در داشتن چشم‌انداز برای چگونگی مقابله با چالش ستیزه‌جویی اسلام‌گرایان در پاکستان پس از ۱۱ سپتمبر کمک کرد.
هرچند بی‌نظیر از عملیات بحث‌برانگیز مشرف علیه رهبر اسلام‌گرای طرف‌دار القاعده عبدالرشید قاضی، در اسلام‌آباد در ماه جولای ۲۰۰۷ که منجر به کشته‌شدن قاضی و ده‌ها تن از پیروانش در مسجد سرخ شد، حمایت کرد، اما در صداقت مشرف و یارانش و درستی سیاست‌های ضد تروریزم آن‌ها در پاکستانِ پسا یازده سپتمبر شک داشت. در همین‌حال سایر رهبران پاکستان از جمله متحدان مشرف، به دلیل ترس از پیامدهای شدید افکار عمومی و حملات تلافی‌جویانه جهادگرایان و جنگ‌جویان اسلام‌گرا، سعی کردند خودشان را از عملیات مسجد سرخ جدا کنند. حادثه مسجد سرخ نقطه جوش القاعده و جهادگرایان پاکستانی متحد این گروه پس از یازدهم سپتمبر بود که به سرعت برای انتقام از این عملیات، جنگ تمام عیار علیه دولت را اعلام کردند.
تهدیدات باقی‌مانده القاعده و تحریک طالبان پاکستان در پاکستان

سیر رویارویی‌های اسلام‌گرایان، القاعده، دستگاه نظامی پاکستان و حکومت بی‌نظیر از زمان ورود وی به سیاست در سال ۱۹۸۸ تا حادثه مسجد سرخ در جولای ۲۰۰۷ و ترور وی در دسمبر ۲۰۰۷، تصویری دقیق از پیچیدگی‌های سیاسی پاکستان ارائه می‌دهد که در دوره پسا یازدهم سپتمبر، زمینه را برای اسلام‌گرایان طرف‌دار القاعده از جمله تحریک طالبان پاکستان، برای انجام «جهاد» ضددولتی در پاکستان فراهم کرد. اعضای تندرو گروه‌های ضد بی‌نظیر در دهه ۱۹۹۰ به القاعده و تحریک طالبان پاکستان گرویدند و در ترور وی نقش ایفا کردند. عناصر قدرت‌مند دستگاه نظامی پاکستان که ظاهراً با حمایت از گروه‌های اسلام‌گرا سعی در متوقف‌کردن بی‌نظیر داشتند نیز به دلیل نقش‌شان در عملیات القاعده و تحریک طالبان پاکستان برای ترور بی‌نظیر مظنون شناخته شدند.
گرچه روایت رسمی القاعده و تحریک طالبان پاکستان در مورد مبارزه‌شان علیه دولت پاکستان، با انتقاد آن‌ها از حادثه مسجد سرخ در سال ۲۰۰۷ و حمایت پاکستان از حمله امریکا به افغانستان پس از ۱۱ سپتمبر آغاز شد، اما آن‌ها اکنون بر هدف بلندمدت جایگزینی شریعت به جای دموکراسی و تبدیل‌کردن پاکستان به یک دولت سنی توتالیتر، متمرکزند. این‌ها اهدافی‌اند که پیشینیان‌شان از جمله تحریک اسلامی پاکستان، جماعت اسلامی، تحریک نفاذ شریعت محمد، سپاه صحابه پاکستان و لشکر جنگوی در پی دستیابی به آن بودند. این امر نشان‌ می‌دهد که جنگ جهادگرایان بر ضد دولت در پاکستان با خروج امریکا از افغانستان پایان نخواهد یافت، زیرا این جنگ ریشه‌ عمیق در پیچیدگی‌های سیاست پاکستان دارد؛ پیچیدگی‌هایی که تا سال‌های سال ادامه دارد.

Related Articles

Back to top button