آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست
تعامل طالبان- یونیسف؛ تغییر رویکرد یا استفاده ابزاری از وضعیت
در ماه دسمبر، طالبان توافق کردند که به سازمان یونیسف اجازه دهند تا بیش از یک هزار باب مکتب غیر رسمی را در مناطق تحت کنترول آنها افتتاح کند، گفتوگوهای این گروه با مسئولان یونسیف از دو سال بدینسو ادامه داشته است و اصلاً بحث مکاتب از مذاکرات این گروه با مسئولان کمپینهای واکسیناسیون فلج اطفال در قلمرو طالبان سرچشمه گرفت. درین برنامه قرار است نظر به تعداد جمعیت به ۱۴۰۰۰۰ کودک اعم از دختر و پسر صنوف درسی ایجاد شود.
سوال این جاست که چرا گروهی که به زن ستیزی سیستماتیک شهرت دارد- نه تنها به رفتن دختران به مکاتب موافقت می کند بلکه درین مورد گفتوگوهایی را نیز آغاز کرده است.
گروه طالبان به جنگ با دولت افغانستان همچنان ادامه میدهند ولی اهداف سیاسی این گروه مسلح به هیچ عنوان تغییر نکرده است: برقراری مجدد یک نظام اسلامی افراطی و سختگیر، احتمالاً بسیاری از حقوقی را که در قانون اساسی ۲۰۰۴ به زنان در نظر گرفته شده است، نقض کند .
این گروه تلاش دارد تا زمان ختم جنگ این کشور با دولت افغانستان به مذاکره ادامه دهد. با این حال گروه طالبان تنها از طریق جنگ و خشونت به میز مذاکره نرسیده بلکه در کنار جنگ به کارهای سیاسی خود نیز ادامه داد. این گروه یک کمپین سیاسی را برای جلب حمایت شهروندان افغانستان و کسب مشروعیت بینالمللی آغاز کرد- که هردو تصمیم آنها در معامله با سازمان یونیسف منعکس میشود.
– طالبان به دنبال کسب پشتیبانی گسترده مردم هستند
طالبان تلاش دارند تا حد اقل نیمی از افغانستان را تحت کنترول و نفوذ خود در آورند و بدست آوردن پشتیبانی مردم در برآورده شدن این خواست آنها اهمیت به سزایی دارد.
گروههای شبه نظامی اغلب در جنگهای داخلی برای جلب حمایت به غیر نظامیان خدمات ارائه میکنند تا به غذا، سرپناه، سرباز برای استخدام و اطلاعات دسترسی پیدا کنند.
در حالی که گروههای شبه نظامی میتوانند با تحمیل زور به این منابع دسترسی پیدا کنند، ولی کنترول اراضی نیازمند تعامل پایدار گروههای مسلح با غیر نظامیان است – و گروه های مسلح ترجیح میدهند رابطه کمتر خشونت آمیز با جمعیت تحت حاکمیت خود داشته باشند.
به نظر میرسد رویکرد طالبان در مورد آموزش دختران به خاطر جلب حمایت مردمی در افغانستان در حال تغییر باشد. بر اساس یک نظر سنجی، ۸۷ در صد افغانها معتقدند که زنان باید از فرصتهای آموزشی مشابه مردان برخوردار باشند، ظاهراً طالبان از سوی جوامع برای تغییر سیاستهای خود در مورد آموزش و پرورش دختران که قبلاً از سوی این گروه منع قرار داده شده بود، زیر فشار قرار گرفتهاند.
تغییر استراتژی طالبان نشان میدهد که چرا این گروه در مناطق تحت حاکمیت شان با مصلحت برخورد کردهاند و چگونه مردم حکومت شورشیان را شکل میدهند؟
به عنوان مثال، در اندونیزیا رهبران مذهبی «جام» یک گروه قومی ملیگرا را که برای تشکیل حکومت خود وارد جنگ شدند تحت فشار قرار دادند تا به خود یک اجندای مذهبی اختیار کنند، این رویکرد به گروه شورشی کمک کرد تا حمایت گسترده مردم را از حوزه مذهبی به دست بیاورد.
مردم بعضی جوامع در افغانستان از نیاز طالبان برای کسب حمایت مردمی آگاه هستند و از آن به عنوان ابزار فشار بالای این گروه استفاده میکنند.
به نظر بعضی از کارشناسان، تغییر در روایت طالبان در مورد تحصیل دختران ناشی از فشار جوامعی است که میخواهند دختران شان به آموزش دسترسی پیدا کنند. خواستههای مردم ممکن طالبان را ترغیب کند که رویکرد انعطاف پذیرتری در قبال تحصیل دختران داشته باشند.
در بعضی موارد ، بزرگان اقوام طالبان را به طور غیر مستقیم تهدید میکردند كه اگر طالبان به خواستههای جامعه احترام نگذارند، آنها علیه این گروه روی میآورند و به دشمنان این گروه اطلاعات میدهند. با این حال، فشار از سوی غیرنظامیان محدودیتهایی دارد و در برخی موارد با خشونت طالبان روبرو شده است.
– طالبان به دنبال کسب مشروعیت بینالمللی هستند
یکی از دلایل معامله و همکاری طالبان با سازمانهایی مانند یونیسف از نظر تحلیل علوم سیاسی تقویت مشروعیت بینالمللی طالبان میباشد تا اهمیت نمادین تقلید از روابط خارجی یک کشور را به نمایش بگذارد.
گفته میشود ملا اختر محمد منصور رهبر پیشین طالبان از جاه طلبیهای سیاسی این گروه از جامعه بینالمللی بخوبی آگاه بوده است.
طالبان دوره حکومت منفور شان را در دهه ۱۹۹۰ بخوبی درک کردهاند که با وجود حاکمیت رسمی شان بر دولت افغانستان از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ فقط پاکستان، عربستان سعودی و امارات متحده عربی به طور رسمی حکومت طالبان را به رسمیت شناختند.
پس از دو دهه، رهبران طالبان اهمیت روابط با نهادهای امداد رسانی را دانسته و بر گسترش چنین روابط تاکید دارند؛ زیرا با این کار خود شناخت سیاسی و چهره خود را در انظار عمومی بهبود میبخشند.
تغییر رویکرد، ولی چرا حال؟
عقب نشینی نیروهای بینالمللی احتمالاً در رویکرد روزافزون طالبان نسبت به آموزش نقش اساسی دارد.
طالبان آموزش را دلیل تمدید دولت و حضور نیروهای بینالمللی تلقی میکردند. اکنون که نیروهای بینالمللی تا حد زیادی کاهش یافته، ممکن طالبان در امر گشایش مکاتب کمتر احساس خطر کنند. کاهش تعداد سربازان خارجی به این معنی است که طالبان دیگر نمیتوانند از طریق ادعاهای دفاع از افغانستان در برابر مهاجمان خارجی، حمایت غیرنظامی کسب کنند. در عوض، این گروه ممکن است در تلاش برای جلب حمایت غیرنظامیان با نشان دادن توانایی حکومت داری این گروه باشد.
طالبان به عنوان قدرت اول در بسیاری از مناطق، هنگامی که مانع دسترسی به خدمات عامه مانند آموزش میشوند، ممکن است حمایت غیرنظامی خود را از دست بدهند. رهبران سیاسی طالبان یک توافق صلح را امضا کردند – اما فرماندهان نظامی آنها میتوانند آن را در معرض خطر قرار دهند.
مذاکرات کنونی صلح محور توجه بیشتر افغانها قرار دارد و سوالاتیرا در میان آنها در مورد نحوه حکومتداری طالبان در سطح محلی بر انگیخته است. بنابراین طالبان ممکن این عوامل را فرصتی ایدهآل برای تقویت مشروعیت بینالمللی خود بدانند.
با وجود هیجانهای موجود در معاملات صلح، تاهنوز مشخص نیست که آیا این یک تغییر در سیاست گذشته طالبان است یا خیر. سیاستهای طالبان در مورد آموزش دختران متناقض و تا حد زیادی غیرقابل پیش بینی است – رویکردهای فرماندهان محلی از نظر شخصیت و با توجه به رابطه آنها با باشندگان محلی متفاوت است. طوری که یک معلم در ولایت وردک میگوید «امروز [یک مقام طالبان] به شما میگوید که آنها به دختران تا صنف ششم اجازه تحصیل میدهند، اما فردا، وقتی شخص دیگری به جای او میآید، ممکن تحصیلات دختران را دوست نداشته باشد».
باوجود تعهدات رهبران طالبان در مورد تحصیل دختران محدودیتهای شدیدی بر آموزش دختران بالغ اعمال کردهاند و حتی یافتن یک مکتب متوسطه برای دختران در مناطق تحت کنترول طالبان دشوار است.
مورد قابل نگرانی این است که آیا برنامه دسترسی به دختران در جوامع روستایی موفق خواهد بود یا خیر.
برخی شواهد نشان میدهد که استراتژی تحصیل دختران مبتنی بر جامعه که درین معامله ارائه شده است، در مناطقی که به دلیل ناامنی و مخالفتهای خانواده آنها قادر به تحصیل در مدارس دولتی نیستند ، موثر بوده است.
معامله طالبان با یونیسف اگرچه برای بسیاری تعجب آور است، اما در واقع نشان دهنده شناخت روزافزون رهبران طالبان در سطح بینالمللی است که اگر آنها آرزوی دولت داری موفقیت آمیز دارند، باید به ترجیحات افغانها و جامعه بینالمللی پاسخگو باشند.
یادداشت: جوری برس لاسکی کاردان پژوهشی فوق دوکتورا در انستیتیوت امور بینالملل عمومی واتسون در دانشگاه براون است.