دیورند؛ دیدگاه حقوقی و مسیر پیش رو
مترجم: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
خبرگزاری دید: خط دیورند، نشانه مهم تاریخی، عامل اصلی آشفتگی روابط دیپلماتیک پاکستان و افغانستان بوده است. اهمیت تاریخی آن که در جیوپولیتیک قرن نوزدهم منطقه ریشه دارد، جنبه مهمی است که نمیتوان نادیده گرفت.
قرارداد ایجاد خط دیورند که در ۱۲ نوامبر ۱۸۹۳ بین سر مارتیمر دیورند و عبدالرحمن خان، امیر افغانستان امضا شد، لحظهای مهمی در تاریخ منطقه است. این توافقنامه که اغلب به اشتباه نقل و تفسیر میشود، منبع اختلاف بوده و منجر به تیرگی روابط بین افغانستان و پاکستان شده است.
دلیل اصلی این است که برخی عناصر در افغانستان امروز از به رسمیت شناختن خط دیورند خودداری میکنند. کابل استدلال میکند که این توافق تحت فشار صورت گرفته و در نتیجه قابل اجرا نیست. بهعلاوه، افغانستان استدلال میکند که رویداد استقلال شبهقاره از حکومت استعماری، تمام توافقهای غالب بین دولت هند بریتانیا و سایر طرفها را باطل میکند.
بر اساس چارچوب حقوقی کنوانسیون ویانا در مورد حقوق معاهدات، به ویژه ماده ۶۲، دولت پاکستان موظف است از تمام معاهدات بینالمللی که قبلاً توسط دولت هند بریتانیا برعهده گرفته شده است، از جمله موافقتنامه خط دیورند، حمایت کند.
عرف حقوق بینالملل که بعداً در ماده ۱۱ کنوانسیون ویانا در مورد جانشینی دولتها در مورد معاهدات تدوین شد، حکم میکند که (۱) جانشینی دولتها بر مرز تعیین شده توسط معاهده یا (۲) تعهدات و حقوق تعیین شده مربوط به مرز توسط یک معاهده، بر یکدیگر تاثیری ندارد. بنابراین، پاکستان هیچ تعهدی برای مذاکره مجدد یا اصلاح توافقنامههای قبلی در مورد مرزهای خود با افغانستان ندارد.
به جای در نظر گرفتن این موضوع، افغانستان در ۲۶ جولای ۱۹۴۹ به طور یکجانبه اعلام کرد که معتقد است خط دیورند یک “خط خیالی” است و تمام توافقات مربوط به این مرز باطل است. افغانستان فراموش کرده که فقط در سال ۱۸۹۳ توافقنامهای را در مورد مرز خود امضا نکرده است، بلکه در سال ۱۹۰۵، پس از درگذشت امیر، قراردادی برای ادامه قراردادهای رایج بین دولت بریتانیا و عبدالرحمن خان امضا شد.
مشروعیت خط دیورند به عنوان یک مرز بینالمللی در توافقنامه جنوا در سال ۱۹۸۸ بیشتر تثبیت شد.
این موضوع در قطعنامههای مختلف شورای امنیت سازمان ملل متحد، مانند قطعنامه ۱۲۶۷، که خط دیورند را به عنوان یک مرز بینالمللی به رسمیت میشناسد، تایید شده است.
در همین حال، در کابل، برخی بر این باورند که هر دولتی که خط دیورند را به رسمیت بشناسد، حمایت مردم را از دست خواهد داد. این امر پیامدهای سیاسی پیچیده خط دیورند را برجسته میکند که اغلب جنبههای حقوقی، جغرافیایی یا قومی آن را تحت الشعاع قرار میدهد.
این موضوع با این واقعیت بیشتر تأکید میشود که پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی (اتحادیه شوروی)، افغانستان هرگز مرزهای خود را با کشورهای تازه ظهور و مستقل آسیای مرکزی زیر سوال نبرد.
لازم به ذکر است که کابل هرگز به طور رسمی هیچ ابتکاری را برای مذاکره بر سر توافقنامه فعلی آغاز نکرده است و همچنان به بندهای توافقنامه خط دیورند پایبند بوده است. افغانستان هرگز موضوع خط دیورند را در هیچ نشست بینالمللی با پاکستان مطرح نکرده است. این کشور به انجام عملیات با اسلامآباد در امتداد به اصطلاح “مرز مورد مناقشه” ادامه داده است، این خود شهادت میدهد که کابل آن را به عنوان مرز معتبر بین دولتها به رسمیت میشناسد.
با این حال، پاکستان تصمیم گرفت مرز خود را با افغانستان در برابر تروریزم فرامرزی حصار بکشد. بر اساس قطعنامه ۱۳۷۳ شورای امنیت سازمان ملل متحد، پاکستان حق دارد مرزهای خود را با افغانستان حصار بکشد.
علاوه بر این، بر اساس قانون حصار امن ۲۰۰۶، پاکستان میتواند به طور قانونی بدون رضایت افغانستان، خط دیورند را در سمت مرز خود حصار بکشد؛ اقدام مشابهی که ایالات متحده امریکا انجام داده است.
نویسنده: امین شهرزاد
منبع: نیشن – Nation