آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

سیاست غیر شفاف غنی در برابر تروریستان؛ تلاش برای ساختن عقبه سیاسی از تروریزم

چنین به‌نظر می‌رسد که غنی با از دست دادن حمایت مردم، این‌بار سعی می‌کند از «مخالفان سیاسی» یک عقبه‌ سیاسی بسازد و از آ‌ن‌ها به‌ عنوان ابزار رسیدن به قدرت استفاده کند.


محمد اشرف غنی رییس حکومت وحدت ملی از مدت‌ها به این‌طرف در هر مناسبتی می‌گوید او چون بیدی نیست که با وزش هر بادی بلرزد. اما دیده می‏‌شود که غنی چون بید می‌لرزد و هفته‌ یک بار در برابر مهم‌ترین مساله‌ کشور که عبارت از جنگ و عاملان خشونت است، تغییر جهت می‌دهد و سیاست غیر شفاف خویش را ثابت می‌سازد.
به گزارش خبرگزاری دید، اشرف غنی چهارشنبه هفته‌ گذشته در نشست مشورتی صلح در کابل گفت: پارچه -پارچه شدن فرزندان ما، امتحان الهی است.
او در حالی کشتار مردم را توسط تروریست‌ها حکم الهی می‌پندارد که در هفته‌های گذشته و پس از حملات خونین طالبان درکابل گفته بود: حکومت وحدت ملی صلح را در میدان جنگ جست‌وجو می‌کند؛ زیرا طالبان از خط سرخ عبور کرده‌ و دست به هر گونه جنایت ضد بشری می‌زنند.
دست کم بیست‌ و چهار روز قبل غنی یک بار دیگر برخلاف حرف‌های اخیرش در مسجد وزیر محمداکبر خان با اشاره به فاجعه‌ چهارراهی صدارت گفت:« خداوند به انتقام امر کرده است، شما مطمین باشید که من انتقام هر قطره خون مردم خویش را می‌گیرم.»
غنی از زمانی که به ارگ رفته است بارها و به تکرار لغزیده و تغییر موضع داده است. حالا که شمارش معکوس پایان حکومت وحدت ملی موجی از اعتراض‌ها علیه او آغاز شده است می‌بینیم که هنوز به ثبات فکری نرسیده و به سیاست روشنی در برابر گروه‌های تروریستی مثل طالبان دست نیافته است. این بدان معناست که او ضعیف‌تر از آنچه می‌گوید است.
در واقع تناقض گویی‌های رییس جمهور غنی، سبب شده است تا مردم به این نتیجه برسند که دیگر او به عنوان رییس جمهور در افغانستان کارایی ندارد.
هدف این نگارش، برملا نمودن اشتباهات فاحش حکومت نیست. بلکه مرور نظریه‌هایی است که غنی در خلال دو هفته‌ اخیر پیرامون جنگ و صلح ارایه داده است.
این تناقض‌گویی‌ها هم به این دلیل برجسته می‌شود که نشان بدهیم او دیدگاه روشنی -حداقل در خصوص مخالفان دولت- ندارد و از حل بحرانی که دامن گسترده نیز عاجز است.
در همین حال، اظهارات متناقض و به ‌شدت احساساتی آقای غنی هم نشان دهنده این حکایت است که سخنان او نه ریشه در باور دینی دارد و نه پشتوانه‌ مردمی.
به باور غنی، وقتی می‌گوید جواب شر را با خوبی بدهیم در واقع سخن از این می‌گوید که اگر تروریست‌ها ما را کشتند، بگذارید بکشند و ما نباید عمل بالمثل انجام بدهیم و عاملان خشونت را سرکوب کنیم. وقتی غنی می‌گوید اگر ما جواب کشتن را با کشتن بدهیم پس ما هم تروریست هستیم، مگر غیر از این است آقای رییس جمهور؟
مواضع فصلی اشرف غنی در برابر طالبان و جنایت‌های مکرری که این گروه مرتکب می‌شود، حاکی از پریشان‌فکری اوست. وقتی غنی می‌گوید«پارچه-‌پارچه شدن فرزندان ما، امتحان الهی است»، در واقع به‌طور مایوس‌کننده‌‌ای به ما نشان می‌دهد که درک او از مسایل به ‌شدت مغشوش است.
غنی تا یک ماه قبل که حمله‌ خونین طالبان در چارراهی صدارت جان ده‌ها نفر را نگرفته بود، باور داشت که طالبان «مخالفان سیاسی» دولت‌اند نه یک گروه تروریستی و هراس‌افکن. غنی حتا تا مرز عذرخواهی از طالبان هم پیش رفته بود. اما وقتی امبولانس پر از مواد انفجاری پایتخت را لرزاند، غنی پس از توییت ترامپ مبنی بر عدم گفت‌وگو با طالبان، از موضع قبلی خود لغزید و این ‌بار اعلام کرد که حکومت او صلح را در میدان جنگ جست‌وجو می‌کند. در واقع او جنگ را در اولویت قرار داد. هر چند که تناقض گویی در در حکومت پدیده بی‌سابقه نیست.
غنی دیروز می‌گفت جنگ جاری جنگ حق در برابر باطل است، اما حالا می‌گوید دست نگه دارید! در برابر شر لبخند بزنید.
وقتی غنی انتحاری‌ها را فرشتگان مرگ از سوی خداوند قلمداد می‌کند، به‌صورت تلویحی نظر حکمتیار را در خصوص عمل استشهادی تایید می‌کند.
به‌هر ترتیب، در پس تناقض‌گویی‌ها و پریشان‌حالی‌های غنی، برنامه‌ حساب‌شده‌ای در مورد «مخالفان دولت» وجود دارد. غنی آن‌‌گونه که با حکمتیار کنار آمد، تلاش خواهد کرد با طالبان هم معامله کند. این معامله اما سبب حل بحران و تامین ثبات در کشور نخواهد شد. چنین به‌نظر می‌رسد که غنی با از دست دادن حمایت مردم، این‌بار سعی می‌کند از «مخالفان سیاسی» یک عقبه‌ سیاسی بسازد و از آ‌ن‌ها به‌ عنوان ابزار رسیدن به قدرت استفاده کند.
اختر سهیل

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا