لیتیوم افغانستان و نگاه استراتژیک چین و طا-لبان
نویسنده: حفیظ الله رجبی
خبرگزاری دید: در این بازی خطرناک اگر فرض را براین بگذاریم که طا-لبان بتوانند امنیت کلی را به صورت کنونی ولو برای چند سال دیگر هم که شده تامین کنند، آنگاه چین خواهد توانست مقدار لیتیوم مورد نیاز خود را از افغانستان تهیه و چرخ های صنعت خود را برای رقابت در دنیای پیشرفته آینده در حال چرخش نگه دارد و طا-لبان نیز با سود کلانی که به دست آورده پایه های قدرت خود را محکم تر از گذشته خواهد ساخت. در چنین شرایطی طا-لبان به پروژه های کلان چین در آسیای میانه متصل خواهد بود و منافع اقتصادی متقابل چین و طا-لبان سبب می شود پکن برای تقویت نظامی و سیاسی طا-لبان از هیچ تلاشی دریغ نکند.
با خروج نیروهای امریکایی از افغانستان و تسلط دوباره طا-لبان بر افغانستان در آگوست سال دو هزار و بیست و یک میلادی تمام نگاهها به پس لرزههای این زلزله شوم سیاسی دوخته شد و یک مساله مهم از تیر رس توجهات دور ماند: اینکه افغانستان یک کشور سرشار از منابع طبیعی و معدنی ست و طا-لبان با تسلط دوباره در حقیقت فرش قدرت خود را روی گنجی بسیار با ارزش به نام افغانستان پهن کردند. در شرایط کنونی که به نظر می رسد امریکا و جامعه جهانی سنگ تشکیل حکومت همه شمول، رعایت حقوق بشر و احترام به حقوق زنان از سوی طا-لبان را به سینه می زنند و در این راستا شنیده و گفته می شود حاضر نیستند طالبان را به رسمیت بشناسند، کمتر کسی به این نکته توجه کرده که تنها لیتیوم افغانستان کافیست تا طا-لبان هرآنچه برای تحکیم پایههای قدرت خود لازم دارند را به دست بیاورند و در این راستا معامله با چین بهترین فرصت و ابزار برای گروه حاکم کنونی به شمار می رود.
براساس برخی پیشبینیهای اقتصادی مبتنی بر شواهد میدانی در صورتیکه اوضاع در افغانستان به همین روال به پیش رود، قرارداد هایی که طا-لبان با چین روی معادن لیتیوم افغانستان امضا کرده است می تواند قامت طا-لبان را از خاک بالا کند. حال در این میان سودی به جیب مردم افغانستان می رود یا خیر مساله جداگانه ای ست.
پروژه های جاه طلبانه اقتصادی چین در آینده و تسلط پکن بر شریانهای اقتصادی و به دنبال آن سیاسی دنیا اما از سویی هم بیش از هر مساله دیگری تن امریکاییها را به لرزه درآورده است و واشنگتن برای از پای درآوردن اژدهای زرد از هیچ اقدامی پرهیز نخواهد کرد. در این میان افغانستان به صحنه بازی بزرگ چین و امریکا مبدل می شود: چین حسب نیاز مبرمی که به لیتیوم افغانستان دارد، برای تلطیف قلوب سنگی رهبران طا-لبان سر کیسه را تا هرجایی که بتواند رضایت طا-لبان را برای استخراج معادن لیتیوم افغانستان به دست آورد، شل خواهد کرد. قراردادهای اقتصادی طا-لبان و چین اما به نظر نمی رسد به سادگی به سرانجام برسد چون امریکاییها اوضاع را دقیق زیر نظر دارند و برای تخریب پروژههای اقتصادی چین در افغانستان و فاصله انداختن بین طا-لبان و پکن دست به ایجاد ناامنی در افغانستان خواهند زد و در این بین دا/عش شاخه خراسان می تواند بهترین ابزار به حساب آید.
به هر صورت در این بازی خطرناک اگر فرض را براین بگذاریم که طا-لبان بتوانند امنیت کلی را به صورت کنونی ولو برای چند سال دیگر هم که شده تامین کنند، آنگاه چین خواهد توانست مقدار لیتیوم مورد نیاز خود را از افغانستان تهیه و چرخ های صنعت خود را برای رقابت در دنیای پیشرفته آینده در حال چرخش نگه دارد و طا-لبان نیز با سود کلانی که به دست آورده پایه های قدرت خود را محکم تر از گذشته خواهد ساخت. در چنین شرایطی طا-لبان به پروژه های کلان چین در آسیای میانه متصل خواهد بود و منافع اقتصادی متقابل چین و طا-لبان سبب می شود پکن برای تقویت نظامی و سیاسی طا-لبان از هیچ تلاشی دریغ نکند.
باید در نظرداشت که صنعت دنیا روبه پیشرفت است و تولید انواع ماشین های خودکار به شمول موترهای برقی در آینده بسیار گسترش می یابد، در باطری های موترهای برقی آینده از لیتیوم استفاده شده است و این مساله سبب شده لیتیوم جای نفت و گاز را به عنوان سوخت های استراتژیک بگیرد و از آنجایی که افغانستان منابع لیتیوم بزرگی در اختیار دارد در آینده در جنگ اقتصادی قدرت های کلان دنیا به ویژه چین و امریکا از جایگاه ویژه ای برخوردار خواهد بود. ذخایر لیتیوم افغانستان به حدی ست که این افغانستان را “عربستان سعودی لیتیوم” نام گذاری کرده اند. لیتیوم افغانستان به زودی به رقیب جدی لیتیوم کشور بولیوی در امریکای جنوبی تبدیل می شود.
براساس تحقیقات تخنیکی انجام شده از سوی برخی کمپانی های خارجی فعال در زمینه مواد معدنی، معادن لیتیوم افغانستان از ولایت هرات تا ولایت نورستان به شکل مستطیلی به طول هشت صد و پنجاه تا نه صد و عرض صد و پنجاه تا دویست کیلومتر کشیده شده و طول عمر هفتاد ساله خواهد داشت.
معادن لیتیوم افغانستان برای اولین بار در سال هزار و نه صد و هشتاد میلادی توسط متخصصین معدن روسی کشف شد اما این راز تا سال دو هزار و چهار میلادی پنهان ماند.
براساس برخی شواهد و مستندات موجود امریکایی ها نیز طی بیست سال حضور خود در افغانستان درصد بالایی از ذخایر لیتیوم افغانستان را تاراج کردند.
با تسلط دوباره طا-لبان بر افغانستان، چین اولین کشوری بود که سفارت خود در کابل را فعال نگه داشت و روابط خود با طا-لبان را آغاز نمود و نزدیک به پانصد تاجر چینی برای امضای قراردادهای مختلف در زمینه معادن به افغانستان سرازیر شدند.
هم اکنون بیش از بیست شرکت چینی در افغانستان فعالیت دارند و نزدیک به صد شرکت چینی در وزارت معادن و پطرولیوم افغانستان ثبت شده اند تا در بخش استخراج معادن افغانستان فعالیت کنند.
به هر صورت منافع اقتصادی چین سبب شده پکن از منافع سیاسی طا-لبان دفاع کند چراکه پکن برای موفقیت پروژه های اقتصادی خود در آسیای میانه به لیتیوم افغانستان نیاز دارد. به عبارت ساده تر می تواند گفت لیتیوم افغانستان با سود سرشاری که به جیب طا-لبان واریز می کند می تواند استحکام پایه های امارت اسلامی این گروه را نیز در آینده تضمین کند. پولی که چینی ها به طا-لبان بابت خرید لیتیوم می دهند می تواند آنقدر طا-لبان را از لحاظ مالی قدرتمند کند که در آینده هم مشروعیت و هم تسلیحات مورد نیاز خود را با پول بخرد. در حقیقت معادن لیتیوم همانند بال هایی است که به ببر طا-لبان داده باشید!