اجتماعافغانستانتحلیل

مدارای اجتماعی؛ گم‌شده‌ی جامعه افغانستانی

تا به حال چند بار در طول زندگی از خود سازش نشان داده‌اید؟ چندبارسعی کردید مدارا کنید؟ اصلاً می‌دانید مدارا کردن چیست و چرا باید مدارا کردن را یاد گرفت؟ مدارا کردن چه اثراتی را در زندگی خواهد داشت؟ برای درک این موضوع که بتوان به معنای مدارا دست پیدا کرد، ابتدا باید مفاهیمی چون تسامح و تساهل را شناخت؛ زیرا راه رسیدن به مدارا چه اجتماعی و چه در نوع فردی آن داشتن تسامح و تساهل است.

معمولاً تسامح و تساهل مترادف دانسته شده است و به معنای به«آسانی و نرمی با کسی برخورد کردن است» و به دو نفری که با هم به نرمی و بخشش رفتار می‌کنند را می‌گویند این دو با هم تساهل کرده‌اند، اما تسامح را می‌توان به معنای نوعی کنار آمدن همراه با جود و بزرگواری دانست؛ اما آنچه در اینجا مهم به نظر می‌رسد، این است که هر دو کلمه به معنای سازش است. این سازش می‌تواند با بزرگواری باشد و بخشش و می‌تواند بدون آن باشد. سازش یا کنار آمدن راه را هموار می‌سازد، تا به مدارا برسیم، مدارا می‌تواند از سطح خانواده شروع و به جامعه تسری یابد. وقتی از دریچه مدارا به جامعه نگاه کنیم و تسامح و تساهل را به عنوان سرلوحه رفتارهای خود قرار دهیم، دیگر برای ما این معنایی نخواهد داشت که فلانی از فلان قوم است و با ما فرق دارد و باید با او گونه‌ای دیگر رفتار کرد و مرز خودی و دیگری را از میان خواهیم برد. وقتی دید ما براساس تسامح شکل بگیرد، دیگر زبان مبنای جدایی افراد نخواهد شد، بلکه تاریخ مشترک و سرزمین مشترک مبنا قرار خواهد گرفت، تا ما را به سوی«ملت شدن» سوق دهد.

این نوع دید و براساس این نوع رفتار، دیگر کسی اجازه مداخله به اعمال و عقایدی که مورد پذریش و پسند او نیست را ندارد، تا این مداخلات، بی‌نظمی و هرج و مرج را در جامعه به بار بیاورد. همدیگرپذیری در این زمان ممکن خواهد شد و پلورالیزم سیاسی( تکثرگرایی سیاسی) رقم خواهد خورد. پلورالیزم سیاسی، راه را هموار می‌سازد تا جوامع چند قومی مثل افغانستان از بحران عبور کنند و به یک توافق جمعی دست پیداکنند و این ممکن نیست جز این‌که تسامح را در رفتارخود جای دهیم و از پیش‌داوری‌ها عبور کنیم.

ولتر در کتاب«درآمدی بر ایدیولوژی‌های سیاسی جمله‌ای دارد با این محتوا که«من با چیزی که شما می‌گویید مخالفم، اما تا پای جان برای احقاق آن تلاش خواهم کرد.»

این‌نوع دید باید در جوامع چند قومی رایج شود تا راه برای پذیرش عقاید دیگران نیز باز شود… تا دیگران هم شنیده شوند و جایی برای نفس‌کشیدن پیدا کنند، اما این‌نوع نگرش نباید این نوع باور را به وجود آورد که پس می‌توان هر عقیده را که داشت بیان کرد، بلکه«انسان‌ها تا اندازه‌ای آزاد هستند که به آزادی دیگران صدمه وارد نکنند.»

سیدمحمدتقی حسینی- خبرگزاری دید

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا