نشستهای دوحه، پشت به مردم
خبرگزاری دید: اگر حکومت سرپرست در پی کسب مشروعیت و همچنین خواستار ادامه حکومت خویش بر مردم است از همه مهمتر می بایست موانع نارضایتی مردم را برطرف کند همچنین گروه حاکم نقش و اهمیت کشورهای منطقه را در تامین صلح، ثبات و توسعه افغانستان نباید نایده بگیرد.
قریب به ۳ سال از حاکمیت جدید طا-لبان بر جغرافیای کشور میگذرد. بر اساس توافقی یکجانبهای که میان طا-لبان و لابیگران غربیاش شکل گرفت حکومت پر از نقص و ناکارآمد جمهوری سقوط کرد. گرچه در این میان نمی توان عوامل سقوط جمهوری را تنها منوط به توافقنامه دوحه میان طا-لبان و شریک وقت امریکاییاش دانست بلکه عوامل داخلی و سر سپردگی حکومت وقت به قدرتهای غربی نیز از عوامل مهم فروپاشی جمهوری کذایی بود.
آمریکا و متحدان غربیاش برای فرار از بحران افغانستان و پشت پا زدن به تمام شعارهای پوشالی حقوقبشری که می داد شکست در افغانستان را پذیرفت و بر حضور فضاحت بار نظامی خود در افغانستان پایان داد.
گرچه کالبد شکافی حضور و خروج آمریکا و متحدان غربیاش در این مقوله نمیگنجد همانطور که پس از ۳ سال از فرار ایالات متحده از افغانستان هنوز هم دوسیهی چگونگی خروج شرم آورش از کشورمان حتی در سیستم سیاسی آن کشور نیز مورد بحث و جدال قرار دارد.
اما آنچه که پس از حاکمیت مجدد گروه طا-لبان بر کشور همیشه مورد گفتگو قرار گرفته است چگونگی زمامداری حکومت طا-لبان در کشور است.
گروه حاکم بنا بر توافقات پنهانی که با جانب غربی خود داشت علی الظاهر موظف به تغییر در نظام سیاسی و حکومتداری خود بوده است و از طرفی می بایست ساختار یک نظام فراگیر را با مشارکت همه ی اقوام و مذاهب و اقشار مختلف جامعه در کشور رعایت میکرد مبانی و اصول اساسی که تا کنون هیچگونه پیشرفتی در آن دیده نشده است اما در نقطه مقابل رهبر طا-لبان همواره بر مبنای حکومتداری خود که بر گرفته از ایدئولوژی فکری مذهبی یکجانبه ی طا-لبان است ( رعایت شریعت اسلامی) تاکید ورزیده است.
از طرفی نشستهای دوحه پیرامون افغانستان نیز تا کنون هیچ نتیجه ملموسی برای مردم افغانستان به دنبال نداشته است ناکارآمدی این نشستها جز فرصت سوزی برای شهروندان کشور و فرصت سازی برای گروه حاکم دستاوردی به غیر آن نداشته است.
حال با توجه به دو نشست غیر مفید دوحه پیرامون اوضاع افغانستان نشستسوم دوحه نیز در شرف انجام است. گروه حاکم اشتراک خود را در این نشست با توجه به شروطی که تعیین کرده است اعلام نمود.
از طرفی گزارشها حاکی از آن است که در این نشست از جانب افغانستان فقط طا-لبان حضور خواهند داشت هیچ یک از طیفهای افغانستانی مخالف این گروه در نشست آتی دعوت نشده اند. همچنین برخی خبرگزاریهای رسمی بین المللی اعلام داشتند که نمایندگان جامعه مدنی افغانستان نیز در این نشست دعوت نشده اند.
از قراین پیداست که یک تبانی نرم دیگر میان گروه حاکم و سران ملل متحد و ایالات متحده و شرکای غربیاش در حال انجام است. به نحوی که یکبار دیگر دو اصل مهم و تاثیر گذار در نوعیت حکومت داری پیش روی کشور که تاثیر منطقه در صلح و ثبات افغانستان و جلب رضایت شهروندان می باشد همانند گذشته مورد معامله قرار خواهند گرفت.
بنا بر توافقات پنهانی که در توافقنامه دوحه میان امریکا و طا-لبان به امضا رسید و همچنین کمکهای هفته وار بی حساب غرب که تا کنون به جیب گروه حاکم سرازیر می شد، نه برای طا-لبان مشروعیت گیری از مردم افغانستان مهم است و نه هم برای امریکا که برای فریب اذهان عامه گزارشات متواتر حقوق بشری خود را برای تحت سیطره دراوردن بیشتر طا-لبان به خورد رسانههای جمعی میداد، از طرفی ایالات متحده و غرب برای رسیدن به اهداف خود در منطقه حاضر است که بازهم با سیاست های مداخله جویانه و مخرب خود به دنبال بحران افزایی باشد و در این میان همانند گذشته سرنوشت کشور و مردم افغانستان برای آنها قابل ارزش نیست و نخواهد بود.
اینگونه پنداشته می شود که این نشست با انکه برای مردم افغانستان هیچ امیدواری را به دنبال نخواهد داشت اما برای تحکیم روابط میان طا-لبان و شرکای غربی اش مفید خواهد بود همچنان علی الظاهر بر رعایت حقوقبشر، آزادی بیان، رعایت حقوق زنان و بازگشایی مکاتب دخترانه تاکید خواهد شد و طا-لبان نیز در مقابل تلویحا رضایت خود را با توجه به نوع سیاست داخلی و احکام شریعت و فراهم شدن شرایط مناسب اعلام خواهند نمود .
اما پیش بینی می شود در مقابل خواست طا-لبان شروطی خواهد بود که همواره بر آن تاکید داشته اند که من جمله ۱- واگذاری کرسی افغانستان در سازمان ملل به این گروه ۲- آزاد سازی منابع مالی بلوکه شده افغانستان ۲- تعامل بیشتر جهان با حکومت سرپرست، عدم حمایت از مخالفان طا-لبان، رد تعیین نماینده وِیژه ملل متحد برای افغانستان و موارد مهم دیگر خواهد بود.
با اینحال اینگونه به نظر می رسد که وضع موجود برای مردم کشور ادامه خواهد داشت . اما اگر حکومت سرپرست در پی کسب مشروعیت و همچنین خواستار ادامه حکومت خویش بر مردم است از همه مهمتر می بایست موانع نارضایتی مردم را برطرف کند همچنین گروه حاکم نقش و اهمیت کشورهای منطقه را در تامین صلح، ثبات و توسعه افغانستان نباید نایده بگیرد. تجربه نشان داده است که در مدیریت بحرانهای موجود حداقل در طی این سه سال گذشته در کنار طا-لبان، کشورهای منطقه همکار نزدیک و موثری بوده اند زیرا در کتگوری صلح، ثبات، توسعه و امنیت منطقه ای، ثبات و امنیت در افغانستان را مهم می دانند.
نویسنده: سید باقر واعظی