نیاز مبرم آغاز گفتوگوهای میانافغانی
برگزاری رایزنیهای سراسری با احزاب سیاسی، جامعه مدنی، علمای دینی و رهبران قومی، شالودهای را به سوی قانون اساسی جدید، ساختار دولت و هر گونه تحول دیگر را در آینده تحت رهبری طا-لبان ایجاد خواهد کرد
حامد کرزی رییس جمهور پیشین افغانستان در مصاحبه اخیر خود با واشنگتنپست به تاریخ ۲۷ دسمبر از امارت اسلامی افغانستان (IEA) خواست تا گفتوگوی ملی را آغاز کند؛ گفتوگوهایی که وی آن را هم برای طا-لبان و هم برای افغانستان «خوب» توصیف کرد. این تقاضای کرزی مدتهاست که از سوی بسیاری افغانها به منظور تسهیل اتخاذ تصمیمات کلیدی در مورد مسایل مربوطه ابراز شده است. با این حال، نزدیک به یک سال و نیم میگذرد و حکومت طا-لبان همچنان در انزوای بینالمللی باقی مانده است. این وضعیت نه تنها حکومت طا-لبان را مجبور به رویارویی با چالشهای سخت کرده است، بلکه به شدت بر افکار عمومی در افغانستان تأثیر گذاشته است.
جدا از محدودیتهای کار و آموزش زنان, افغانستان به دلیل رکود اقتصادی، نبود خدمات عمومی و فرصتهای کاری، توقف پروژههای توسعهای کشورهای خارجی و سازمانهای کمککننده، تحریمهای سیستم بانکی، نبود علاقمندی برای سرمایهگذاری و فرار شرکتهای خصوصی بیشتر از پیش در حال فرو رفتن در یک باتلاق عمیق است. این کشور در مسیر نامشخصی حرکت میکند که ممکن است در آینده نزدیک قدرت فعلی طا-لبان نتواند آن را به درستی مدیریت یا کنترول کند. بنابراین، انتظار میرود طا-لبان در سیاستی که از زمان تسلط اختیار کردهاند، بازبینی و تجدید نظر کنند. یک سیاست کثرتگرا میتواند به بازیابی فرآیند اعتمادسازی در سطوح داخلی و خارجی کمک کند.
چهار دهه درگیری
با نگاهی به درگیریهای چهار دههای، هویدا است که هیچ یک از حکومتهای افغانستان نتوانستند آشفتگیهای سیاسی داخلی را مهار کنند و هر یک از رژیمها به دلیل تصمیمات قاطعانه خود در محیط سیاسی ناموفق بودند. جنگ داخلی در دهه ۱۹۹۰ یک مثال ساده است: این جنگ بین جناحهای جهادی برای کسب قدرت در کابل زمانی رخ داد که آنها سیاست «آشتی ملی» دکتور نجیبالله رییس جمهور پیشین و آخرین رییس جمهور طرفدار اتحاد جماهیر شوروی را رد کردند. در نتیجه شهر کابل به میدان جنگ تبدیل شد و هزاران تن از ساکنان بیگناه در اثر جنگ داخلی بین (مجاهدین) که با اتحاد جماهیر شوروی برای دفاع از افغانستان جنگیدند، کشته شدند.
در سال ۱۹۹۶، ظهور ناگهانی طا-لبان، این کشور را به سوی درگیری داخلی دیگر سوق داد. در عوض، طا-لبان و ایتلاف شمال علیه یکدیگر جنگ به راه انداختند. آنها نیز برای پنج سال دیکر این کشور را از ثبات و توسعه محروم کردند. هیچ یک از آنها تلاش نکردند از طریق گفتوگوی ملی به دنبال راهحل مسالمتآمیز برای قطببندی سیاسی باشند. در همین حال، توافق دوحه امریکا و طا-لبان، دولت قبلی افغانستان را کاملاً به حاشیه برد و کمکی به برقراری صلح دایمی نکرد. پس از تسلط طا-لبان در سال ۲۰۲۱، افغانها هنوز هم آشوب را تجربه میکنند.
به سوی صلح و ثبات
در این زمینه، افغانستان به دلیل اختلافات سیاسی، خشم عمومی و تهدیدات امنیتی، هنوز از صلح و ثبات دایمی برخوردار نشده است. در حال حاضر، این کشور نیازمند گامهای منسجم، متوازن و یکپارچه است که امارت اسلامی افغانستان باید قبل از بدتر شدن وضعیت، درسهایی از گذشته بگیرد. از آنجایی که افغانستان کشوری متشکل از گروهها و اقوام مختلف است، از هر طبقه و قوم یک نماینده نیاز دارد. بنابراین، ایجاد یک دولت فراگیر بسیاری از مسایلی که این کشور را در حال حاضر دچار کرده است، رسیدگی خواهد کرد. نشان دادن حسننیت در عرصه سیاسی، خود یک دستاورد برجسته از سوی طا-لبان خواهد بود. برگزاری رایزنیهای سراسری با احزاب سیاسی، جامعه مدنی، علمای دینی و رهبران قومی، شالودهای را به سوی قانون اساسی جدید، ساختار دولت و هر گونه تحول دیگر را در آینده تحت رهبری طا-لبان ایجاد خواهد کرد.
تصمیمات اخیر طا-لبان برای ممانعت زنان از آموزش در دانشگاه و تعلیق سازمانهای داخلی و خارجی واکنشهای شدیدی را در سطح داخلی و جهانی برانگیخت و حتی در جهان اسلام موجب ناامیدی شد.
مورد دوم در بیانیههای سازمان کشورهای اسلامی (OIC)، عربستان سعودی، قطر، امارات متحده عربی، ترکیه و غیره منعکس شد. اجازه دادن به دختران برای رفتن به مکتب، دانشگاه و کار بهویژه در این عصر اطلاعات و تکنالوجی برای توسعه اجتماعی-اقتصادی و اجتماعی-سیاسی یک کشور ضروری است. در این زمینه، افغانستان نباید به رویدادهای فاجعه بار دهه ۱۹۹۰ بازگردد تا به پناهگاه امن تروریزم، میدان جنگ برای نیروهای نیابتی و خانه مداخلات خارجی تبدیل شود. بنابراین، برای طا-لبان عالی خواهد بود که علما را از سراسر کشور برای مشورت دادن به آموزش زنان و کار در راستای فرهنگ اسلامی دعوت کنند. عربستان سعودی، قطر، اندونیزیا و سایر کشورهای مسلمان جهان بر اساس مبانی اسلام، محیط مناسبی را در قلمرو خود برای زنان فراهم کردهاند.
این امر بیانگر این است که تحصیل برای همه، اعم از زن و مرد در جهان اسلام وجود دارد و هیچ نوع تبعیض برای تحصیل زنان وجود ندارد.
مسیر رو به جلو
برای هدف فوق، گفتوگوی میانافغانی تنها رویکرد مطلوبی است که توسط رهبری طا-لبان ایجاد میشود. اتخاذ تصمیمات مهم از طریق چنین روندی که متعلق به افغانستان است، امکان گشودن درهای جدیدی را به روی یک افغانستان باثبات فراهم میکند. آغاز گفتوگوی ملی همچنین راه را برای به رسمیت شناختن بینالمللی هموار میکند و بسیاری از مسایل حلنشده تحت اجماع ملی مورد توجه قرار میگیرد که وجهه دولت تحت رهبری طا-لبان و افغانستان را تقویت خواهد کرد. این رویکرد میتواند فاصله بین طالبان و مردم افغانستان و طا-لبان و جامعه جهانی را از بین ببرد و همچنین کشور را از رکود جاری نجات دهد.