وحدت شیعه و سنی؛ افغانستان سرزمین همدلی
آنچه در افغانستان یک امتیاز به حساب میرود، همدیگرپذیری شیعه و سنی در مراسم و مناسک خاص یک مذهب است که در کشورهای همسایه و حتا جهان بیمثال به شمار میرود…
تشیع و تسنن دو گروه عمده مذهبی در افغانستان هستند. این دو گروه مراسم و مناسک خاص مذهبی خود را دارند و در ایام مخصوص به بزرگداشت از آن میپردازند، ولی در این میان ایام محرم و مراسم عزاداری در آن برای جامعه اهل تشیع از اهمیت ویژهای برخوردار است.
آنچه در افغانستان یک امتیاز به حساب میرود، همدیگرپذیری شیعه و سنی در مراسم و مناسک خاص یک مذهب است که در کشورهای همسایه و حتا جهان بیمثال به شمار میرود.
اگر به کشورهای همسایه نظری افکنیم، دیده میشود که تقابلات و تصادمات مذهبی در این چنین مراسم دامنهی بیشتر پیدا کرده و روحیه خشونت و دیگرستیزی را دامن میزند.
در پاکستان به گونه مثال در ایام محرم دستههای تند رو سنی در میان عزاداران شیعه یکجا شده و باعث خونریزیهای بیشمار میشود، ولی در افغانستان به رغم تلاشهایی که برای برهم زدن این روحیه در جریان است، هیچ نوع تضادی میان سنی و شیعه در این گونه موارد برجسته نشده است.
دو نکته اما وجود دارد که باید بررسی شود و هر دو طیف مذهبی در افغانستان متوجه آن باشند.
نکته اول، آسیبپذیری این روحیه است که نسبت مستقیم با افراط از هر دو جانب دارد. اگر جامعه اهل تشیع متوجه حرکتهای حساسیتزا از سوی برخی حلقات احساساتی و افراطی شیعه نباشد و از آنسو جامعه تسنن متوجه نفوذ سلفیگری و وهابیت نشود، روحیه وحدت موجود شکننده خواهد بود و دیری نخواهد پایید که جامعه شاهد درگیریهای فرقهای در ایام مذهبی میان سنی و شیعه بشود.
گفتمان پلورالیزم مذهبی جریانی است که پس از تلاشهای فراوان نخبگان و روشنفکران غربی، پس از عصر روشنگری در اروپا شکل گرفت و از آنجا به نقاط دیگر جهان گسترش یافت. هرچند وحدت و روحیه همدیگرپذیری مذهبی را در افغانستان نمیتوان با معیارها و تعریفهای موجود از پلورالیزم ارزیابی کرد؛ چه اینکه روحیه نه در اثر فعالیت جوامع روشنفکری به وجود آمده و نه در نتیجه فرایندهای تاریخی پس از جنگ مذهبی. چون در افغانستان نه جریانهای روشنفکری دقیق شکل گرفته و نه جنگ مذهبی در این کشور تجربه شده که برایند آن، فرایند کنونی وحدت باشد.
عامل اصلی روحیه وحدت را در افغانستان، با کمی اغماض میتوان صدمه دیدن مشترک شیعه و سنی از افراطیت دینی دانست که از بیرون به کشور تزریق میشود.
نکته دوم نگرانکننده در برابر وحدت مذهبی، تلاش برای برهم زدن آن از سوی حلقاتی خاص چه در داخل و چه در خارج است.
این حلقات یا وابستگی سیاسی با سازمانهای اطلاعاتی دارند یا در بحران افراطیت مذهبی ناشی از جهالت غوطه میخورند. در هردو صورت حضور و فعالیت این گونه حلقات برای زیست مسالمتآمیز شیعه و سنی مضر بوده و باید شناسایی و دور ریخته شوند.
هدف قراردادن اماکن مذهبی تشیع، گروگانگیری افراد وابسته به مذهب جعفری و پراکنش نفرت مذهبی از تلاشهایی است که برای شعلهور کردن جنگ مذهبی صورت میگیرد. در جانب تشیع وابسته بودن شماری از حلقات به منافع ایران و فعالیت آنها در برابر نفوذ عربستان سعودی در افغانستان از سوی حلقات تند رو مخالفت و کوشش برای نابودی تسنن تفسیر شده و آسیب جدی بر وحدت میان شیعه و سنی وارد میشود.
در این وضعیت آشفته که تمام خاورمیانه و مرکز آسیا را احاطه کرده بر مردم افغانستان چه شیعه و چه سنی است که روحیه وحدت مذهبی را به گونه جدی آسیبشناسی کرده و نگذارند که حلقات افراطی و کشورهای منطقه آن را قربانی منافع سیاسی و اعتقادی خود کنند.
چنین باد!
ظاهر شکوهمند – خبرگزاری دید