چرا پاکستان برای عمق استراتژیک خود در افغانستان بهای سنگینی میپردازد
برای پاکستان، این رویایی است که به حقیقت مبدل شده است: برای اولین بار در بیش از ۷۵ سال نه تنها هیچ مشاور هندی در افغانستان وجود ندارد، بلکه اکنون مشاوران پاکستانی جای آنها را گرفتهاند
ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
پاکستان برای اولین بار طی ۲۰ سال گذشته، معتقد است که یک حکومت دوست در کابل دارد. همه مزاحمها – مانند ایالات متحده و هند – شکست خورده و سفارتخانههای آنها بسته شده است، در حالی که سفارتخانههای پاکستان، چین و روسیه (متحدان پاکستان) همچنان باز هستند. فعالیت این سفارتخانهها برای جامعه بینالمللی و مهمتر از همه برای افغانها سودمند نیست. بهای گزافی داشته است: تحریک طا-لبان پاکستانی در داخل پاکستان احیا شده است. با این حال، افغانهای بیشتری در تلاشند تا از وحشیگری حکومت دستنشانده پاکستان فرار کنند و پاکستان تنها گزینه است زیرا تلاشهای بینالمللی برای تخلیه افغانها به پایان رسیده است. طا-لبان – درست مانند هر حکومت دیگری در کابل – خط دیورند دوران استعمار را که پاکستان آن را به عنوان مرز قانونی میشناسد، رد میکند.
تعداد زیادی از صاحبنظران مشغول تهیه پیشنویسهای دلخراشی برای فوج پاکستان، آیاسای و عمران خان نخستوزیر منتخب آنها در مورد مشکلات پیش روی راولپندی و اسلامآباد است. اینها همه بهایی است که اربابان سیاسی واقعی پاکستان در لباس نظامی با خوشحالی میپردازند. با این حال، پاکستانیهای عادی بهای آن را خواهند پرداخت. از دیدگاه ارتش و سازمان اطلاعاتی تحت کنترول آن، اینها هزینه نیست، بلکه سرمایهگذاری برای آینده است. در اینجا، دلایل آن را توضیح میدهم.
در بسیاری از دورههای زمانی، افغانستان به بریتانیا وفادار بود. هندیهای بریتانیا در افغانستان بسیار فعال بودند. با شروع جنگ جهانی اول (۱۹۱۴-۱۹۱۸)، افغانها از ترکیه عثمانی در برابر انگلیسیها حمایت کردند. پس از شکست ترکیه عثمانی، جنبش موسوم به خلافت (۲۴-۱۹۱۹) به طور جدی در جنوب آسیا آغاز شد. حبیبالله خان حاکم افغانستان، سیاست عدم دخالت در جنگ را در پیش گرفت در حالی که سرخپوستان بریتانیایی برای جنگ در آن اعزام شده بودند. حبیبالله در فبروری ۱۹۱۹ توسط فعالان ضدانگلیسی ترور شد. پسرش امانالله خان به سلطنت رسید و وعده استقلال کامل از بریتانیا را داد. با این اعلامیه، جنگ سوم انگلیس و افغانستان در ماه می ۱۹۱۹ آغاز شد. بریتانیای خسته از جنگ از نفس افتاد و ارتش هند بریتانیا از خواستههای وحشیانه جنگ جهانی اول دلزده شده بود. در اگست ۱۹۱۹، هر دو طرف معاهدهای را در راولپندی امضا کردند – نه کلکته یا دهلی.
پس از یک ماه درگیریهای بیرحمانه، افغانها با یک اخطار با موفقیت حاکمیت خود را تضمین کردند. افغانستان همیشه یک دولت اجارهای بوده است که برای حفظ ارتش خود در میان سایر وظایف مهم به حمایت مالی بریتانیا وابسته بوده است. وقتی انگلیسیها رفتند، خزانههایشان را با خود بردند. در نتیجه، قبل از رسمیت یافتن این معاهده، دولت امانالله قرارداد دوستی با حکومت بلشویک اتحاد جماهیر شوروی را امضا کرد. در واقع، افغانستان یکی از اولین کشورهایی بود که اتحاد جماهیر شوروی را به رسمیت شناخت. شوروی به طور فزایندهای نبض افغانستان را به دست گرفت.
تا زمان استقلال هند در اگست ۱۹۴۷، مسلمانان هند بریتانیایی نقش مهمی در افغانستان به عنوان مشاور داشتند. همچنین، در جریان نهضت خلافت و به اصرار بسیاری از رهبران مذهبی، بسیاری از جنبشهای هندی به طور خودجوش به افغانستان نقل مکان کردند، جایی که توانستند از اسارت بریتانیا رهایی یابند. گذرگاه خیبر مملو از کسانی بود که همراه با حیوانات و گاریهای پر از داراییهایشان قصد ورود به افغانستان را داشتند. افغانستان جلو مهاجرت آنها را گرفت. متأسفانه بدبختی آنها تمام نشده بود: بسیاری از مهاجران توسط قبایل افغان دزدی شده بودند یا از گرسنگی یا گرما مردند. کسانی که به هند بازگشتند فقیر بودند.
با استقلال هند، دولت افغانستان ترجیح داد با هندیها کار کند، زیرا دولت افغانستان خط دیورند را که مرز بینالمللی و قانونی به رسمیت شناختهشده با کشور جدید پاکستان بود، رد کرد. پذیرش پاکستان را در سازمان ملل رد کرد. تهاجمات نظامی در امتداد مرز راهاندازی شد و آتش انحرافطلبی پشتون شعلهور ساخته شد. از دیدگاه پاکستان، یکی دیگر از عوامل تحریککننده، اتکا به هندیها بود که به حکومتهای مختلف افغانستان از سال ۱۹۴۷ تا زمان توافقات جنو در سال ۱۹۸۸ که رسماً به اشغال روسیه در افغانستان پایان داد، مشاوره میدادند. در این دوره، تخمین زده میشود که مشاوران هندی به دولتهای مختلف در کابل بین چند صد تا ۱۵۰۰ نفر است.
برای اولین بار، این پاکستان است که مشاوران خود را به افغانستان میفرستد. پاکستان اعلام کرد که «نیروی انسانی مسلکی و آموزشدیده پاکستان» را به افغانستان اعزام خواهد کرد، بهویژه نیروی انسانی در سکتور «صحت، فناوری اطلاعات، مالی و حسابداری». نخستوزیر منتخب پاکستان همچنین به مقامات مربوطه پاکستان دستور داد تا همکاریهای خود را در زمینههای راهآهن، مواد معدنی، داروسازی و رسانهها برای کمک به بازسازی و توسعه افغانستان گسترش دهند.
برای پاکستان، این رویایی است که به حقیقت مبدل شده است: برای اولین بار در بیش از ۷۵ سال نه تنها هیچ مشاور هندی در افغانستان وجود ندارد، بلکه اکنون مشاوران پاکستانی جای آنها را گرفتهاند. این به تنهایی دلیلی است که پاکستان حاضر است همچنان برای پیروزی خود در افغانستان بهای آن را بپردازد.