چشمها به سمت خاورمیانه| طا-لبان و تعامل بدون رسمیت یابی
ترجمه: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
خبرگزاری دید: پذیرش سفیر طالبان از سوی امارات متحده عربی ادامه سیاست “تعامل بدون رسمیتیابی” است که برخی از کشورها برای افغانستان پس از ۲۰۲۱ اتخاذ کردهاند. این امر مستلزم معاملات همراه با تعاملات دیپلماتیک محدود، بدون به رسمیت شناختن رسمی امارت اسلامی است که میتواند به حکومت طالبان مشروعیت دهد. وجود اولی به دولتها اجازه میدهد که کابل را دخیل نگه دارند، در حالی که نبود دومی از همسویی نادرست با رژیمهای تحت تحریم بینالمللی و محدودیتهای سازمان ملل جلوگیری میکند.
بر بنیاد گزارشها، در اوایل جنوری ۲۰۱۹، محمد بن زاید ولیعهد وقت ابوظبی به دولت دونالد ترامپ در هنگام مذاکره با طالبان پیشنهادی ارایه و هشدار داد که افغانستان به دست «افراد بد، عقبمانده و ریشدار» خواهد افتاد و از دولت وقت امریکا خواست که برای تضعیف موقعیت مذاکرهکننده طالبان، پیمانکارانی را برای حذف رهبران کلیدی آنها استخدام کند.
پنج سال بعد، در ۲۲ اگست، امارات متحده عربی پس از چین دومین کشوری است که اعتبارنامه بدرالدین حقانی دیپلمات منصوب شده طالبان را به عنوان سفیر پذیرفت. با آنکه این امر نشاندهنده افزایش تعداد کشورهایی است که خود را به واقعیت افغانستان پس از ۲۰۲۱ تسلیم کردهاند، اما سفیر طالبان در ابوظبی دو نقطه عطف را مشخص میکند؛ یکی برای طالبان و دیگری برای خاورمیانه.
تعامل بدون رسمیتشناسی
پذیرش سفیر طالبان از سوی امارات متحده عربی ادامه سیاست “تعامل بدون رسمیتیابی” است که برخی از کشورها برای افغانستان پس از ۲۰۲۱ اتخاذ کردهاند. این امر مستلزم معاملات همراه با تعاملات دیپلماتیک محدود، بدون به رسمیت شناختن رسمی امارت اسلامی است که میتواند به حکومت طالبان مشروعیت دهد. وجود اولی به دولتها اجازه میدهد که کابل را دخیل نگه دارند، در حالی که نبود دومی از همسویی نادرست با رژیمهای تحت تحریم بینالمللی و محدودیتهای سازمان ملل جلوگیری میکند.
تجلی واقعی این رویکرد، تعامل مستقیم و غیرمستقیم از طریق حضور محدود دیپلماتیک در کابل و تعاملات از طریق دفتر طالبان در دوحه بوده است، بدون اینکه نماینده طالبان رسما در هیچ پایتختی پذیرفته نشود، حتی اگر سفارتهای افغانستان در پایتختهای کلیدی فعال و توسط هواداران/اعضای طالبان اداره شود. این رویکرد کشورهایی مانند هند نیز بوده است، جایی که سفارت افغانستان مجبور شد مسایل خصوصی را در ملاءعام بیان و وزارت امور خارجه را وارد کشمکش بین دیپلماتهای دولت قبلی و حکومت جدید کند.
پذیرش سفیر منصوب شده طالبان توسط هر کشوری از نظر قانونی زیر خط بهرسمیت شناختن کامل خواهد بود، اما این اقدام از نظر سیاسی تا حدی پیشرفت را نشان میدهد. با افزایش تعداد سفرا و کاردار در کشورها، حضور دیپلماتیک طالبان گسترش مییابد. علاوه بر این، قطعنامه ۲۲۵۵ شورای امنیت سازمان ملل متحد همچنان عملیاتی است (با معافیتهای بشردوستانه که از طریق قطعنامه ۲۶۱۵ اعمال میشود) که رژیم تحریمهای قابل اعمال بر طالبان را بر اساس فصل هفتم منشور سازمان ملل (الزامآور برای همه کشورهای عضو سازمان ملل) تشریح میکند. با آنکه چین تا کنون از لحاظ قانونی یک استثنا بود، اما افزایش تعداد کشورهایی که اعتبارنامههای دیپلماتهای منصوب شده طالبان را میپذیرند، اثرات نامطلوب عدم بهرسمیت شناسی رسمی را کمرنگ میسازد.
از رقابت تا مشارکت
برای کشورهایی مانند امارات و عربستان سعودی (که جزو سه کشوری بودند که به طور رسمی اولین حکومت طالبان را به رسمیت شناختند)، روابط با طالبان چندین چرخه را طی کرده است. در حالی که علاقهمندی به تقویت مجاهدین در افغانستان تا اواخر دهه ۱۹۹۰ ادامه داشت، اما در سپتمبر ۲۰۰۱ به میزان قابل توجهی وخیم شد.
هم سعودیها و هم اماراتیها پس از حملات تروریستی در ایالات متحده به سرعت روابط دیپلماتیک خود را با طالبان قطع کردند. با این حال، با توجه به تعداد زیاد کارگران افغانستانی موجود در امارات و همچنین نیاز به نیروی کار غیر ماهر، برای ابوظبی ادامه روابط با طالبان در برخی سطوح ضروری بود.
حتی در شرایطی که افراد ثروتمند عرب به تامین مالی مبارزه چریکی طالبان علیه ناتو ادامه دادند، دیدگاه کشورهای عربی مانند امارات متحده عربی نسبت به طالبان به طور فزایندهای تحت تاثیر جیوپولیتیک منطقهای قرار گرفت. در میان رقابتهای داخلی بین کشورهای عربی (از جمله بین ریاض و ابوظبی)، شکاف جمعی آنها با قطر در دهه گذشته احتمالاً برجستهترین شکاف بوده است.
در سال ۲۰۰۱، امارات متحده عربی فعالانه با قطر رقابت کرد و از طالبان خواست دفتری در این کشور باز کند، اما به دوحه باخت. این تلاش بخشی از رویکرد دوگانه امارات نسبت به طالبان در آن زمان بود. تحت فشار قرار دادن طالبان جهت تعدیل دیدگاههای افراطی شان، در حالی که همزمان از طالبان به عنوان یک نهاد سیاسی حمایت و آنها را از سایر گروههای تروریستی متمایز میساخت. در سال ۲۰۱۷، در حالی که امارات و عربستان سعودی محاصره اقتصادی قطر را رهبری میکردند، ریاض به شدت از پشتیبانی دوحه از طالبان انتقاد کرد و حتی نماینده عربستان سعودی آنها را “تروریستهای مسلح” توصیف کرد. این نیز بخشی از تلاشها برای تضعیف قطر در روند میانجیگری بین دولت اشرف غنی و طالبان بود.
زمانی که طالبان در ۲۰۲۱ در کابل به قدرت رسیدند، ابوظبی با خطر ارایه پناهندگی به اشرف غنی روبرو بود. پس از گذشت چهار سال، محاسبات در ریاض و ابوظبی تغییر کرده است. عربستان سعودی که دستکم در ظاهر دست از اختلاف با قطر برداشته است، با افزایش کمکهای بشردوستانه و اسلامی، بر خنثی کردن کاهش اعتماد عمومی افغانستان به ریاض متمرکز شده است.
از سوی دیگر، امارات متحده عربی بهجای رقابت با نقش میانجی قطر – به دنبال مشارکت فعال در آن است.
هویدا است که دوحه نه تنها به عنوان یک میانجی (همچنین در مذاکرات آتشبس غزه) بلکه به عنوان میزبان گروههای منزوی مانند حماس و طالبان به جایگاه قابل توجهی دست یافته است. رهبران طالبان و حماس حتی در ماه می با میزبانی امیر قطر در دوحه ملاقات کردند. ابوظبی به جای مبارزه علنی با این موضوع، بر تعامل موازی با طالبان تمرکز کرده است؛ به اندازهای که به طور مستقیم از دوحه خواسته بار طالبان را تقسیم کند.
علاوه بر این، حتی به دلیل خطرات تجارت، تعامل قطر با طالبان طی سال گذشته شاهد مشکلات متعددی بوده است، بهویژه در مورد موضوع حقوق زنان. امارات متحده عربی برای تقویت تعاملش با طالبان از این اهرم استفاده کرد. چند تن از رهبران این گروه جلسات مخفی و علنی در ابوظبی داشتند – ملا عبدالغنی برادر (معاون نخستوزیر) در سپتمبر ۲۰۲۲ و ملا یعقوب سرپرست وزیر دفاع (پسر ملا عمر، رهبر فقید طالبان) در دسامبر همان سال.
گزارش جورجیو کافیرو نشان میدهد که چگونه نشست برادر به امضای توافقی بین طالبان و امارات متحده عربی بر سر مدیریت میدانهای هوایی قندهار، کابل و هرات منجر شد. قابل ذکر است که طالبان در اوایل ۲۰۲۲، قبل از اینکه مذاکرات به سمت جنوب پیش برود، قرارداد اولیه را با ترکیه و قطر برای مدیریت همین میدانهای هوایی امضا کرده بودند. شاید نمادینترین اقدام فعال بودن امارات با طالبان در مواجهه با قطر خسته، این واقعیت باشد که سراج الدین حقانی، سرپرست وزارت داخله افغانستان، توانست به ابوظبی سفر کند و با بن زاید در جون ۲۰۲۴ ملاقات کند. این سفر بهرغم محدودیتهای روادید و جایزه ۱۰ میلیون دالری افبیآی بر سراج انجام شد. پذیرش سفیر منصوب شده طالبان از سوی امارات تداوم موقعیت ابوظبی به عنوان یک بازیگر منطقهای، واقعبینانه است. ابوظبی به دنبال بهترین استفاده از این فرصت جیوپولیتیکی است.
نویسنده: بشیرعلی عباس، همکار پژوهشی در شورای تحقیقات راهبردی و دفاعی، دهلی نو است.
منبع: هندوستان تایمز – Hindustan Times