درک برنامههای متضاد اسرائیل و ترامپ در سوریه
خبرگزاری دید: اقدامات اسرائیل نه تنها در تضاد با سیاست اعلامشده امریکا بوده، بلکه حتی با اهداف دولت دونالد ترامپ نیز مغایرت داشته است. مقامات دولت ترامپ بارها ناراحتی و خشم خود را از رفتار اسرائیل ابراز کردهاند، اما به نظر میرسد این ناراحتیها هرگز به گوش رییسجمهور نرسیدهاند، یا حداقل در سخنان علنی او بازتاب نیافتهاند.

یکی از کلیشههای رایج که سیاستمداران امریکایی هنگام توصیف رابطه ایالات متحده و اسرائیل به کار میبرند، این است که “هیچ فاصلهای بین این دو کشور در سیاست وجود ندارد”. این گفته معمولاً درست بوده، بهویژه زمانی که صحبت از آپارتاید و نسلکشی اسرائیل علیه فلسطینیها میشود. اما وقتی نوبت به منطقه وسیعتری مانند سوریه میرسد، این هماهنگی کمتر دیده میشود.
در واقع، اقدامات اسرائیل نه تنها در تضاد با سیاست اعلامشده امریکا بوده، بلکه حتی با اهداف دولت دونالد ترامپ نیز مغایرت داشته است. مقامات دولت ترامپ بارها ناراحتی و خشم خود را از رفتار اسرائیل ابراز کردهاند، اما به نظر میرسد این ناراحتیها هرگز به گوش رییسجمهور نرسیدهاند، یا حداقل در سخنان علنی او بازتاب نیافتهاند.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، به شیوهای قدیمی بازگشته است: فشار آوردن بر امریکا تا جایی که مطمئن شود کاخ سفید واقعاً جدی است و ممکن است واکنش نشان دهد.
در مورد سوریه، هشدار امریکا علنی نبود، اما به همان اندازه واضح بود. ترامپ از اسرائیل خواسته بود تا حملاتش را به سوریه متوقف کند، اما این درخواست در لحنی ملایم بیان شد و اسرائیل حتی حملاتش را شدت بخشید. با این حال، در ۱۸ جولای، امریکا پیامی جدیتر برای اسرائیل فرستاد و آنها نیز عقبنشینی کردند و کارزار خود علیه دولت نوپای سوریه را متوقف کردند. اگر ترامپ واقعاً میخواهد به اهدافش در سوریه برسد، باید بیشتر از این رفتار نشان دهد.
اهداف اسرائیل و ایالات متحده چیست؟ این اختلافنظرها چگونه ممکن است حل شوند؟ و این وضعیت چه معنایی برای مردم سوریه دارد؟
اسرائیل مدعی است اشغال زمینهای بیشتر در سوریه پس از سقوط دولت بشار اسد به دلایل امنیتی بوده است. همچنین ادعا میکند که حملات اخیرش به سوریه، از جمله بمباران وزارت دفاع و حملهای در نزدیکی کاخ ریاست جمهوری در دمشق، برای محافظت از جمعیت دروزی در سویداء و دیگر مناطق سوریه انجام شده است.
این نگرانیهای امنیتی را میتوان به کلی رد کرد. اسرائیل بیشتر تجهیزات نظامی دولت سوریه را نابود کرده است. دولت و شبهنظامیان پراکنده آنقدر ضعیف هستند که حتی تهدیدی اندک برای اسرائیل به شمار نمیروند. این حملات در واقع تلاشی برای تصرف زمین و اشغال طولانیمدت آن بوده تا توانایی اسرائیل در شناسایی و مقابله با تهدیدات از سمت شرق افزایش یابد.
بسیاری مردم نسبت به تعهد «الشرع» برای محافظت از اقلیتها در سوریه تردید دارند، و این تردید بیاساس نیست. ارتباطات گذشته او با گروههای فرقهگرای خشن مانند داعش و القاعده ــ که گروه خودش، یعنی «هیئت تحریر الشام» از آنها منشعب شده ــ نگرانکننده است. الشرع بارها وعده داده که از اقلیتهای مسیحی، دروزی، علوی، ترکمن، کرد، ایزدی، چرکس، شیعه و دیگر اقوام متنوع سوریه محافظت خواهد کرد. تاکنون او نتوانسته این وعدهها را عملی کند، اما مشخص نیست که این ناتوانی ناشی از کمکاری اوست یا دشواریهایی است که دولت جدید در پی جنگی ویرانگر و تنشهای تاریخی و فرقهای به ارث برده است، که حتی برخی از اعضای خود این دولت نیز ممکن است بخشی از مشکل باشند.
الشرع از حامیان ترک خود خواسته تا در تامین امنیت سوریه کمک کنند. اگرچه ترکیه رابطه نزدیکی با دونالد ترامپ مانند اسرائیل ندارد، اما رجب طیب اردوغان، رهبر آن، یک اقتدارگرا است که زبان ترامپ را خوب میفهمد.
ممکن است ترکیه بتواند در تأمین امنیت کمک کند، اما برای بسیاری از اقلیتهای سوری (و بسیاری از عربهای سنی نیز)، حضور نیروهای ترکیه نه اطمینان، بلکه نگرانی ایجاد خواهد کرد.
بهترین کاری که ایالات متحده میتواند انجام دهد این است که اسرائیل را مهار کرده، مانع بمباران سوریه شود و حداقل آن را وادار کند به بخشهایی از جولان بازگردد که دهههاست به طور غیرقانونی اشغال کرده است. احتمال اینکه امریکا چنین موضع قاطعی بگیرد چندان زیاد نیست، اما اگر ترامپ میخواهد شریک جدیدش در سوریه موفق شود، مجبور است این کار را انجام دهد.
ترجمه و تلخیص: سید طاهر مجاب – خبرگزاری دید
نویسنده: میشل پلیتنیک
منبع: موندویس – Mondoweiss