Jannah Theme License is not validated, Go to the theme options page to validate the license, You need a single license for each domain name.
اسلایدشوافغانستانتحلیل و ترجمهترجمهتروریسمجنگحقوق بشرسیاستمنطقه

قمار خطرناک پاکستان؛ داعش در برابر طالبان و بلوچ‌ها

خبرگزاری دید: کارشناسان بر این باورند که غیرممکن است پاکستان از حضور گسترده داعش خراسان در بلوچستان بی‌خبر بوده باشد. در عوض، تحمل حضور آنان تاکتیک عمدی برای فشار بر افغانستان است.

قمار خطرناک پاکستان؛ داعش در برابر طالبان و بلوچ‌ها

در چشم‌انداز پرآشوب آسیای مرکزی و جنوبی، یک جابه‌جایی استراتژیک نگران‌کننده با محوریت پاکستان در حال رخ دادن است. این کشور که از دهه‌ها درگیری آسیب دیده، اکنون با تهدیدی تازه روبرو است؛ زیرا «داعش ولایت خراسان» (ISKP) پایگاه عملیاتی‌اش را از افغانستان به ایالت بلوچستان پاکستان منتقل کرده است. این جابه‌جایی، فقط نتیجه‌ای از آشوب‌های منطقه‌ای نیست، بلکه به‌نظر می‌رسد حرکتی حساب‌شده و تسهیل‌شده توسط سیاست‌های مبهم پاکستان باشد. تثبیت قدرت طالبان در افغانستان پس از خروج ایالات متحده در ۲۰۲۱ و استفاده احتمالی پاکستان از داعش خراسان علیه طالبان و همچنین جدایی‌طلبان بلوچ، نشان‌دهنده استراتژی‌ای پرمخاطره است که خطرات منطقه را دوچندان می‌کند.

یافتن «پناهگاه» در بلوچستان
ظهور داعش خراسان در ۲۰۱۵ بیانگر تحولی جدی در چشم‌انداز جهادی فراملی در مناطق مرزی افغانستان و پاکستان بود. برخلاف طالبان افغانستان، ایدیولوژی داعش خراسان بر پایه سلفی‌گری خشن و مرگبار است که از طریق خشونت‌های فرقه‌ای شدید جاه‌طلبی جهانی دارد و در پی ایجاد خلافتی فراملی (امت واحد جهانی) است.

پس از بازگشت طالبان به قدرت، کارزار ضدشورش موثر آن‌ها داعش خراسان را از افغانستان بیرون راند و موجب عقب‌نشینی استراتژیک آن‌ها به آن سوی خط دیورند و در داخل بلوچستان پاکستان شد. این ایالت با مناطق وسیع و خارج از کنترل و شورش‌های جاری، پناهگاهی ایده‌آل برای داعش خراسان فراهم کرد. اسلام‌آباد در ابتدا حضور داعش خراسان را شایعه‌ای تبلیغاتی دانست، اما واقعیت با حملاتی چون بمب‌گذاری کرمان در ایران (۲۰۲۴) و کشتار در سالن کنسرت مسکو آشکار شد که ریشه آن‌ها به بلوچستان بازمی‌گشت.

ورود داعش خراسان به بلوچستان رویارویی خشونت‌باری با گروه‌های ملی‌گرای بلوچ همچون «ارتش آزادی‌بخش بلوچ» (BLA) و «جبهه آزادی‌بخش بلوچستان» (BLF) رقم زده است؛ گروه‌هایی که به‌دنبال استقلال از پاکستان‌اند. آرمان‌های ملی‌گرایانه آنان در تضاد آشکار با دستور کار تئوکراتیک داعش خراسان است.

همدستی پاکستان در پرورش تروریزم
در قلب این بحران، سیاست‌های پاکستان قرار دارد که به تسهیل فعالیت برخی گروه‌های شبه‌نظامی متهم شده و پرسش‌هایی را درباره نظارت دولتی و کارآمدی ضدتروریزم برانگیخته است. شواهد نشان می‌دهد مساله فقط سهل‌انگاری نیست، بلکه در پس آن ملاحظات استراتژیک پیچیده‌ای وجود دارد. کارشناسان بر این باورند که غیرممکن است پاکستان از حضور گسترده داعش خراسان در بلوچستان بی‌خبر بوده باشد. در عوض، تحمل حضور آنان تاکتیک عمدی برای فشار بر افغانستان است.

پاکستان با اجازه فعالیت داعش خراسان می‌تواند به‌طور غیرمستقیم بر حکومت طالبان در کابل فشار بیاورد، چراکه اغلب طالبان مسوول اقدامات داعش خراسان دانسته می‌شود؛ در حالی‌ که اسلام‌آباد نگران پناهگاه‌های تحریک طالبان پاکستان (TTP) در افغانستان است. این سیاست نیابتی، بخش شناخته‌شده‌ای از دکترین امنیتی پاکستان است، اما با خطرات سنگینی همراه است.

علاوه بر این، به نظر می‌رسد پاکستان از داعش خراسان به‌عنوان سلاحی علیه جدایی‌طلبان بلوچ استفاده می‌کند. برای اسلام‌آباد، این دشمنی یک فرصت است: با اجازه ضمنی به داعش خراسان برای فعالیت در بخش‌هایی از بلوچستان ـ بی‌آن که حمایت مالی مستقیم یا هماهنگ وجود داشته باشد ـ می‌تواند از خشونت این گروه علیه جدایی‌طلبان بهره‌برداری کند، در حالی ‌که انکارپذیری معقول را نیز حفظ کند.

این همگرایی دو هدف را محقق می‌سازد: نخست، بار مقابله با شورش را از دوش نیروهای دولتی برمی‌دارد، نیروهایی که عملیات‌های پیشین‌شان اغلب با انتقادهای داخلی و بین‌المللی همراه بوده است. دوم، از دستور کار خود داعش خراسان برای حذف رقبای ایدئولوژیک استفاده می‌کند و از این راه ظرفیت جدایی‌طلبان را به‌طور غیرمستقیم تضعیف می‌کند. هرچند پرخطر است؛ زیرا داعش خراسان اهداف ضد‌دولتی گسترده‌تری نیز دارد، اما این استراتژی بازتاب‌دهنده تمایل اسلام‌آباد به پذیرش بی‌ثباتی کوتاه‌مدت در برابر هدف درازمدت سرکوب نارضایتی بلوچ‌ها با کمترین هزینه است.

نتیجه‌گیری
سیاست دوگانه پاکستان در هدف قرار دادن گزینشی تروریست‌ها و درعین ‌حال تحمل حضور داعش خراسان در بلوچستان، قماری خطرناک است. این بازی متزلزل با گروه‌های تروریستی ذاتاً ناپایدار بوده و خطر فروپاشی آتش‌بس شکننده با داعش خراسان را در پی دارد؛ رخدادی که می‌تواند پیامدهای فاجعه‌باری برای پاکستان و فراتر از آن داشته باشد.

جامعه جهانی باید فراتر از روایت‌های ساختگی اسلام‌آباد درباره بازداشت‌های پرسر و صدا بنگرد و به جنگ‌های نیابتی رسیدگی کند. با به‌کارگیری داعش خراسان برای سرکوب ملی‌گرایان بلوچ، پاکستان شورش داخلی را شعله‌ور می‌کند و تهدید تروریستی جهانی را تقویت می‌نماید؛ همان‌طور که حملات اخیر در کرمان و مسکو نشان داد.

این سیاست، منطقه را با تسهیل فعالیت‌های فرامرزی بی‌ثبات می‌کند، امنیت کشورهای همسایه را تضعیف کرده و تلاش‌های ضدتروریزم را کم‌اثر می‌سازد. در سطح جهانی، این وضعیت به داعش خراسان امکان می‌دهد پناهگاه‌های امنی برای طراحی حملات پیچیده و الهام‌بخش به عوامل منفرد بیابد و ثبات بین‌المللی را تهدید کند.

نمایش ضدتروریزم نمی‌تواند واقعیت پرورش و پناهگاه‌های دولتی را پنهان کند. همدستی پاکستان، خواه عمدی، خواه از سر غفلت، خطر تشدید درگیری‌ها، جسارت‌بخشی به شبکه‌های افراطی و افزایش حملات را در پی دارد. جامعه جهانی باید پاکستان را پاسخ‌گو بداند و خواستار اقدام شفاف برای برچیدن زیرساخت‌های داعش خراسان شود. در غیر این صورت، این سناریو می‌تواند به هرج‌ومرجی فزاینده و پیامدهایی ویرانگر برای امنیت منطقه‌ای و جهانی منجر شود.

مترجم: سید طاهر مجاب – خبرگزاری دید
نویسنده: پریدارشینی باروا ــ پژوهشگر در «مرکز مطالعات قدرت هوافضا و استراتژیک» (CAPSS)دهلی نو.
منبع: بنیاد تحقیقاتی دیدبان – ORF

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا