بازتعریف «مشروعیت» و وابستگی جدید
سفر احمد شرع (الجولانی) رئیس جمهور فعلی سوریه، به واشنگتن در ظاهر نشانهای از بازگشت سوریه به مشروعیت بینالمللی معرفی میشود، اما در واقع نوعی بازآرایی ساختاری است که سوریه را به نظامی از وابستگیِ کنترلشده بدل میکند؛ وابستگیای که توسط همان قدرتهایی مدیریت میشود که در فروپاشی این کشور نقش داشتهاند. زبان «انساندوستانه» به پوششی برای اعمال کنترل خارجی تبدیل شده و تعیین حدودِ بهبود اقتصادی سوریه توسط نهادهای سیاستگذاری غربی نشان میدهد که تنها بخشهای کمخطر اجازه بازیابی دارند، در حالی که انرژی، زیرساخت، مخابرات و دفاع بهعنوان حوزههای راهبردی پشت دیوار شروط سیاسی نگاه داشته میشوند. انرژی محور اصلی این کنترل است: مدیریت دسترسی سوریه به میادین نفت و گاز، پالایش، برق و مسیرهای انتقال، چارچوب حاکمیت کشور را تعیین میکند.

عادیسازی بهمثابه ابزار نظارت سیاسی
از ۲۰۲۲ به بعد، کنفرانس بروکسل، کارگاههای فنی آیاماف IMF و تحلیلهای اندیشکدههای غربی آشکارا اعلام کردهاند که رفع تحریمهای انرژی منوط به همسویی سیاسی سوریه با اولویتهای غرب است. در نتیجه، کمکها از ابزار بازسازی به فناوری نظارت سیاسی بدل شدهاند و نهادهای مشورتی غربی و سرمایهگذاریهای خلیج فارس بیشتر نقش قیمومیت را ایفا میکنند تا شراکت. «نرمالسازی» به معنای تبدیل حاکمیت به کالایی قابل معامله است؛ زیرا دسترسی سوریه به درآمدهای انرژی وابسته به «فرمانبری سیاسی» شدهاست.
از ۲۰۲۰، الشرع با اشاره به تغییرات منطقهای و عادیسازی روابط عرب با اسرائیل، سیگنالهایی از پذیرش نظم جدید ارائه داد. سکوت او در قبال حملههای ویرانگر اسرائیل به غزه (۲۰۲۳–۲۰۲۵) و تحکیم کنترل اسرائیل بر جولان، نشانگر پذیرش ساختاری است که بر برتری نظامی اسرائیل و همگرایی انرژی خلیجی–اسرائیلی استوار است. اظهارات او در مصاحبه ۲۰۲۱ درباره «روابط متعادل» نشان میدهد مشروعیت دمشق اکنون در گرو چارچوبهایی است که بیرون از آن طراحی شدهاند، بهویژه در حوزه انرژی.
فلسطین: از حاشیهبردن تا مهار
سیاست الشرع در قبال گروههای فلسطینی در سوریه، تحت عنوان «جلوگیری از کشاندن سوریه به جنگهای دیگران» در عمل همسو با انتظار غرب و خلیج برای مهار گروههای نزدیک به ایران و حزبالله است. این وضعیت تفاوتی تاریخی با گذشته ندارد؛ حافظ اسد نیز با وجود شعارهای حمایتی، بارها جنبش فلسطینی را بر اساس منافع خود شکل داد. اکنون این الگو در شرایطی تکرار میشود که مراکز قدرت خارجی، بازیگران اصلی صحنهاند.
اسرائیل و تثبیت ناتوانسازی ساختاری سوریه
همزمان با صعود الشرع، اسرائیل حملات گستردهای را علیه زیرساختهای نظامی و صنعتی سوریه ـ از پدافند تا نیروگاهها ـ گسترش داد و با آن مانع بازسازی بازدارندگی سوریه شد. کنترل اسرائیل بر جبلالشیخ و گسترش عملیات در سراسر سوریه حکومت را در حالت تعلیق استراتژیک نگاه داشتهاست. سکوت دمشق در برابر این روند، پذیرش نظم امنیتیای را نشان میدهد که در آن استقلال انرژی و قدرت دفاعی سوریه عملاً متوقف شدهاست.
از نگاه واشنگتن، الشرع ابزاری برای ایجاد محور ضدایران است بدون آنکه آمریکا نیاز به حضور مستقیم داشته باشد. رفع تحریمها، بهویژه در حوزه انرژی و برق منطقهای، بهصورت گزینشی انجام میشود و رفتار دمشق را در چارچوب مطلوب غرب نگه میدارد.
فراتر از حملات نظامی، شبکههای اطلاعاتی اسرائیل با بهرهگیری از نارضایتیهای محلی ـ بهویژه در سویدا ـ گفتمان جداییطلبانه را تشدید کردهاند. این مجموعه بخشی از دکترین «مهار کالیبرهشده» اسرائیل است که هدف آن حفظ تکهتکه بودن دایمی سوریه برای جلوگیری از ظهور هرگونه تهدید راهبردی است.
بازگشایی سفارتهای عربی: همگرایی نه همبستگی
رویکرد کشورهای عربیِ درحال آشتی با دمشق نه از سر همبستگی، بلکه تمرکز بر منافع رژیمی است. این کشورها تعامل با سوریه را در چارچوب نظمی انجام میدهند که تحت کنترل آمریکا و اسرائیل قرار دارد—نظمی که مسیرهای انرژی، سرمایهگذاری و ترانزیت را در سطح منطقه مدیریت میکند.
ترکیه نیز با گذار از مداخله مستقیم به الگوی «یکپارچگی اقتصادی»، شمال سوریه را به امتداد اقتصاد مرزی خود بدل کردهاست. استفاده از لیره ترکیه، حضور پیمانکاران و شبکههای انرژی آنکارا نشان میدهد که این «ثباتسازی» در عمل تحکیم یک وابستگی بلندمدت است.
عربستان، امارات و قطر اکنون بزرگترین تأمینکنندگان مالی سوریهاند، اما سرمایهگذاری آنها حربهای برای مشروطسازی سیاسی است. این سرمایهها بخشی از معماری انرژی خلیجی–اسرائیلیاند و نه ابزار بازسازی استقلال سوریه.
هژمونی کامل اسرائیل
در این نظم، اسرائیل بیرقیب است. حملات دورهای و بدون پاسخ آن در سراسر منطقه پیامی روشن دارد: اسرائیل معمار اصلی نظم امنیتی خاورمیانه است.
در نتیجه، سوریهای که زمانی خود را مرکز پروژه رهایی عربی میدانست، اکنون در آستانه تبدیلشدن به گذرگاهی برای حذف حضور فلسطین در خاک خود قرار گرفته است. ادامه فشارها میتواند الشرع را وادار به انتخابی تاریخی کند: بازسازی یک پروژه رهاییبخش واقعی یا پذیرش انضمامی آرام به نظمی مبتنی بر کنترل خارجی و وابستگی انرژی.
ترجمه و تلخیص: سید طاهر مجاب – خبرگزاری دید
رانیا حَمَد و توفیق الغوسین
موندویس – Mondoweiss