اسلایدشوافغانستانتحلیلتحلیل و ترجمهسیاست

چرا خلیلزاد همچنان به افغانستان می‌آید؟

خبرگزاری دید: خلیلزاد دقیقاً در همین نقطه معنا پیدا می‌کند. وی نه نماینده رسمی دولت آمریکا است و نه سخنگوی سیاست‌های آن، اما می‌تواند حامل پیام‌ها، ارزیابی‌ها و هشدارها باشد. واشنگتن از طریق چنین کانال‌هایی قادر است بدون پرداخت هزینه سیاسی شناسایی طالبان، درباره موضوعاتی چون امنیت منطقه‌ای، تهدید گروه‌های افراطی، وضعیت شهروندان آمریکایی، کمک‌های بشردوستانه و حتی برخی مسائل اقتصادی گفت‌وگو کند.

چرا خلیلزاد همچنان به افغانستان می‌آید؟

سفر زلمی خلیلزاد نماینده پیشین آمریکا برای صلح افغانستان، به کابل در ۲۸ دسامبر ۲۰۲۵ و دیدارش با امیرخان متقی وزیر خارجه طالبان، بار دیگر این پرسش را در افکار عمومی افغانستان زنده کرد که چرا دیپلماتی که دیگر سمت رسمی ندارد، همچنان در یکی از حساس‌ترین پرونده‌های سیاست خارجی منطقه نقش‌آفرینی می‌کند. پاسخ این پرسش را باید نه در عناوین رسمی، بلکه در واقعیت پیچیده روابط آمریکا و طالبان جست‌وجو کرد.

خلیلزاد برای جامعه افغانستان چهره‌ای مناقشه‌برانگیز است. وی معمار مذاکراتی بود که به توافق دوحه و خروج نیروهای آمریکایی انجامید؛ توافقی که اگرچه به جنگ طولانی پایان داد، اما عملاً راه بازگشت طالبان به قدرت را هموار کرد. پس از سال ۲۰۲۱، انتظار می‌رفت نقش وی پایان یابد، اما تداوم سفرهایش نشان داد که سرمایه اصلی خلیلزاد نه سمت دیپلماتیک، بلکه شبکه ارتباطی، تجربه مذاکراتی و شناخت عمیق از طالبان و ساختار تصمیم‌گیری در واشنگتن است.

دیدار اخیر در شرایطی انجام شد که روابط رسمی آمریکا و طالبان در وضعیت انسداد کامل قرار دارد. ایالات متحده، حکومت طالبان را به رسمیت نمی‌شناسد، سفارت فعال ندارد و تحریم‌ها همچنان پابرجاست. با این حال، واقعیت‌های میدانی افغانستان از تهدیدهای امنیتی گرفته تا بحران انسانی و اقتصادی، تعامل حداقلی را اجتناب‌ناپذیر کرده است. در چنین فضایی، دیپلماسی رسمی جای خود را به نوعی دیپلماسی سایه داده؛ گفت‌وگوهایی غیررسمی که بدون تعهد حقوقی، امکان تبادل پیام و مدیریت بحران را فراهم می‌کند.

خلیلزاد دقیقاً در همین نقطه معنا پیدا می‌کند. وی نه نماینده رسمی دولت آمریکا است و نه سخنگوی سیاست‌های آن، اما می‌تواند حامل پیام‌ها، ارزیابی‌ها و هشدارها باشد. واشنگتن از طریق چنین کانال‌هایی قادر است بدون پرداخت هزینه سیاسی شناسایی طالبان، درباره موضوعاتی چون امنیت منطقه‌ای، تهدید گروه‌های افراطی، وضعیت شهروندان آمریکایی، کمک‌های بشردوستانه و حتی برخی مسائل اقتصادی گفت‌وگو کند. طالبان نیز این دیدارها را فرصتی می‌دانند تا نشان دهند منزوی نشده‌اند و همچنان در معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی حضور دارند.

با این حال، این نوع تعامل بی‌هزینه نیست. منتقدان هشدار می‌دهند که دیدارهای مکرر با چهره‌هایی مانند خلیلزاد، حتی در قالب غیررسمی به طالبان نوعی مشروعیت عملی می‌بخشد؛ مشروعیتی که بدون تغییر معنادار در سیاست‌های این گروه، به‌ویژه در حوزه حقوق زنان، آموزش و مشارکت سیاسی، حاصل می‌شود. از این منظر، سفرهای خلیلزاد ممکن است به تثبیت وضع موجود بیش از فشار برای اصلاح بینجامد.

در سوی دیگر، آمریکا نیز با معادله‌ای پیچیده مواجه است. قطع کامل ارتباط با طالبان می‌تواند خطر بی‌ثباتی بیشتر، گسترش تهدیدهای امنیتی و تشدید بحران انسانی را افزایش دهد. از این رو، استفاده از واسطه‌هایی مانند خلیلزاد راهی برای حفظ حداقل نفوذ و نظارت غیرمستقیم تلقی می‌شود؛ حتی اگر این مسیر از نظر اخلاقی و سیاسی همواره محل مناقشه باشد.

در نهایت، پاسخ به این پرسش که چرا خلیلزاد همچنان به افغانستان می‌رود، در یک جمله خلاصه می‌شود؛ زیرا نه آمریکا می‌تواند افغانستان را کاملاً نادیده بگیرد و نه طالبان قادرند بدون نوعی تعامل، از بن‌بست بین‌المللی خارج شوند. خلیلزاد، با همه حاشیه‌ها و انتقادها، به نماد همین وضعیت بینابینی تبدیل شده است؛ وضعیتی که نه صلح کامل است و نه انزوای مطلق، بلکه تداوم یک تعامل حداقلی در سایه ابهام و بی‌اعتمادی معنا می شود.

نویسنده: احسان‌الله غوری – خبرگزاری دید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا