حملات خونین بدخشان؛ ناکامی در تامین امنیت
تشدید خشونتها در افغانستان که نمونه آن بمبگذاریهای اخیر با موتربمب در ولایت بدخشان است، ناکامی طا-لبان در تامین امنیت کشور و پایبندی به وعدههای شان برای برقراری ثبات را برجسته میسازد
در یک نمایش وحشتناک خشونت، نثار احمد احمدی معاون والی سرپرست بدخشان در شمال شرق افغانستان در نتیجه انفجار موتربمب به تاریخ ۶ جون ۲۰۲۳ کشته شد. این رویداد هولناک که دولت اسلامی عراق و شام (داعش) مسئولیت آن را بر عهده گرفت، یادآور تقلای مطلق جاری است که حکومت طا-لبان برای حفظ نظم و قانون و استقرار اقتدار خود در این کشور با آن دست و پنجه نرم میکند.
این رویدادها بخشی از سلسله حملات مرگبار علیه مقامات کلیدی طا-لبان است. گروه داعش شاخه خراسان (IS-K) مسئولیت بسیاری از این حملات را بر عهده گرفته است. طا-لبان حملاتی را علیه عوامل داعش انجام دادهاند، با این وجود حملات داعش همچنان ادامه دارد و نشان میدهد که تلاشهای مبارزه با تروریزم طا-لبان کافی نیست. قبل از انفجار موتربمب اخیر، رییس پولیس این ولایت نیز در حمله مشابهی در دسمبر ٢٠٢٢ کشته شده بود که مسئولیت آن را نیز داعش بر عهده گرفت. علاوه بر این، انفجاری در داخل یک مسجد حین مراسم ترحیم احمدی دستکم ۱۹ کشته برجای گذاشت. فرمانده پیشین امنیتی طا-لبان برای شهر بغلان در میان کشته شدگان است.
زمانی که طا-لبان در اگست ۲۰۲۱ قدرت را بار دیگر در افغانستان به دست گرفتند، داعش به عنوان تهدید مهمی علیه حکومت طا-لبان ظاهر شد. این گروه شبهنظامی به هدف تضعیف حکومت طا-لبان، مقامات اداره آنها را هدف قرار داده و صدها نفر از جمله خارجیها و اعضای اقلیت هزاره را کشته و زخمی کرده است.
این حوادث چالشهای فزاینده امنیت داخلی را نشان میدهد که حکومت موقت طا-لبان با آن مواجه است. طا-لبان سعی میکند اقتدار و کنترول خود را در کشوری که سالها شاهد جنگ و درگیری بوده است، تثبیت کند. اگرچه طا-لبان حملاتی را علیه اعضای داعش انجام میدهند، اما تاکنون نتوانستهاند خشونت را سرکوب کنند و امنیت مقامات خود و عموم مردم را تامین کنند.
رشته رویدادهای خشونتآمیز اخیر این سوال را مطرح میکند: آیا طا-لبان در حکومتداری مؤثر ناکام مانده اند؟ ناتوانی طا-لبان در تضمین امنیت مقامات شان در برابر حملات داعش و دیگر گروههای افراطی، نشاندهنده عدم کنترول است و تردیدهای جدی را در مورد توانایی آنها در اداره کشور به وجود میآورد; کشوری که به دلیل درگیریها ویران شده و به شدت نیاز به تضمین امنیت و ثبات دارد.
چنین وضعیتی میتواند پیامدهای بدی داشته باشد. نخست، سایه درگیری طولانیمدت داخلی را مطرح میکند، با گروههایی مانند داعش خراسان IS-K که در تلاش برای بیثبات کردن حکومت طالبان است. دوم، هر گونه تلاش برای بازسازی و توسعه کشوری که قبلاً با سالها درگیری ویران شده است، به خطر میاندازد. در نهایت، ادامه بیثباتی ممکن است به طور بالقوه منجر به یک بحران انسانی بزرگتر شود، زیرا افراد ملکی بار عمده خشونتهای فزاینده را متحمل میشوند.
در حالی که به نظر میرسد طا-لبان گامهایی را برای مهار فعالیتهای غیرقانونی مانند کشت تریاک برداشته اند، اما خشونتهای فزاینده و ترورهای هدفمند نشان میدهد که حکومت سرپرست در تلاش برای حفظ نظم و قانون است. این امر نگرانیها را در مورد آینده افغانستان تحت حاکمیت طا-لبان و احتمال تداوم بیثباتی و خشونت افزایش میدهد.
تأثیر تقلای طا-لبان فراتر از مرزهای افغانستان است. ولایت بدخشان با چین، پاکستان و تاجیکستان مرز مشترک دارد. ادامه خشونتها و احتمال تبدیل شدن منطقه به کانون فعالیتهای افراطگرایان به طور بالقوه میتواند چالشهای امنیتی مهمی را برای کشورهای همسایه به وجود آورد.
علاوه بر این، ظهور گروههایی مانند داعش و ناتوانی طا-لبان در مهار فعالیتهای آنها میتواند پیامدهای جئوپولیتیکی گستردهتری به همراه داشته باشد. به گفته جنرال مایکل کوریلا رییس فرماندهی مرکزی ایالات متحده، داعش IS-K به طور بالقوه میتواند قبل از پایان سال، از پایگاههای افغانستان علیه منافع ایالات متحده یا غرب حمله کند.
تشدید خشونتها در افغانستان که نمونه آن بمبگذاریهای اخیر با موتربمب در ولایت بدخشان است، ناکامی طا-لبان در تامین امنیت کشور و پایبندی به وعدههای شان برای برقراری ثبات را برجسته میسازد. پیامدهای بالقوه، از درگیری داخلی پایدار گرفته تا بیثباتی منطقهای، نیازمند توجه فوری جامعه جهانی است. باید دید که آیا طا-لبان میتوانند استراتژیهای خود را برای مبارزه موثر با این چالشها تطبیق دهند یا اینکه افغانستان همچنان مرکز درگیری و بیثباتی خواهد بود.