آخرین اخبارآزادی بیاناسلایدشوافغانستانتحلیلترجمهجهانحقوق بشرزنانمنطقه

روند دوحه پیرامون افغانستان به سرانجام می رسد؟

ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید

خبرگزاری دید: جنجال پیرامون دوحه ۳ نشان داد، در حالی که بیشتر کشورها (و طا-لبان) مایلند در مورد نقشه‌راه دشوار پیشرو بحث کنند، اما بسیاری نیز همچنان اصرار دارند که ابتدا طرف مقابل باید امتیازی بدهد. نه کشورهای کمک کننده و نه رهبری طا-لبان در مورد سیاست‌های داخلی سخت‌گیرانه این گروه، احتمالا کوتاه نخواهند آمد؛ حداقل در آینده قابل پیش‌بینی.

شورای عالی مقاومت ملی نجات: نشست سوم دوحه ناکام است

در پایان ماه جون، نمایندگان بیش از ۲۵ کشور و سازمان‌های بین‌المللی به همراه نمایندگانی از طا-لبان تحت چارچوب تسهیل شده سازمان‌ملل در دوحه قطر گرد‌هم آمدند. این سومین نشست در نوع خود بود که به طور گسترده از آن به عنوان «دوحه ۳» یاد می‌شود و بخشی از روندی برای ایجاد رویکرد هماهنگ‌تر و منسجم جهانی در قبال چالش‌های افغانستان و حکومت طا-لبان است.
تمرکز بر تامین حضور طا-لبان در دوحه ۳ باعث انتقاد جامعه‌مدنی افغانستان و مدافعان حقوق‌بشر شد. در هفته‌های منتهی به دوحه ۳، مقامات تعدادی از کشورهای کمک‌کننده ابراز ناامیدی کردند و حتی چندین مورد احتمال کاهش یا لغو حضورشان را مد نظر گرفتند.
کمتر از دو هفته قبل از دوحه ۳، گروهی از کمک‌کنندگان اصلی، از جمله ایالات متحده، پیش‌نویس یک بیانیه جمعی را با سازمان‌ملل تهیه کردند.
امضاکنندگان بر اهمیت عدم به حاشیه رانده‌شدن جامعه‌مدنی افغانستان تاکید کردند و به خواسته‌های سیاسی داخلی برای پاسخگو قرار دادن طا-لبان در مورد حقوق‌بشر اشاره نمودند.
یکی از مقامات غربی برداشت امضاکنندگان را توضیح داد و گفت که به نظر می‌رسد در تصمیم‌گیری سازمان ملل، منافع کشورهای منطقه نسبت به کشورهای اهداکننده سنگین‌تر است.
سازمان‌ملل مجبور شد بین برنامه‌های دولت‌های غربی که بسیاری آن‌ها خواهان پایبندی طا-لبان به معیارهای بین‌المللی حقوق‌بشر هستند و کشورهای منطقه که خواستار برقراری ثبات در افغانستان اند، توازن ایجاد کند. منابعی گفتند که دولت‌های کلیدی منطقه، به شمول روسیه و چین که اعضای دایم شورای امنیت‌اند، برای تعامل در روند سازمان‌ملل که شامل طا-لبان نباشد، دلیلی چندانی نمی‌دیدند.
با این حال، یک تئوری تغییر بنیادی در آماده‌سازی نشست دوحه ۳ وجود داشت: ارزیابی سازمان‌ملل و همه توصیه‌های آن به قصد رهایی از بن‌بستی بود که روابط جهان و طا-لبان را فراگرفته بود.
برای عبور از این بن‌بست، مقامات سازمان‌ملل گفته‌اند که در این روند، دشوارترین خواسته‌ها باید به زمان بعد موکول شود و نخست باید اعتمادسازی صورت گیرد. آن‌ها ادعا می‌کنند که در حال حاضر، بحث باید بر روی اشتراک‌گذاری و روی هم قرار دادن منافع متمرکز شود. فقط پس از ایجاد اعتماد بیشتر بین طا-لبان و تعدادی از دولت‌ها، مقامات احساس خواهند کرد تا بحث‌برانگیزترین موضوعات را به میز مذاکره بیاورند.
استدلال متقابل این است که چنین روندی به طا-لبان مشروعیت می‌بخشد و برنامه سیاست سرکوب‌گرانه آن‌ها را جسورتر می‌کند.
دی کارلو معاون دبیر کل و سایر رهبران سازمان‌ملل تاکید کرده‌اند که دوحه ۳ فقط یک جلسه از فرآیند طولانی‌مدت است. اما مقامات به طور خصوصی تصریح کرده اند که دی کارلو و دیگر رهبران سازمان‌ملل توان و ظرفیت ادامه مدیریت فرمت نشست دوحه را ندارند، چه رسد به این‌که به روند گسترده‌تری دامن زده شود.

واکنش‌های منفی و جنجال‌های عمومی پیرامون دوحه ۳ فقط از اشتیاق سازمان‌ملل برای داشتن نقش مرکزی در این روند کاسته است.
کارآمدترین راه‌حل، راه حلی است که از ابتدا در سیاست شورای امنیت گرفته شد. ارزیابی سال گذشته توصیه کرد که سازمان‌ملل در کنار یوناما، یک نماینده یا هماهنگ کننده ویژه در امور افغانستان منصوب کند.
با این حال، مخالفت‌های طا-لبان با چنین انتصابی، همراه با عدم اشتیاق روسیه و چین، ممکن غیرقابل حل باشد.
به‌رغم جنجال‌های پیشین و مسیر دشوار پیشرو، دوحه ۳ پیشرفت ملموسی به سمت تعامل بین‌المللی هماهنگ‌تر داشت. کشورهای شرکت کننده در سطح فنی با ایجاد گروه‌های کاری در مورد موضوعات اصلی دستور کار مانند مسایل اقتصادی بخش خصوصی و مبارزه با مواد‌مخدر، موافقت کردند. قبل از نهایی شدن، کارهای بیشتری باید انجام شود. بنابراین، این نتیجه به طور رسمی از دوحه اعلام نشد. اما چنین گروه‌های کاری کانال‌های گفت‌وگوی جدیدی را بین کمک‌کنندگان، دولت‌های منطقه و تکنوکرات‌ها در وزارت‌خانه‌های طا-لبان باز خواهند کرد. هدف آن ساده‌سازی و بهبود کمک‌ها به مردم افغانستان است.
طا-لبان به جز ادعای این‌که جهان پیام‌های آن‌ها را شنید و پذیرفت، تا کنون در مورد این نشست اظهار نظری نکرده اند. سخنگوی ارشد طا-لبان که رهبری هیئت را به دوحه بر عهده داشت، از تعهد به شرکت در نشست‌های آینده خودداری کرد و گفت که رهبری طا-لبان همواره تعیین خواهد کرد آیا این تعامل سودمند است یا خیر.
جنجال پیرامون دوحه ۳ نشان داد، در حالی که بیشتر کشورها (و طا-لبان) مایلند در مورد نقشه‌راه دشوار پیشرو بحث کنند، اما بسیاری نیز همچنان اصرار دارند که ابتدا طرف مقابل باید امتیازی بدهد. نه کشورهای کمک کننده و نه رهبری طا-لبان در مورد سیاست‌های داخلی سخت‌گیرانه این گروه، احتمالا کوتاه نخواهند آمد؛ حداقل در آینده قابل پیش‌بینی.

این سطوح بالای بی‌اعتمادی به یک فرآیند مدیریتی حساسی نیاز دارد که در آن همه طرف‌ها با احتیاط به جلو حرکت کنند و یکدیگر را آزمایش و مطمئن شوند که همه طرف‌ها در صورت ادامه حرکت به جلو، سود خواهند برد. دوحه ۳ نشان داد که چنین فرآیندی تا چه اندازه به یک فرد یا دفتر توانمند و اختصاصی نیاز دارد تا همه طرف‌ها را برای انجام این کار تشویق کند.
سازمان‌ملل برای ارایه این نوع رهبری موقعیت منحصر به فردی دارد. با شکاف رو به رشد بین رویکرد کمک کنندگان و کشورهای منطقه، هیچ جایگزینی وجود ندارد. اما آیا سازمان ملل به‌عنوان یک نهاد آسیب‌پذیر که به‌شدت با کمبود بودجه و تحت محاصره است، و در حالی که با انتقادات دایمی روبروست، برای ارایه چنین رهبری به‌اندازه کافی انگیزه دارد؟
جامعه جهانی به نوبه خود باید سازمان‌ملل را تشویق کند که اجازه ندهد قالب نشست دوحه شروع نشده از بین برود. به‌رغم نقص در برنامه‌ریزی و اجرای آن، و جنجال‌هایی که این جلسات به‌وجود آورد، هماهنگی بین‌المللی که این جلسات به دنبال ایجاد آن است، حیاتی می‌باشد.

مبارزه با تهدید تروریزم در منطقه همچنان حیاتی است و نمی‌توان آن را نادیده گرفت و شرایط وخیم اقتصادی و ناامنی غذایی مردم افغانستان، ثبات منطقه (حتی اروپا، از طریق مهاجرت فراملی) را تهدید می‌کند.
دوحه ۳ تصریح کرد که فرمت نشست فعلی و نحوه تسهیل آن به تغییرات ساختاری نیاز دارد. تغییر ایده‌آل فقط با انتصاب مقام اختصاصی سازمان ملل برای مدیریت این فرآیند پیچیده رونما خواهد شد، اما همان‌طور که در بالا ذکر شد، طا-لبان به شدت با این ایده مخالف هستند و آن را اقدامی تنزل‌دهنده برای کشورهای دخیل در درگیری می‌دانند. اگر چنین انتصابی غیرممکن باشد، راه‌حل‌های خلاقانه – مانند توانمندسازی مأموریت سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما) برای تسهیل بخشی از این روند، و هماهنگی قوی‌تر بین اهداکنندگانی که به دنبال گذار از ارایه کمک‌های اضطراری به توسعه پایدار هستند – باید دنبال شود.

نویسنده: اندرو واتکینز
منبع: USIP – انستیتوت صلح امریکا

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا