آخرین اخباراسلایدشوافغانستانتحلیلترجمهجهاندسته بندی نشدهسیاستمنطقه

صلح و ثبات پایدار در افغانستان؛ قلب تپنده اوراسیا

کسانی که بیست سال تلاش کردند افغانستان را به دژ دموکراسی تبدیل کنند، خاکستری پشت سر گذاشته‌اند که ممکن آتش جنگ جدیدی در آن شعله‌ور شود.

ترجمه‌و‌تلخیص: سید‌طاهر‌مجاب – خبرگزاری دید

خبرگزاری دید: افغانستان باید جایگاهش را در ساختار جدید امنیت جمعی در اوراسیا داشته باشد. بدیهی است که بدون بازگشت صلح و ثبات پایدار به این کشور، صحبت از ساختار امنیتی تمام‌عیار در اوراسیا دشوار است. با وجود تلاش‌های قابل توجه کابل برای آوردن ثبات، وضعیت در افغانستان مانند گذشته غیرقابل پیش‌بینی است. هنوز راه زیادی تا توافق ملی و صلح‌تمام عیار در پیش است. کسانی که بیست سال تلاش کردند افغانستان را به دژ دموکراسی تبدیل کنند، خاکستری پشت سر گذاشته‌اند که ممکن آتش جنگ جدیدی در آن شعله‌ور شود.

دومین کنفرانس بین‌المللی مینسک در مورد امنیت اوراسیا کارش را اول نوامبر در بلاروس به پایان رساند. در شرایط رویارویی رو‌به‌‌رشد جیوپولیتیکی و درگیری‌های مسلحانه، در زمانی که جهان وارد دوره گذار حاد شده است که خطرات جدی برای ثبات در این سیاره به‌ همراه دارد، این ایده بیشتر از همیشه مرتبط می‌شود.

ابتکار ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهور روسیه برای راه‌اندازی فرآیند بحث گسترده درباره ساختار جدید تضمین‌های دوجانبه و چندجانبه امنیت جمعی در اوراسیا در نهایت ممکن است به ایجاد یک ساختار امنیتی جامع منجر شود که منافع ملی همه یا بیشتر کشورهای عضو قاره اوراسیا را تامین کند. در این مسیر دشوار، تکیه کردن بر تجربه موجود معاهدات و سازمان‌های فعال در فضای اوراسیا مفید خواهد بود. شکل‌گیری ساختار امنیتی برابر و غیرقابل تقسیم در اوراسیا می‌تواند مبتنی بر تجربه تقریبا نیم قرن گذشته همکاری‌های چندجانبه سازمان همکاری شانگهای باشد.

شانگهای مدرن از جنوب و جنوب شرق آسیا تا خاورمیانه و اروپا را شامل می‌شود. “خانواده” سازمان همکاری شانگهای شامل دو عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل (چین و روسیه)، چهار قدرت هسته‌ای (هند، چین، پاکستان و روسیه) و پنج کشوری است که سرزمین‌هایش را عاری از سلاح هسته‌ای اعلام کرده‌اند (قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ازبیکستان و مغولستان) و همچنین یک کشور عضو ناتو (ترکیه). هدف همه کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای ارتقای نقش این سازمان در ایجاد شرایط برای تقویت صلح، امنیت و ثبات جهانی است.
سازمان همکاری شانگهای یک بلوک نظامی-سیاسی نیست، اما موضوع تامین امنیت منطقه‌ای، مقابله با چالش‌ها و تهدیدهای نوین امنیتی از همان روزهای نخست برای این سازمان در اولویت قرار داشت.

علاوه بر این، یک مرکز جهانی مستقل برای مقابله با چالش‌ها و تهدیدات امنیتی بر اساس ساختار منطقه‌ای ضد تروریزم سازمان همکاری شانگهای، به‌شمول مرکز امنیت اطلاعات و مرکز مبارزه با جرایم سازمان‌یافته بین‌المللی و همچنین سازمان مبارزه با مواد مخدر در دوشنبه در حال ایجاد است. بنابراین، یک “مشت امنیتی” قدرتمند در سازمان همکاری شانگهای در حال شکل‌گیری است تا هرگونه تلاش برهم‌زدن صلح و ثبات در فضای سازمان همکاری شانگهای را دفع کند.

افغانستان باید جایگاهش را در این ساختار جدید امنیت جمعی در اوراسیا داشته باشد. بدیهی است که بدون بازگشت صلح و ثبات پایدار به این کشور، صحبت از ساختار امنیتی تمام‌عیار در اوراسیا دشوار است.
با وجود تلاش‌های قابل توجه کابل برای آوردن ثبات، وضعیت در افغانستان مانند گذشته غیرقابل پیش‌بینی است. هنوز راه زیادی تا توافق ملی و صلح‌تمام عیار در پیش است. کسانی که بیست سال تلاش کردند افغانستان را به دژ دموکراسی تبدیل کنند، خاکستری پشت سر گذاشته‌اند که ممکن آتش جنگ جدیدی در آن شعله‌ور شود. کشورهای آسیای میانه، چین و روسیه این موضوع را به خوبی درک می‌کنند و با شکستن برخی تعصبات، گام‌های عملی را برای ایجاد گفت‌وگو و تماس با مقامات افغانستان و نیز کمک‌های فداکارانه به مردم افغانستان برمی‌دارند.

همین رویکرد غیرمعیاری، هر چند محتاطانه، هنگام ادغام افغانستان در سیستم امنیت جمعی ضروری است. همه همسایگان و دوستان مردم افغانستان علاقه‌مند به توسعه همکاری‌های تجاری، اقتصادی، فرهنگی و بشردوستانه چندجانبه با افغانستان هستند و از قلمرو این کشور انتظار “صادرات” بی‌ثباتی، مواد مخدر و گروه‌های تروریستی را ندارند. یکی از تاییدهای این امر، پیشنهاد جمهوری قزاقستان در شهر آلماتی ایجاد مرکز منطقه‌ای سازمان ملل متحد برای اهداف توسعه پایدار در آسیای مرکزی و افغانستان بود. کابل، به نوبه خود، باید سیگنال‌های روشنی را به همه همسایگانش ارسال کند که طرفدار ایجاد روابط همسایگی و پاکسازی قاطع قلمروش از مهمانان ناخوانده‌ای است که نسبت به سرنوشت مردم رنج کشیده افغانستان بی‌تفاوت هستند.

این‌ها می‌تواند نقش مهمی در روند بازگشت افغانستان به مسیر صلح و توسعه پایدار داشته باشند.
انتظار می‌رود که رهبران کشورهای منطقه چشم‌اندازهای نوظهور را در نظر بگیرند: مفهوم توسعه همکاری‌های منطقه‌ای تا سال ۲۰۴۰ تصویب شده است، گام‌های ملموسی در جهت اتصال متقابل حمل‌ونقل و احیای گفت‌وگوی گسترده میان‌فرهنگی برداشته و یک مکانیزم گفت‌وگو در مورد امنیت و همکاری در آسیای مرکزی راه‌اندازی شده است. به لطف تقویت گفت‌وگوهای سیاسی میان‌کشوری و اقدامات اعتمادساز، تعامل سازمان همکاری شانگهای و سازمان پیمان امنیت جمعی، ساختار دو لایه امنیت منطقه‌ای در منطقه شکل گرفته است که با معاهدات دوجانبه در مورد روابط متفقین تثبیت شده است. مهم‌تر از همه، چنین مدل امنیتی، توسعه پایدار اجتماعی-اقتصادی کشورهای منطقه را با پتانسیل توسعه عظیم تضمین می‌کند.

گفتنی است که حجم مبادلات تجاری بین کشورهای آسیای مرکزی در هفت سال گذشته بیش از دو برابر شده و از مرز ۱۱ میلیارد دالر گذشته است. دورنمای آن در آینده بسیار نزدیک به ۱۵ میلیارد دالر خواهد رسید.

آسیای مرکزی به‌عنوان هسته اصلی سازمان همکاری شانگهای تعریف شده است. آسیای مرکزی باثبات و مرفه هم به نفع کشورهای منطقه و هم به نفع کل «خانواده سازمان همکاری شانگهای» است. رفاه کل قاره تا حد زیادی به نحوه تپش “قلب اوراسیا” بستگی دارد. مهم این است که هم منطقه و هم سازمان همکاری شانگهای دیدگاه یکپارچه، گسترده و جامعی نسبت به مسایل امنیتی تدوین کنند که مبتنی بر این درک باشد که هیچ کشوری نمی‌تواند به تنهایی با تهدیدهای سنتی و جدید مقابله کند. همه تهدیدها به یکدیگر وابسته هستند و تنها با تلاش مشترک می‌توان با آن‌ها مقابله کرد. این امر تا حد زیادی پدیده “سازگاری ارزش‌های ناسازگار” را توضیح می‌دهد.

بدیهی است که روند تشکیل امنیت اوراسیا طولانی و دشوار خواهد بود. این پروژه به اندازه قلمرو قاره اوراسیا بزرگ و پیچیده است. اما در عصر آسیب‌پذیری متقابل، تنها گفت‌وگو می‌تواند به نتیجه برسد. همان‌طور که ضرب المثل شرقی می‌گوید، یک درخت ضخیم از یک دانه کوچک رشد می‌کند. پس زمان کاشت این دانه فرا رسیده است.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا