مسیر تنش افغانستان- پاکستان؛ آیا جنگ در راه است؟
در کل این وضعیت اسلامآباد را بسیار عصبانی کرده و فشار شدیدی را بر کابل وارد میکند تا حداقل حمایت از تحریک طا-لبان پاکستان را متوقف کند. در عین حال، بعید است که درگیری بین دو کشور وارد مرحله داغ شود – این امر میتواند پیامدهای منفی جدی برای اسلامآباد در پی داشته باشد که مجبور میشود اعتراف کند استراتژی سی سالهاش در مورد افغانستان شکست خورده است
شهباز شریف نخستوزیر پاکستان اعلام کرد که در پی حملات هوایی پاکستان به ولایتهای پکتیکا و خوست افغانستان، تروریزم فرامرزی را تحمل نخواهد کرد. ذبیحالله مجاهد از «امارت اسلامی» افغانستان با هشدار از «عواقب بسیار بد برای اسلامآباد» واکنش نشان داد. شریف تاکید کرد که مرزهای پاکستان خط سرخ تروریزم است و «تروریزم باید از بین برود». پاکستان در یک سال گذشته همواره «امارت اسلامی» را به حمایت از گروههای تروریستی مانند تحریک طا-لبان پاکستان متهم کرده و بارها از کابل خواسته تا علیه این گروه اقدامات جدی، از جمله استرداد رهبران آن انجام دهد. با این حال، طا-لبان پیوسته خواستههای پاکستان را رد کردهاند.
در این زمینه، خواجه آصف وزیر دفاع پاکستان گفت که کشورش خواهان درگیری مسلحانه با افغانستان نیست، اما هشدار داد که اسلامآباد میتواند دهلیزی را که افغانستان محصور در خشکه را برای تجارت با هند وصل میکند، مسدود کند. آصف پرسید: «اگر افغانستان با ما به عنوان یک دشمن رفتار میکند، چرا باید به آنها دهلیز تجاری بدهیم؟»
ذبیحالله مجاهد سخنگوی «امارت اسلامی» در مورد عواقب جدی این اقدام به اسلامآباد هشدار داد. مجاهد در بیانیهای گفت: «پاکستان نباید افغانستان را به خاطر عدم کنترل، بیکفایتی و مشکلات در خاک خود مقصر بداند. چنین حوادثی میتواند عواقب بسیار بدی داشته باشد که خارج از کنترول پاکستان است».
از ۱۹ مارچ به اینسو، آرامش اضطراب گونهای در امتداد مرز ۲ هزار و ۶۰۰ کیلومتری افغانستان و پاکستان (به اصطلاح خط دیورند که کابل آن را به رسمیت نمیشناسد) برقرار است. کارشناسان میگویند با آنکه «امارت اسلامی» قدرت نظامی برای حمله به پاکستان ندارد، اما طا-لبان ممکن از ابزارهای دیگری از جمله حمایت فعال از اسلامگرایان استفاده کنند. جان اچکزی وزیر اطلاعات سابق پاکستان استدلال میکند که اگر طا-لبان به حمله به پاکستان ادامه دهد، اسلامآباد به سرعت دهلیز واخان را که نوار باریکی در شمال شرق افغانستان بین تاجیکستان، پاکستان و چین است، ضمیمه خود خواهد کرد. این منطقه به عنوان یک منطقه حائل بین افغانستان و همسایگانش عمل میکند. از نظر تاریخی، دهلیز واخان، مسیر تجاری مهمی بود که آسیای مرکزی را به آسیای جنوبی و خاورمیانه وصل میکرد و نقش مهمی در شبکه جاده باستانی ابریشم داشت.
دلایل این بنبست خطرناک بین افغانستان و پاکستان که از ماهها پیش رو به افزایش است و اکنون به نقطه جوش رسیده است، چیست؟ به هر حال، پشتونها بخش قابل توجهی از جمعیت هر دو کشور را تشکیل میدهند. آیا خطر جنگ بزرگ دیگری در جهان، اکنون بین این دو کشور وجود دارد؟
سرگئی دانیلوف معاون مرکز مطالعات خاورمیانه مستقر در کییف، خاطرنشان کرد که یکی از فرماندهان طا-لبان، نقشهای از افغانستان را در شبکه اجتماعی منتشر کرد که شامل چندین ایالت پاکستان است.
وی نوشت: «این برنامه اصلی حکومت افغانستان برای آزادسازی مناطق تحت اشغال پاکستان است و مردم افغانستان به زودی به هدف خود خواهند رسید.» در این نقشه، افغانستان به اقیانوسهای جهان دسترسی دارد و به وضعیت گذرگاه مرزی متکی نیست. تنش روابط دوجانبه در بحبوحه افزایش حملات طا-لبان پاکستانی رخ میدهد. در هفتههای اخیر ویدیوهای زیادی در شبکههای اجتماعی منتشر شده است که آمادگی صدها جنگجو را نشان میدهد. این کارشناس میگوید که هر دو طرف در ولایت خوست و دیگر نقاط پرتنش در امتداد مرزهای ناشناخته حملاتی را انجام میدهند.
آیا شاهد جنگ منطقهای جدیدی خواهیم بود؟ آیا حملات توپخانهای پاکستان به روستاهای افغانستان که پایگاههای طا-لبان پاکستانی در آن مستقر هستند، ادامه خواهد یافت؟
به گفته این کارشناس، به احتمال زیاد جنگ منطقهای وجود نخواهد داشت. طرفین در تنشهای کنترول شدهای دخیل خواهند بود که با بیانیههای بلند و تهدیدهای متقابل همراه است.
با پسزمینه مردان مسلح آماده به جنگ، ذبیحالله مجاهد از دولت جدید پاکستان خواستار اهمیت روابط مثبت بین کابل و اسلامآباد شد. او از دولت تازه منتخب پاکستان خواست که مهاجران افغانستانی را اخراج نکند. منابع مستقل تخمین میزنند که در حال حاضر حدود ۲.۵ میلیون نفر در کمپهای پناهندگان در پاکستان زندگی میکنند. اخراج آنها به افغانستان میتواند وضعیت را در این کشور فقیر و جنگزده بیثبات کند.
دانیلوف میگوید: «پناهندگان تنها مسئله بین دو کشور نیست. اما هر دو طرف اهرم فشاری بر یکدیگر دارند و ما شاهد مرحله دیگری از باجگیری متقابل هستیم».
در مقابل، پرویز میلادجانوف محقق علوم سیاسی تاجیکتبار میگوید که دلایل درگیری امروز در تاریخ ایجاد دو کشور نهفته است.
او میگوید: «در سال ۱۸۹۳، بر اساس معاهدهای بین بریتانیا و افغانستان، بیشتر زمینهای پشتونها تحت الحمایه انگلیس قرار گرفت و بعداً بخشی از پاکستان شد. مرز امروزی بین دو کشور که به خط دیورند معروف است، مشخص نشده و توسط هیچ کسی، به شمول حکومتهای افغانستان، از جمله هر دو رژیم طا-لبان به رسمیت شناخته نشده است».
او گفت که سیاست خارجی پاکستان طی چندین دهه حفظ سلطه سیاسی اکثریت پشتون در افغانستان و جلوگیری از تجزیه افغانستان در خطوط ملی بوده است.
او میافزاید: «درک شده بود که چنین تحولی تهدیدی برای تمامیت ملی پاکستان خواهد بود، زیرا آرزوهای پشتونها برای اتحاد مجدد در هر دو طرف خط دیورند را تقویت میکند. بنابراین، پاکستان نقش کلیدی در به قدرت رساندن طا-لبان، هم در دهه ۱۹۹۰ و هم در سال ۲۰۲۱ ایفا کرد؛ با این انتظار صریح که دولت جدید افغانستان از جداییطلبی اسلامگرایان پشتون و گروههای قبیلهای در پاکستان حمایت نکند، اما امیدهای سیاستگذاران سیاسی پاکستان برآورده نشد – حکومت جدید طا-لبان نه تنها از به رسمیت شناختن دیورند خودداری کرد، بلکه خطوط حمایت خود را از اسلامگرایان پاکستانی، عمدتاً طا-لبان محلی جنبش طا-لبان پاکستانی افزایش داد».
او میگوید در عین حال، رژیم طا-لبان برای حمایتهای سیاسی، نظامی، لوجستیکی و غیره به شدت به پاکستان وابسته است.
در کل این وضعیت اسلامآباد را بسیار عصبانی کرده و فشار شدیدی را بر کابل وارد میکند تا حداقل حمایت از تحریک طا-لبان پاکستان را متوقف کند. در عین حال، بعید است که درگیری بین دو کشور وارد مرحله داغ شود – این امر میتواند پیامدهای منفی جدی برای اسلامآباد در پی داشته باشد که مجبور میشود اعتراف کند استراتژی سی سالهاش در مورد افغانستان شکست خورده است.
این تحلیلگر تاجیکتبار میگوید: «در نتیجه، اسلامآباد خود تا حدودی گروگان سیاست خارجی خود شده است و محکوم به ادامه آن به شکلی است که کابل به خوبی آن را درک کرده است. بنابراین، در سالهای آتی، اختلافات دو کشور احتمالاً در قالب یادداشتهای سیاسی تجاری، تهدیدها و بیانیهها و شاید اقدامات فشار اقتصادی از سوی اسلامآباد ادامه پیدا کند، اما بعید است که وارد مرحله رویارویی نظامی آشکار شود».