موضع اعضای سازمان شانگهای در رابطه به طالبان چگونه است؟
مترجم: سید طاهر مجاب – خبرگزاری دید
خبرگزاری دید: به طور کلی، واضح است که در سازمان همکاری شانگهای نسبت به موضع و رویکرد روشن در قبال افغانستان سطح پراکندگی زیاد وجود دارد. رقابت بین کشورهای مختلف سازمان همکاری شانگهای و فقدان یک هدف مشترک در مورد امنیت، در کنار مسایل تاریخی، منجر به عدم یک چشمانداز مشترک میشود. اما هدف مشترک میتواند به بازسازی، آشتی و ادغام مجدد افغانستان در جهان منجر شود. با این حال، اتحادهایی در سازمان همکاری شانگهای وجود دارد که میتواند امیدوارکننده باشد.
قبل از اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای در آستانه که از ۳ تا ۴ جولای ۲۰۲۴ برگزار شد، انتظارات و بلندپروازیها در مورد ادغام بیشتر این سازمان منطقهای بلند بود. برخی از این انتظارات، مانند الحاق بلاروس به سازمان همکاری شانگهای محقق شد، در حالی که برخی دیگر، مانند بحث در باره همکاری بیشتر در زمینه امنیت با بلوک امنیتی اوراسیا بین رهبران چین و روسیه جریان دارد.
با این حال، موضوعی که در جریان اجلاس مورد توجه قرار گرفت، هنوز حل نشده است. هیچ موضع روشنی در میان اکثر اعضای سازمان همکاری شانگهای در مورد آن دیده نمیشود. این موضوع موضع سازمان شانگهای درباره حکومت طالبان، به رسمیتشناسی و پیگیری همکاری با افغانستان است. بنابراین، پتانسیل بهرسمیت شناسی کامل حکومت طالبان در سازمان همکاری شانگهای مطرح است.
تعامل کامل
اولین گروه از بازیگران، شامل کشورهایی است که تعامل کامل با حکومت طالبان دارد. آنها طالبان را حکومت قانونی این کشور میدانند (از جمله پذیرش مشارکت در همه سازمانهای بینالمللی) و در همه بخشها با آن همکاری میکنند. تاکنون چین تنها عضو این گروه است. پکن، در بسیاری از موارد، اهمیت تقویت همکاری امنیتی با افغانستان را برجسته کرده و به تازگی از اعضای سازمان همکاری شانگهای و سازمانهای بینالمللی خواسته است تا همکاری خود را با «حکومت موقت» برای صلح و امنیت افزایش دهند. امنیت در راس دستور کار پکن قرار دارد، زیرا بخشی از دهلیز واخان در افغانستان قرار دارد.
این یک نقطه آسیبپذیر برای چین است، زیرا داعش – خراسان (ISKP)، و بهویژه جنبش اسلامی ترکستان شرقی (ETIM) در افغانستان حضور قدرتمندی دارد و میتواند تهدیدی جدی برای امنیت باشد. با این حال، این اصرار مقامات چینایی نه تنها از نگرانیهای امنیتی، بلکه از منافع اقتصادی نیز سرچشمه میگیرد. شرکتهای چینای سرمایهگذاریهای متعددی را در سالهای گذشته در افغانستان اعلام کردهاند، از جمله قرارداد ۴۵۰ میلیون دالری برای اکتشاف نفت، بخشی از یک قرارداد ۶.۵ میلیارد دالری در زمینه استخراج معادن، مواد خام حیاتی، نیم میلیارد دالر در پروژههای خورشیدی و ۵۴۰ میلیون دالر برای اتصال متقابل.
تعامل محتاطانه: اقتصاد و امنیت
گروه دوم شامل کشورهایی است که تعامل با حکومت طالبان را به دلایل مختلف، اما بدون به رسمیت شناختن کامل حکومت طالبان، تایید کرده اند. ازبیکستان، قزاقستان، ترکمنستان و روسیه تاکنون این تلاشها را رهبری کردهاند. ترکمنستان و ازبیکستان هر دو عمدتاً بر افزایش حجم تجارت با افغانستان از طریق گفتوگو با طالبان تمرکز کردهاند. عشقآباد کابل را به عنوان یک بازار نوظهور برای محصولات انرژی خود، مانند برق و گاز، میبیند تا تلاشهای دیپلماسی انرژی خود را تقویت کند، در حالی که تاشکند مسیر ترانزیتی برای گسترش صادرات خود با مزایای اقتصادی قابل توجه میبیند.
روسیه مسیری مشابه چین را دنبال میکند. حمله داعش به مسکو منجر به نزدیکی کرملین به افغانستان شد. مسکو و طالبان با هدف شناسایی گروههای تروریستی و سلولهای داعش در داخل افغانستان همکاری امنیتی دارند. علاوه بر این، روسیه در جستجوی بازارهای جدید تشنه تقاضا، افغانستان را به عنوان یک مسیر ترانزیت میبیند و ۱۰۰ میلیون دالر در این مسیر سرمایهگذاری کرده است. با آنکه این ارقام در مقایسه با چین بسیار کم است، اما زمینههای مشترک پکن و مسکو میتواند به عنوان نقطه شروع برای گفتوگو در مورد افغانستان در چارچوب سازمان همکاری شانگهای باشد.
روابط آشفته
در گروه سوم کشورها، روابط با حکومت طالبان تقریباً صرف مبتنی بر دلایل امنیتی است و در سالهای گذشته دشوارهایی داشته است. این کشورها عبارتند از ایران، هند و پاکستان.
در مارچ ۲۰۲۴، طالبان گفتوگو با دولت ایران را برای استفاده از بندر چابهار به عنوان ابزاری برای افزایش صادرات و تقویت توسعه اقتصادی آغاز کردند. از سوی دیگر، این امر باعث تنش با پاکستان شد، پاکستانی که میخواهد به مسیر اصلی ترانزیتی کالاهای افغانستانی از طریق بندر گوادر تبدیل شود. از سوی دیگر، هند از لحاظ تاریخی حامی اصلی جمهوری اسلامی افغانستان بوده و به سرنگونی حکومت طالبان در سال ۲۰۰۱ کمک کرده است.
از آن زمان، هند از پروژههای ساختمانی برای بازسازی افغانستان حمایت کرده است. در حال حاضر، دهلینو با حکومت طالبان گفتوگو کرده است و تا حدی در رقابت با اسلامآباد سعی کرده افغانستان را به یک مسیر ترانزیتی و شریک تجاری تبدیل کند. با این حال، گفتوگو با هند نیز نادر است. از این رو، ویژگی مشترک این کشورها، آشفتگی در روابط و عدم تعامل معنادار با طالبان است که بر دلایل مختلفی استوار است.
کشورهای کمتر درگیر
مشخصه این کشورها عدم تعامل زیاد و بیطرفی کلی در مورد طالبان است، که عمدتاً از فقدان انگیزههای اقتصادی و امنیتی برای انجام این کار ناشی میشود. قرقیزستان و بلاروس جدید هستند. بیشکک عمدتاً از طریق دیدارهای دیپلماتیک با کابل در ارتباط بوده است. قرقیزستان نیز مانند قزاقستان در تعامل با حکومت طالبان تاخیر داشته است.
صدر جپاروف، رییس جمهور قرقیزستان، تعامل برای اهداف امنیتی با افغانستان را به عنوان بخشی از نشست سازمان پیمان امنیت جمعی برجسته کرد. با این حال، این تعامل تکامل یافته است و در جنوری ۲۰۲۴، دانیار امانگلدیف، وزیر اقتصاد و تجارت قرقیزستان با امیر خان متقی، وزیر خارجه طالبان دیدار کرد. مذاکرات هنوز در مراحل اولیه است و برای تقویت روابط اقتصادی بین دو طرف تلاش جریان دارد. در حالی که روابط با بلاروس در مرحله اولیه است و هیچ بحث رسمی با دو طرف انجام نشده است.
صدای تنها و نه چندان دوستانه
تنها کشور عضو سازمان همکاری شانگهای که موضع اکراه آشکاری در برابر طالبان نشان میدهد، تاجیکستان است. دوشنبه تنها کشوری است که اجازه داده دو نهاد دیپلماتیک برای افغانستان، یکی سفارت جمهوری اسلامی افغانستان در دوشنبه و دیگری کنسولگری حکومت طالبان در خاروغ فعالیت داشته باشند. طالبان از سال ۲۰۰۶ به اینسو به عنوان یک سازمان تروریستی در تاجیکستان معرفی شد و دلیل این تصمیم این است که طالبان با قوم تاجیک در افغانستان خصومت و دشمنی کرده و بدرفتاری میکنند. دوشنبه نیز به همین دلیل نگرانیهای امنیتی جدی دارد و در نشست سازمان همکاری شانگهای در آستانه نیز بر این نگرانی تاکید کرد.
بهرغم این واقعیت، مقامات تاجیکستان با همتایان افغانستانی خود بهویژه در مورد مبادلات اقتصادی تعامل داشته اند، زیرا حجم تجارت بین دو کشور در ۲۰۲۳ بالغ بر ۹۷ میلیون دالر بوده است، اما کاهش ۱۲ درصدی را نسبت به ۲۰۲۲ نشان میدهد.
به طور کلی، واضح است که در سازمان همکاری شانگهای نسبت به موضع و رویکرد روشن در قبال افغانستان سطح پراکندگی زیاد وجود دارد. رقابت بین کشورهای مختلف سازمان همکاری شانگهای و فقدان یک هدف مشترک در مورد امنیت، در کنار مسایل تاریخی، منجر به عدم یک چشمانداز مشترک میشود. اما هدف مشترک میتواند به بازسازی، آشتی و ادغام مجدد افغانستان در جهان منجر شود. با این حال، اتحادهایی در سازمان همکاری شانگهای وجود دارد که میتواند امیدوارکننده باشد.
رویکرد مشترک چین و روسیه در مورد امنیت و تروریزم میتواند مفید باشد، در حالی که انتظار میرود سرمایهگذاریهای چین همچنان اقتصاد افغانستان را تقویت کند.
در نهایت، یک سناریوی کمتر محتمل نشان میدهد که بلاروس در نقش میانجی بین تاجیکستان و افغانستان کار و به رفع این مانع کمک خواهد کرد. با این وجود، احتمال چنین سناریویی اندک است و نمیتواند دلیل فقدان مسیرهای ترانزیتی برای اقتصاد افغانستان باشد. نشست بعدی سازمان همکاری شانگهای باید رویکردی هماهنگ و قوی داشته باشد که منجر به موضعگیری روشن و به رسمیتشناسی وضعیت حکومت طالبان شود.
نویسنده: دیمیتریس سیمونیدیس ( متخصص جیواقتصاد انرژی و جیوپولیتیک آسیای مرکزی است).
منبع: دریا – Daryo.uz