نشریه امریکایی: طا-لبان در کسب مشروعیت ناکام ماندند – چه میتوان کرد؟
ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
با وجود اینکه جامعه بینالمللی اشتیاق کمی به تشویق روند سیاسی مشروع در افغانستان دارد، اگر مداخلات آتی از چنین طرحی بیبهره باشد، ناامنیهای کنونی و بحران پناهجویان احتمالاً شتاب بیشتری خواهد گرفت و به طور بالقوه امنیت جهانی را تضعیف خواهد کرد
به تاریخ ۱۵ اگست ۲۰۲۱، جهان شاهد بود که موجی از خشونتها باعث شد طا-لبان علیه نیروهای ملی دفاعی و امنیتی افغانستان پیروز شوند. به احتمال زیاد، این دستاورد نه تنها جهان، بلکه خود طا-لبان را شگفت زده کرد. گرفتن قدرت ممکن در جریان روند سیاسی تحریک شده باشد – برخی از آن به عنوان بخشی از «فرایند صلح» یاد میکنند که در سال ۲۰۱۸ در دوحه آغاز شد و به طالبان درک نادرستی از قدرت داد. اکنون یک سال پس از تسلط طا-لبان بر کابل، دو سئوال حل ناشده باقی مانده است:
پس از یک سال حکومت در افغانستان، چرا طا-لبان مشروعیت داخلی و خارجی به دست نیاورده است؟ و چرا طا-لبان تهدیدات امنیتی در افغانستان، منطقه و فراتر از آن را کاهش نداده است؟
طا-لبان تلاش کرده است حکومت کند، اما در رفع نیازهای اساسی مردم، تامین امنیت و جلوگیری از حملات مرگبار علیه غیرنظامیان ناموفق بوده است. مقامات فعلی طا-لبان مسایل ایدیولوژیک و اداری را هدایت کردهاند که به شدت مانع پیشرفت شده و مشروعیت آنها را تحت تأثیر قرار داده است. اکنون آنها با دو بحران بزرگ روبرو هستند: چگونه بر جمعیت ناراضی حکومت کنند و چگونه امنیت در داخل و خارج از مرزهای کشور را تضمین کنند.
طا-لبان امارت اسلامی افغانستان را جایگزین جمهوری اسلامی افغانستان کردند که نشاندهنده یک تغییر کلی نهادی و ساختاری بود. آنها همچنین پرچم سه رنگ افغانستان را با پرچم سفید طا-لبان جایگزین کردند که باعث نارضایتی جمعی از ساختار آنها شد. علاوه بر این، مواضع نمادین و تأثیرگذار، اولین تلاش آنها برای تحکیم قدرت بر حذف رقبا و به حاشیه راندن گروههایی متمرکز بود که مخالف ایدیولوژی و اقدامات آنها بودند.
طا-لبان در مورد حقوق زنان سختگیر هستند، زنان را از کار در برخی بخشهای دولتی و کار میدانی منع کرده و دختران را از تحصیل در مکتبهای متوسطه منع کردهاند. زنان در بخشهای بهداشتی و بشردوستانه در برخی ولایتها کار میکنند، اما محدودیتها همچنان بدتر میشود و زنان آزادی حرکت ندارند و نمیتوانند به تنهایی سفر کنند و باید صورت خود را در ملاءعام بپوشانند. هنگامی که زنان و دختران به این اقدامات و سایر اقدامات اعتراض کردند، تجمعات آنها به زور متفرق شد و خبرنگاران محلی که اعتراضات را پوشش میدادند مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.
طا-لبان بلندپروازی قوی برای بهبود روابط با جامعه بینالمللی نشان داده و این نقش را به خوبی ایفا کرده است و به خبرنگاران بینالمللی اجازه میدهد به افغانستان سفر کنند و به سازمان ملل متحد و سازمانهای بشردوستانه بینالمللی آشنا شوند. با این حال، روابط آنها با نهادهای افغان بر اساس ارعاب است، همانطور که از بازداشت خبرنگاران محلی تا محدودیت فضاهای کوچکتر آزادی بیان مشهود است.
طا-لبان تلاش کردهاند نشان دهند که ماهیت جنبش آنها تغییر کرده است، اما متقاعد کردن جمعیت ناراضی برای آنها دشوار است. ناتوانی در حکومتداری و ایجاد فرصتهای اقتصادی باعث تضعیف روحیه و مهاجرت افغانها به کشورهای همسایه و فراتر از آن میشود. بحران پناهجویان ادامه خواهد داشت. طا-لبان بدون حمایت بینالمللی نمیتوانند اقتصاد افغانستان را حفظ کنند و بدون برنامههای اقتصادی، افغانها به دنبال فرصتها در جاهای دیگر خواهند بود.
شهرهای افغانستان به مکانهای خاموش تبدیل شده است. مردم نگران بحران اقتصادی، قحطی، بیثباتی سیاسی و ناامنیهای جدید هستند. گروههای شورشی در سراسر کشور به وجود آمدهاند و نیروهای مخالف و مقاومت عمدتاً خود را در شمال سازماندهی میکنند. طا-لبان در تامین امنیت غیرنظامیان، بهویژه جوامع هزاره شیعه که در آن حملات داعش شاخه خراسان صدها مرد، زن و کودک را هدف قرار داده اند، شکست خوردهاند. ناپدید شدن، شکنجه و کشتار در مناطق پرجمعیت تاجیک در شمال نشان میدهد که مردم مصئونیت و امنیت ندارند. حملات در مزارشریف، کابل و کنر نشانههایی از ناتوانی طا-لبان در حفاظت از غیرنظامیان است. در حالی که گزارشهایی از ناپدید شدن، قتلهای انتقامجویانه، خشونت علیه روزنامهنگاران، قتلهای فراقانونی، شکنجه و دستگیریهای خودسرانه توسط طا-لبان وجود دارد، به دلیل محدودیت در گزارش رسانهها، اسناد سیستماتیک وجود ندارد.
علاوه بر این، طا-لبان نتوانسته است استراتژی مبارزه با تروریزم را ترسیم کند و هنوز روابط خود را با سازمانهای تروریستی فراملی تعریف نکردهاند…تسلط طا-لبان گروههای شبه نظامی را در منطقه جسور کرده و تحریک طا-لبان پاکستان، یکی از نمونههای بارز آن است. آنها سال گذشته بیش از ۲۰۰ حمله را در پاکستان انجام دادهاند و مسیر طا-لبان را برای به رسمیت شناختن از طریق موقعیت قدرت دنبال میکنند.
بسیاری کشورهای منطقه در مورد امنیت ملی خود و گروههای شبهنظامی در قلمرو خود ابراز نگرانی کردهاند: تحریک طا-لبان پاکستان در پاکستان. ستیزه جویان اسلامگرا در تاجیکستان، رادیکالهای جنبش اسلامی ازبیکستان (IMU) در ازبیکستان، حزب اسلامی ترکستان (TIP) در چین که در کنار طا-لبان میجنگد و جیش محمد و دیگر گروههای جهادی در هند. کشورهای آسیای مرکزی با تهدیدات امنیتی فوقالعادهای روبرو هستند، زیرا عوامل داعش این مناطق را به میدانهای جنگ جهادی تبدیل میکنند.
گام بعدی چیست؟
برای اینکه افغانستان پیروز شود، به یک اقتصاد کارآمد و ساختار سیاسی باثبات نیاز دارد. این امر به حکومت فراگیر نیاز دارد که در آن زنان، اقلیتها و همه جناحهای سیاسی مشارکت معناداری در سیاست و جامعه ببینند و تمرین کنند. برای رسیدگی به ناآرامیهای اجتماعی و جلوگیری از افزایش قدرت شورشها، تضمین حمایت از حقوق فردی و جمعی بسیار مهم است.
جامعه بینالمللی باید پارامترهای تعامل با طا-لبان را مورد ارزیابی مجدد قرار دهد. پس از تعامل با طا-لبان در بالاترین سطح، نتایج وخیم اکنون در فقدان تغییرات محسوس یا پیشرفتهای شاخص است. طا-لبان با سیاستهای سختگیرانه علیه زنان و استفاده از قتلهای فراقانونی به فعالیت خود ادامه میدهد. آنها فاقد یک سیاست و برنامه عملی منسجم در حکومتداری، حقوق زنان و دیپلماسی خارجی هستند. روابط آنها با گروههای تروریستی باعث ایجاد شکاف در میان جناحهای طا-لبان شده است که عمدتاً مبتنی بر اجرای ایدیولوژی و عملگرایانه سیاستها است.
تعامل بیقید و شرط جامعه بینالمللی میتواند طا-لبان و سیاستهای آنها را تقویت کند و به آنها این امکان را دهد که همزمان جمعیت افغانستان را گروگان بگیرند در حالی که برای خواستههای خود مذاکره کنند. زمان آن فرا رسیده است که جامعه بینالمللی با استفاده از شاخصهای حقوق بشر، ثبات اقتصادی، مشارکت سیاسی و امنیت ملی و منطقهای، تعامل مشروط با طا-لبان را بر اساس پیشرفت برقرار کند. با وجود اینکه جامعه بینالمللی اشتیاق کمی به تشویق روند سیاسی مشروع در افغانستان دارد، اگر مداخلات آتی از چنین طرحی بیبهره باشد، ناامنیهای کنونی و بحران پناهجویان احتمالاً شتاب بیشتری خواهد گرفت و به طور بالقوه امنیت جهانی را تضعیف خواهد کرد.
طا-لبان یک سال فرصت داشتند تا توانایی کسب مشروعیت داخلی و خارجی را نشان دهد. مسیر آنها نشاندهنده ناکامی مداوم در حمایت از مردم و تضمین حقوق زنان و ناتوانی در قطع روابط با گروههای تروریستی است. شکاف بین سخنان و اقدامات طا-لبان بیشتر شده است و اعتماد به آنها بدون پاسخگویی برای همه افراد در افغانستان، منطقه و جامعه جهانی ضروری خواهد بود.
باید میکانیزمی برای اجرای کمکهای بشردوستانه و نظارت بر نقض حقوق بشر ایجاد شود. مأموریت معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما) هنوز هم میتواند روند سیاسی ایجاد کند که فضا را برای آشتی و مشارکت معنادار گروههای مختلف سیاسی و قومی باز کند. چرخش به سمت سیاستی که طا-لبان را پاسخگو بداند و مبتنی بر پیشرفت واضح و قابل سنجش، به این معنی است که افغانها هنوز میتوانند امید داشته باشند که کشورشان به کشوری تبدیل میشود که به گونه مساوی مشارت و صحبت کنند و زندگیشان را بر مبنای صلح بسازند.